دعا ونیایش در ماه رمضان - دیدار با دوست
لینک مطالب درباره رمضان وتقوای رهایی بخش
دعا ونیایش روز دوم ماه رمضان - دیدار با دوست
للّهُمَّ
قَرِّبْنِيْ فِيْهِ اِلي مَرْضَاتِكَ وَجَنِّبْنِيْ فِيْهِ مِنْ سَخَطِكَ
وَنَقِمَاتِكَ وَوَفِّقْنِيْ فِيْهِ لِقِرَآئَةِ ايَاتِكَ بِرَحْمَتِكَ يَا
اَرْحَمَ الرَّاحِمِيْنَ
پروردگارا!
خلوتهای نیاغشته را فراگردآوردم تا ازدحامهایگمگشتگیآور را بتارانم و تمام گوشههای پراکنده احساسم را در یک لحظه توجه به تو خلاصه کنم. آمدهام تا تمام از آن تو باشم. نیازها را جار زدهام تا دستانم را فواره نیاز کنم و تمام نیازمندیها را در یک نیاز نیازمند به سوی تو که سوی بیسویی است بخروشم. کیست که یک آن تو را دریابد و تمام خواستهاش از تو، خود تو نباشد.
خالقا!
تو مرا از خمیره خویش آفریدی و از نابترین خویشتن خویش در من دمیدی. تو مرا خواستی که آنچه در تمام هستی یافت نمیشد، آن باشم و آن گمشده آبی چیزی نبود جز عشق و التزامات این عشق. [آن که تنها یک لحظه عاشق شده باشد، میداند معنی این حرف چیست]. وقتی با حیرتزدگی در این سخنان تو دیده میدوانم، مسئولیتی عظیم طاقت مرا طاق میکند و در کالبد خاکی خویش نمیتوانم گنجید.
چه عاشقانه سرودهیی این کلمات عاشق را:
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ...
چه امانتی! چه امانتی! به من ارزانی داشتهیی که کهکشانهای سرسامآور آسمانهای تو در تو، نادیدههایاعماق خاک، کوههای سرکشیده به جوزا و آنچه بین آسمان و زمین، از برداشتنش تن زدند و هراسی شگفت دربرگرفتشان و تنها من پذیرفتم... نه! نه! سخن درست این است: «تو، تنها مرا لایق آن دانستی».
من ذره بدم ز کوه بیشم کردی
پس مانده بدم از همه پیشم کردی
چه زیبا! که کسی انگشتنمای عشق تو باشد. کدام افتخار از این برتر که گفتی که «نشانم کردی»
چه امانتی! چه امانتی! چه امانت با منتی! این منت بزرگ، این منت زیبا، را این «من» اندک این «من» خالی، چگونه میتواند بیتو پاسخ گفت و از عهده برآمد!؟
پس ای عشق مطلق، ای مطلق عشق!
مرا در پاسخ به این عظیمترین ودیعه خویش توانی از جنس نثار ارزانی دار! مرا لحظهی به خود وامگذار! و از آنچهکه هستم به آنچه که باید باشم راهنمون باش!
اَللّهُمَّ
اَرْزُقْنِيْ فِيْهِ الذِّهْنَ وَالتَّنبِيْهَ وَبَاعِدْنِيْ فِيْهِ مِنَ
السَّفَاهَةِ وَالتَّمُوِيْةِ وَاجْعَلْ لِيْ نَصِيْبًا مِنْ كُلِّ خَيْرٍ
تُنْزِلُ فِيْهِ بِجُوْدِكَ يَا اَجْوَدَ الْاَجْوَدِيْنَ
دعا ونیایش روز سوم ماه رمضان - دیدار با دوست
خدایا!
در سومین روز ماه ضیافت عشق، در حالی دستانمان را به سوی تو میافرازیم که مردم کازرون، سوگوار شهیداناند و دقیقههایشان، حاصل ضرب آتش و خون. چگونه بگوییم قلبمان از رنج جراحت کولبران خالیدست و غارتشدگانبیتوته نشسته بر در بنگاههای چپاول این حاکمیت، مجروح نیست. چگونه میتوان افطار کرد وقتی چشمان مادران ایران در پشت درهای بسته زندان کاسه اشک است؟!
در سومین روز ماه ضیافت عشق، در حالی دستانمان را به سوی تو میافرازیم که مردم کازرون، سوگوار شهیداناند و دقیقههایشان، حاصل ضرب آتش و خون. چگونه بگوییم قلبمان از رنج جراحت کولبران خالیدست و غارتشدگانبیتوته نشسته بر در بنگاههای چپاول این حاکمیت، مجروح نیست. چگونه میتوان افطار کرد وقتی چشمان مادران ایران در پشت درهای بسته زندان کاسه اشک است؟!
خدایا!
ایران زمین، این کشور زیبای عاشق آزادی، اکنون گرفتار مهیبترین استبداد دینی است. نیک میدانی که مردم به جان آمده ایران دشوارترین دوره تاریخی خویش را سپری میسازند. ای که انسان را مختار، مسئول و انتخابگرآفریدی و خواستی! این میهن و ملت بزرگ را بیش از این در اسارت مپسند!
ایران زمین، این کشور زیبای عاشق آزادی، اکنون گرفتار مهیبترین استبداد دینی است. نیک میدانی که مردم به جان آمده ایران دشوارترین دوره تاریخی خویش را سپری میسازند. ای که انسان را مختار، مسئول و انتخابگرآفریدی و خواستی! این میهن و ملت بزرگ را بیش از این در اسارت مپسند!
دیکتاتوری ولایت فقیه این برزگترین ابتلای ایران و ایرانی را، با دستان مقتدر مجاهدان آزادی و ارادههای بهپاخاستهجوانان شورشی نیست و نابود کن!
بارخدایا!
فرشته خجسته رخسار آزادی را، در رنگینکمانی از شادمانی به افق شب گرفته ایران بازآر!
فرشته خجسته رخسار آزادی را، در رنگینکمانی از شادمانی به افق شب گرفته ایران بازآر!
سرزمین سوخته و غارت شده ما را، با بارانی از آرزوهای خیر و برکتهای پنهان آبیاری کن!
اعتمادهای مجروح را با بالهای شهیدان مرهم بنه! و خندههای گریخته را بر لبان داغمه بسته کودکان جاری ساز!
بارخدایا!
میدانیم که خانه بیپیرایه و آرایه تو در اعماق دلهای شکسته و بغضهای نباریده است. به حرمت اشکهای پنهان، بیش از این مپسند! مپسند! مپسند که ناامنی کنج خیابان، خانه دخترکان محروم خیابانی باشد.
میدانیم که خانه بیپیرایه و آرایه تو در اعماق دلهای شکسته و بغضهای نباریده است. به حرمت اشکهای پنهان، بیش از این مپسند! مپسند! مپسند که ناامنی کنج خیابان، خانه دخترکان محروم خیابانی باشد.
خدایا!
تو همانی که در قلب مهربان مسیح، سنگسار زنی را به نام دین در ذمه دینفروشان برنتافتی؛ و همانی که محمد، پیامبر رحمت و عشق را بین شیون بیپناه مادران نوزاد به بر و زنده به گورکنندگان متعصب، حائل ساختی و بر سرشان نهیب زدی: «به کدامین گناه؟!».
تو همانی که در قلب مهربان مسیح، سنگسار زنی را به نام دین در ذمه دینفروشان برنتافتی؛ و همانی که محمد، پیامبر رحمت و عشق را بین شیون بیپناه مادران نوزاد به بر و زنده به گورکنندگان متعصب، حائل ساختی و بر سرشان نهیب زدی: «به کدامین گناه؟!».
آه! چه عصمتهای بیگناه که به نام دین تو به غارت نرفت و چه چهرههای معصوم که به بهانه شرع، اسیدپاشی نشد... پس ای حامی حامیان محرومان! به حق اشکهای لرزان دخترکانی که به جبر بر کف خیابان کشیده شدند، منبر و محراب ریایی را بر سر فریسیان عمامه بهسر خراب و خرابتر گردان!
و آنان را که با همه چیز خود به این مهم همت گذاشتهاند در نیل به این هدف یاری کن.
ای تغییر دهنده ادوار!
ای بیدارترین بیدار!
حال خلق ایران را دیگر گردان! دیگربار
مطالب مارا در وبلاک خط سرخ مقاومت ودر توئیتربنام @bahareazady دنبال کنید
ما بر اندازیم# تهران # قیام دیماه# اعتصاب # تظاهرات# قیام سراسری# اتحاد