۱۳۹۷ تیر ۲۰, چهارشنبه

مروری بر روزنامه های رژیم چهارشنبه 20تیر 97



مروری بر  روزنامه های رژیم چهارشنبه 20تیر 97

در روزنامه‌های حکومتی روز چهارشنبه ۲۰تیرماه مهم‌ترین تیترها به وعده و وعیدهای اقتصادی جهانگیری و وضعیت ارز ثانویه اختصاص یافته است. در کنار آن بزرگنمایی اهمیت سفر ولایتی، برای بردن پیام خامنه‌ای به روسیه و تقلاهای سایر فرستادگان رژیم به سایر کشورها برای حفظ برجام دیده می‌شود. برخی روزنامه‌های حکومتی گرانیهای افسار گسیخته و برخی هم شکست نمایش اعتراف گیری در تلویزیون رژیم را در عنوانهای دیگر خودآورده‌اند. حمایت از بسته اروپایی و حمله به آن در روزنامه‌های دو باند متخاصم از دیگر موضوعات روزنامه‌های چهارشنبه است. تیترها را با خبرهای مربوط به اهمیت سفر ولایتی شروع می‌کنیم:
اعتماد: علی‌اکبر ولایتی پیام رهبری و رئیس جمهور را به پوتین تحویل می‌دهد
اطلاعات: خرازی: نوبت اقدام اروپا برای اجرای برجام است
فرهیختگان: ریل گذاری جدید در روابط تهران – مسکو
قدس: پیام ویژه به پوتین

یک روزنامه باند روحانی ارتباط با روسیه را مردود و بسته اروپایی را تنها راه‌حل ارزیابی کرده است و برای بقای نظام توصیه به باز کردن کانال مذاکره با آمریکا کرده است:
شرق: علی خرم: پاسخ ایران به کلیات بسته پیشنهادی اروپا ابراز ناخشنودی همراه با نشان‌دادن اراده ایران برای ادامه مذاکرات بود. حقیقت این است که وقت برای تصمیم‌گیری و خروج از حالت تردید و دو‌دلی رو به اتمام است. آنها که می‌خواستند نگاه به شرق داشته باشند، شمشیرها را غلاف کردند زیرا روسیه که خود داوطلب لطمه‌زدن به ایران شد، حجت را بر این عده تمام کرد و با زدن خنجر از پشت به ایران در سوریه و سپس دعوت از عربستان برای بیرون‌راندن ایران از بازار صادرات نفت، نشان داد که از چه سطحی از مودت با ایران برخوردار است و چقدر حساب‌کردن روی نقش روسیه در بحران خصومت آمریکا با ایران و اعمال تحریم‌های بی‌رحمانه ترامپ، اشتباه است. چین صادق‌تر بوده، بارها گفته که روی این کشور در برابر آمریکا حساب باز نکنید و چین تا ۲۰سال دیگر کوچک‌ترین عکس‌العملی در قبال آمریکا نشان نخواهد داد زیرا اولویت چین کماکان تقویت خودش از نظر اقتصادی، نظامی و بین‌المللی خواهد بود که سخنی عقلانی است. اگر جمهوری اسلامی کماکان قصد دارد از روش‌های مسالمت‌آمیز برای مقابله با تحریم‌های آمریکا استفاده کند و گزینه درگیری اعم از بستن تنگه هرمز یا هر نام دیگری را کنار می‌گذارد و اگر بناست نظر اکثریت قریب به اتفاق مردم برای پرهیز از جنگ و تشنج محترم شمرده شود، باید با چشمان باز و با شجاعت و به‌ دور از شعار، پذیرفت که گزینه همکاری با اروپا بهترین و تنها گزینه مسالمت‌آمیز موجود است.
اما هیچ ‌قدرتی در این شرایط سخت بدون در‌ نظر‌ گرفتن برخی ملاحظات خود، چشم‌بسته به دفاع از ایران و باز‌کردن کانال‌های مالی- اقتصادی- بانکی خود برای تجار و بازرگانان کشور مان نمی‌پردازد. به عبارت دیگر باید توقعات و انتظارات از اتحادیه اروپا با سیاستهای رفتاری ایران تطبیق داده شود. هر اندازه توقعات ما بالاتر رود، باید ملاحظات اروپا را در سیاست رفتاری خود بیشتر لحاظ کنیم. ملاحظات اروپا موضوع عجیب‌وغریبی نیست، بارها از زبان رؤسا و وزرای خارجه آن کشورها بیان شده و مواردی است که ایران از عهده رفع آنها برمی‌آید. باید نشان داده شود ایران یک بازیگر تقویت‌کننده صلح و آرامش در منطقه و جهان است و داشتن موشک یا حمایت از حزب‌الله و حماس دارای سطح تحلیلی است که می‌توان با منطق قوی با اروپا درباره آن صحبت کرد. جهان، عرصه ارائه نظرات، رقابت و تعامل با یکدیگر است، هیچ نظر و سیاستی به‌طور مطلق، پذیرفتنی و صحیح نیست مگر این‌که نظرات اکثریت را هم در جهان بتواند جلب و جذب کند.
اکنون تا پیاده‌کردن تحریم‌های اولیه آمریکا دو هفته و به‌قول آمریکا تا «به‌صفر‌رساندن صادرات نفت ایران» چهار ماه دیگر باقی‌ مانده است.
زمان به سرعت از دست می‌‌رود در حالی‌که همه به‌دنبال صدور بحرانهای خود به سوی ایران و مردمش هستند یا مثل عربستان، بنزین به بحران ما می‌ریزند. رئیس‌جمهور باید مدبرانه این صحنه خطرناک را مدیریت کند. اگر سیاست همگامی با اروپا اتخاذ شود، سیاست‌ سنجیده و به جایی است
باید مذاکرات با اروپا را برای به‌دست‌آوردن بسته پیشنهادی که قرار بود اروپا به ایران عرضه کند و موارد متعددی از آن مطرح شده بود را مصمم ادامه داد. باید موانع قانونی اجرای FATF برای ورود ارز ناشی از صادرات و سرمایه‌گذاری خارجی را برطرف کرد و نشان داد ایران هیچ ابایی از شفافیت، پرهیز از پول‌شویی و عدم حمایت مالی از تروریسم ندارد ولی به‌وضوح استثنائاتی برای لایحه تأمین مالی تروریسم قائل است. اینها همه باید با باز‌گذاشتن کانال مذاکرات دیپلوماتیک با آمریکا همراه باشد تا از فرصتها برای ارتقای جایگاه کشور مان استفاده و از اقدامات نابهنگام ترامپ علیه ایران جلوگیری شود

رسانه‌های حکومتی در وحشت از قیام مردم تقصیر بحرانهای لاعلاج نظام را متوجه یکدیگر کرده‌اند:
مردم‌سالاری: هاشمی طبا: «متحجرین افراطی» عامل مصائب امروز کشور هستند
جوان: برخی از چهره‌های سیاسی موسوم به اصلاح‌طلب با القای این‌که کشور در وضعیت بحرانی و آن هم فزاینده و عمیق قرار دارد، تلاش کردند بروز مشکلات کشور را به ساختار سیاسی مرتبط سازند و با تأکید بر این‌که نهادهای عمومی و ارکان قدرت در اختیار دولت و رئیس‌جمهور نیست، تمام مسئولیتها در بروز این شرایط را متوجه رهبری نظام نمایند... می‌توان این نوع مواضع متناقض و فرصت‌طلبانه را حرکتی نفاق‌آمیز دانست که در شرایط فعلی چون خنجری از پشت به کمک ترامپ برای ضربه به نظام و کشور وارد شده است.

هشدار نسبت به شرایط خیزشی جامعه و ضرورت غلط کردن گویی نسبت به سیاستهای گذشته و تهدید اقتصاد رانتی و فامیل محور در روزنامه‌های همسو با حسن روحانی دیده می‌شود:
آرمان: سرمقاله: تعلل در تغییر کابینه؛ سلب اعتماد جامعه
چندی پیش هنگامی که اعتراض به اوضاع اقتصادی و شرایط معیشتی مردم به‌غایت خود رسیده بود، بحث ضرورت تعویض تیم اقتصادی دولت و تغییر سیاستهای در پیش گرفته، به میان آمد و دولت با بیان این‌که این وضعیت با تغییرات قابل ملاحظه بهبود خواهد یافت موج این انتقادات را تا حدودی خواباند. مردم هم‌چنان منتظر بودند و هم‌چنان هستند، اما از قرار معلوم اتفاقی رخ نداده و نخواهد داد. حالا می‌توان گفت در بر همان پاشنه می‌چرخد. اما مسائل به همین سادگی نیست. در این میان اما رویدادی در راه است. رویدادی که با کسی شوخی ندارد و آن چیزی نیست جز از دست رفتن اعتماد به نظام تصمیم‌گیری در کشور که بزرگ‌ترین سرمایه هر نظام تصمیم‌گیر است. ارتباط بسیاری از متولیان و زنجیره خویشاوندی که متأسفانه در مسئولیت‌های مختلف و حتی برخی پُست‌های حساس کشور وجود دارد باعث می‌شود جست‌وجو و کشف عوامل مخرب اقتصادی، به آینده موکول شود.
در این بین اما آنچه در کشور آسیب می‌بیند اعتماد مردم به‌عنوان بزرگ‌ترین سرمایه نظام سیاسی است. مردم خلف‌وعده در قبال حل مشکلات را فراموش نمی‌کنند و به همان میزان که خلف‌وعده‌ها طولانی‌تر شود بی‌اعتمادی گسترش بیشتری می‌یابد. استهلاک سرمایه اجتماعی را که همانا اعتماد مردم به نظام تصمیم‌گیری است، نمی‌توان به‌راحتی از دست داد ولی متأسفانه بسیاری از تخلفات مسئولان که در سال‌های اخیر افزایش قابل توجهی هم یافته است تا حد زیادی موجب اضمحلال این سرمایه شده است.
وقتی ضرورت تغییر ایجاد می‌شود و در این باره اقدامی صورت نمی‌گیرد، معضلات با سرعت افزایشی رشد کرده و با نفوذ در اقتصاد و... کشور، کارد به استخوان می‌رسد. تعلل حسن روحانی در تغییر مزبور علاوه بر افزایش مشکلات و تلنبار شدن آن، اعتماد مردم به نظام تصمیم‌گیری را هم از بین می‌برد.
اعتماد: سیاست‌ورزی در وضعیت نابهنجار
شرایط کنونی ایران، شرایطی غیرعادی و نامتعارف است. به همین دلیل نیز سیاست‌ورزی عادی و متعارف در آن پاسخگو نیست. مشکلات کلان ایران دیگر مسأله یا مشکل نیستند، اغلب به «بحران» تبدیل شده و در بهترین برآورد «معضل» هستند. مجموعه بحرانها و معضلات در هم تنیده که با یکدیگر همبستگی مثبت دارند و یکدیگر را تشدید می‌کنند. مسأله اجتماعی که به بحران تبدیل می‌شود در آستانه تبدیل به «فاجعه» است.
ادراک اقشار متوسط از مشکلات در هم تنیده کشور، به‌گونه‌یی است که هیچ انگیزه‌ای برای تلاش در جهت حل کردن مشکلات برنمی‌انگیزند. گویی همه در مواجهه با مشکلات «نگران، ناامید و خسته» هستند. این احساس خود را در نوعی فلج شدن جمعی به نمایش گذارده است.
راه‌های سیاست‌ورزی متعارف و مسالمت‌جویانه کارایی خود را از دست داده‌اند. این روزها شاهد شکسته شدن قبح همراهی با قدرتهای سلطه‌گر جهانی و منطقه‌یی برای تصرف قدرتهای حکومتی در ایران هستیم. این روزها شاهد شکسته شدن قبح همراهی با قدرتهای سلطه‌گر جهانی و منطقه‌یی برای تصرف قدرتهای حکومتی در ایران هستیم.
به‌طور مثال بخش قابل توجهی از تحلیلگران داخلی روزبه‌روز تأمین منافع اسراییل در بلندمدت را در فهم اقدامات برخی از جریانهای درون حاکمیت پررنگ‌تر می‌بینند. نوعی توافق در مورد نقش عناصر نفوذی اسراییل در جهت‌دهی به جریان تندرو داخلی در میان تحلیلگران در حال شکل‌گیری است. البته برخی از دستگیریها نیز به‌عنوان شاهد این مدعا مطرح می‌شوند. اگر این تحلیل پذیرفته شود دیگر با حریفی نادان و کوته‌بین مواجه نیستید بلکه با نفوذی یک قدرت سلطه‌گر مواجه‌اید... تلاش برای ایجاد دگرگونی از طریق انتخابات در ذهن فعالان سیاسی کارآمدی خود را به مقدار زیادی از دست داده است. همه می‌پرسند که چرا باید برای تغییری تلاش کرد که حتی در صورت موفقیت نیز قادر به تحقق هیچ وعده‌یی نیست؟
اقتصاد سیاسی رانتی ایران، کم‌وبیش همه جریانهای سیاسی را درگیر و به‌گونه‌یی آلوده کرده است. رانت در صورت دارایی و فرصت‌های اقتصادی، موقعیت سیاسی و قدرت تصمیم‌گیری و شأن و منزلت اجتماعی توزیع شده و اغلب نیروهای مؤثر از آن برخوردار شده‌اند. به همین علت همه در حفظ وضع موجود دارای منافعی هستند و از تغییر آن در هراسند و ناخودآگاه حفظ این داشته‌ها به‌نوعی محافظه‌کاری گسترده دامن زده که گریبان دگرگونی‌ خواهان را نیز گرفته است! مقاومت در برابر تغییر در جامعه‌‌یی که به‌شدت خواهان تغییر است، به جدایی روزافزون جریانهای سیاسی از بخش‌های مختلف جامعه منجر شده است... در هیچ مقطعی بعد از انقلاب شاهد چنین قدرت گسترده‌یی برای برخی نهادها نبوده‌ایم. این قدرت با میل فزاینده برای کنترل همه‌چیز و بی‌پروایی در بیان این میل وضعیتی متفاوت از قبل ایجاد کرده که نباید در تحلیل وقایع آن را نادیده بگیریم.
گمان می‌کنم، همین موارد کافی باشد تا توافق کنیم، «وضعیت امروز غیرعادی و نامتعارف» است.... محدود شدن مطالبات به چارچوب ساختار موجود. ساختار سیاسی موجود ایران از لحاظ حقوقی، ترکیب نامتجانسی است... مقاومت در برابر تغییر در جامعه‌‌یی که به‌شدت خواهان تغییر است، به جدایی روزافزون جریانهای سیاسی از بخش‌های مختلف جامعه منجر شده است.

بسته اروپا و حمله به باند روحانی همراه با سوزوگداز از جایگاه مقاومت ایران، مضمون مشترک برخی مطالب روزنامه‌های باند خامنه‌ای است: یک نمونه از یک روزنامه دلواپسان:
سیاست روز: تیر خلاص آلمان به قلب غربگراها
باز هم خبری کوتاه از بلوکه شدن بخشی از دارایی‌های ایران در آلمان! کشوری اروپایی آن هم زمانی که هنوز ایران و اروپا سعی در احیای برجام دارند منتشر شد و مثل همیشه وزارت‌خارجه تکذیب کرد! اما دو روز بعد از تکذیب خبرهایی در رسانه‌هایی مانند یورو‌نیوز از درخواست ایران برای بازگرداندن سرمایه بلوکه شده خبر مخابره شد! ف
رهبری در اول خرداد سال ۸۱فرمودند: «حکومتی که این‌طور صریحاً می‌گوید می‌خواهم علیه نظام اسلامی و خواست ملت ایران عمل کنم و برای براندازی این نظام بودجه می‌گذارد، ارتباط و مذاکره با آن، هم خیانت و هم حماقت است!» اما اروپایی‌ها این حماقت را با حمایت از (مجاهدین)انجام داده و حالا آلمان کشوری که در درگیریهای سیاسی کمتر ورود می‌کرد انگار می‌خواهد طناب پوسیده اعتماد جمهوری اسلامی به غرب را کاملاًً قطع کند. آلمان بعد از شرطی که برای ایران برای به‌رسمیت شناخت رژیم جعلی داشت این‌بار با بلوکه کردن بخشی از دارایی جمهوری اسلامی می‌تواند آخرین امیدهای ما را در اعتماد به غرب از بین برده و باعث شود تا بر تصمیم مرده دانستن برجام مصمم‌تر شویم... در چند روز گذشته ابتدا عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس از بلوکه شدن بخشی از دارایی‌های کشور مان توسط آلمان خبر داد. محمد دهقان
گفت: پس از خروج آمریکا اعتماد به اروپایی‌ها کاری غلط به‌نظر می‌آمد که این اقدام آلمانی‌ها در بلوکه کردن دارایی‌های ایران این موضوع را به اثبات رساند. عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس از لزوم پیگیری این موضوع توسط دولت تأکید کرد.
اما یک روز بعد سخنگوی وزارت امور خارجه با بیان این‌که روابط اقتصادی ایران و آلمان مسیر عادی خود را طی می‌کند اظهار داشت:
متأسفانه طی روزها و هفته‌های اخیر و همزمان با مذاکرات ایران و ۱+۴خبرسازی و جنگ روانی به‌منظور ایجاد اخلال در روابط ایران و کشورهای اروپایی توسط برخی کشورهای فرامنطقه‌یی و گروه‌های معاند ضدایرانی در جریان است که باید با هوشیاری و دقت لازم با این فضاسازی‌ها مقابله کرد.

روزنامه‌های هر دو باند حاکم به شکست نمایش رژیم در پخش اعترافات تلویزیونی یک دختر نوجوان، اذعان کرده‌اند. ناظران گفته‌اند این نمایش برای تغییر صورت مسأله خشم مردم علیه رژیم و سرنگونی بود اما روزنامه‌های حکومتی اذعان کرده‌اند که این نمایش به ضد خود تبدیل شد و نسبت به پیامدهای آن برای نظام هشدار داده‌اند:‌
کیهان: چند جمله حرف حساب درباره جنجال اینستاگرامی(یادداشت روز):... واکنش قشر متدین و مردم به این حادثه اما کاملاًً از سر «دلسوزی» است. این قشر از جامعه حق دارند از وضعیتی که به‌خاطر بی‌در و پیکری شبکه‌های مجازی و اینترنتی بر سر جوانان و نوجوانانمان آمده ناراحت شوند و به صدا و سیما خرده بگیرند و از این بدسلیقگی، گله نمایند. صدا و سیما با آن عریضی و طویلی به‌قول رهبر انقلاب که خطاب به کارکنان قوه قضاییه فرمودند باید در حوزه رسانه «هنرمندانه» فعالیت کند، در این مستند، «غیرهنرمندانه» وارد شد و «بدسلیقگی کرد.» انتخاب آن قسمت از صحبتهای دختر نوجوان که‌ گریه‌کنان ابراز پشیمانی می‌کند برای مستند، دل هر انسانی را می‌رنجاند و همین حس گاهی، برای پیدا شدن سر و کله «کفتارهای سیاسی» که نه انسانیت سرشان می‌شود نه حقوق زن و دختر می‌فهمند کافی است. آنها مترصد فرصتند تا در جامعه «بحران‌آفرینی» کنند. صدا و سیما با این بدسلیقگی برای این کفتار‌ها فقط خوراک تبلیغاتی مهیا کرد.
جوان: سرمقاله: یادداشت مدیرمسئول: شاخ‌ها را تیزتر نکنید
این‌که سیما طراح مسأله است یا فلان قاضی که فهم دقیقی از زمان و اجتماع ندارد یا با سوار شدن بر یک ماده قانونی، عنصری از جامعه‌شناسی را دخیل نمی‌کند، مهم نیست. مهم این است که آورده‌ای در سبد سیما، دستگاه قضا و نهایتاً نظام جمهوری اسلامی نداشت... عجیب است که تکرار این تجربه ما را به خود نمی‌آورد. بهتر است اگرشاخ‌ها را نمی‌توانیم بشکنیم لااقل تیزتر نکنیم و در دل جامعه خود فرو ننشانیم.
ابتکار: سرمقاله: «حرکات ناموزون» رسانه ملی
برنامه‌سازان و اصحاب و اهالی اتاق فکر صدا و سیما این بار نیز با کج‌سلیقگی و نادیده گرفتن واقعیت‌های اجتماعی، علاوه بر هدر دادن چندین باره هزینه‌های عمومی کشور، با بحران‌آفرینی ضربه‌ای تازه بر منافع ملی کشور وارد کردند... نمی‌توان از وحدت و همدلی و همراهی مردم و حاکمیت سخن گفت و انتظار مراعات حال حاکمان را داشت، ولی به امنیت و آبرو و اعتبار آنها و فرزندان‌شان بی‌توجه بود.
ایران: اشتباه استراتژیک رسانه ملی
تصمیم و اقدام رسانه ملی در نمایش اعترافات کاربران اینستاگرام در مستندی با نام «بیراهه» بیش از آن که به ترویج اخلاق، آگاهی‌بخشی و آموزش خانواده و آسیب‌شناسی معضلات و ناهنجاریهای شبکه‌های اجتماعی بپردازد بیشتر برخلاف مصالح و منافع ملی حرکت کرده و تصویر غیرموجهی از خود در بین مخاطبان و افکار عمومی به‌جا گذاشته است... در شرایط کنونی جامعه که نیاز به آرامش و امنیت روانی است پخش چنین مستندی می‌تواند یک اشتباه استراتژیک از سوی رسانه ملی تلقی شود

گرانی و اذعان به فساد مضمون سایر تیترهای روزنامه‌های چهارشنبه است:
تجارت: ضرورت شفاف سازی در شرایط جنگ اقتصادی
تجارت: تردید در موفقیت طرح جدید ارزی
جوان: دولت به قیمت مرغ پروبال داد
صدای اصلاحات: پول بگیر تفحص نکن! نمایندگانی که پول گرفتند تا از شهرداری تفحص نکنند
عصر ایرانیان: دولت برنامه‌یی برای مدیریت نقدینگی سرگردان ندارد
مردم‌سالاری: فساد؛ معضل فراجناحی جمهوری اسلامی

مطالب   مارا در وبلاک خط سرخ  مقاومت ودر توئیتربنام @bahareazady   دنبال کنید
ما بر اندازیم#   تهران # قیام دیماه#  اعتصاب # تظاهرات#  قیام سراسری#  اتحاد