۱۳۹۸ آذر ۱۳, چهارشنبه

مروری بر رسانه‌های حکومتی - چهارشنبه ۱۳ آذر ۹۸



مروری بر رسانه‌های حکومتی - چهارشنبه ۱۳ آذر ۹۸



روزنامه حکومتی چهارشنبه سیزدهم آذر انعکاس دهندهٔ آثار ضربات قیام مردم ایران در درون رژیم و در سایر معادلات مربوط به رژیم شده‌اند. تشدید بحرانهای درونی رژیم، ابراز نگرانی از پیامدهای قیام، نگرانی از جارو شدن از کشورهای منطقه و کشمکش بر سر مذاکره با آمریکا و برجام از جمله موضوعاتی است که در روزنامه‌ها دیده می‌شود.
روزنامه‌های حکومتی در یک خط کلی که صحبت‌های سخنگوی دژخیمان قضاییه آخوندی تابلوی تمام‌عیار آن است تلاش کرده‌اند ضربات قیام بر پیکر رژیم را محدود و منحصر کنند به جمعی محدود تحت عنوان آخوند‌ساخته «اراذل و اغتشاشگر». اما ابراز وحشت‌های ناخواسته از عمق و گستردگی و تداوم آتش قیام خبر می‌دهد.

رسالت از باند مؤتلفه نوشته است: «واقعا آیا تمام بازداشت‌شدگان، عامل سرویس‌های بیگانه بوده‌اند؟ اگر این است و سرویس‌های خارجی، در هر شهر ما این‌ همه جاسوس و رابط و عامل عملیاتی و خیابانی دارند پس متولیان حوزه امنیت در کشور چه می‌کنند و اگر این نیست و بسیاری از بازداشت‌ شدگان، تحت تأثیر القائات و هیجان بوده و بی‌گناهند، لازم است هر چه زودتر به جمع خانواده‌هایشان برگردند...
مهم‌ترین نکته، آن است که هر کس در هرکجای این کشور در حال فعالیت است، مراقب باشد به‌واسطه عملکردش سرمایه اجتماعی این کشور، خدشه‌دار نشود. تصور نکنیم با پایان یافتن آشوب خیابانی، همه‌ چیز تمام شد».

جوان نوشته است: اتخاذ تصمیمات بزرگ نظیر طرح بنزین، بدون کار عمیق و دقیق کارشناسی و پیوست‌های تبلیغاتی و فرهنگی، اطلاعاتی و امنیتی و عدم آینده نگری و پیش‌بینی طرح‌های یدکی قطعاً به سرمایه اجتماعی نظام اسلامی صدمه زده... دشمن از شبکه‌های اجتماعی و ظرفیت دنیای مجازی بر بستر اینترنت برای «تبدیل آسیب‌ها به تهدید»، «تقویت شبکه نفوذ موردی و جریانی»، «سازماندهی، آموزش و تجهیز شبکه آشوبگری»، «هدایت و راهبری شبکه‌های هرمی براندازان»، «ارتباط شبکه‌های برانداز داخلی با شبکه‌های رسانه‌یی و تروریستی خارجی» و... استفاده می‌کند و بسیج بر سرعت بخشی به ایجاد کامل شبکه ملی اطلاعات و اینترانت بومی و شبکه‌های اجتماعی امن برای تبدیل تهدید به فرصت تأکید دارد.

در روزنامه‌های هم‌سو با باند روحانی ابراز وحشت مقامات و مهره‌های حکومتی همراه با هشدار به خطرهای قیام و بی‌آیندگی رژیم دیده می‌شود. اظهارات مهره‌هایی که در وحشت از قیام مردم برای سفیدسازی خود از نظام فاصله گرفته و فیگور منتقد گرفته‌اند:

ایران: هاشم‌زاده هریسی عضو مجلس خبرگان: مسئولان نباید کارهایی کنند که صدای مردم بلند شود و دیوار اعتماد آنان شکاف بردارد. به‌زور متوسل‌شدن هنر نیست و هیچکس حرف زور را نمی‎پذیرد. مسلماً افراد با بگیر و ببند قانع نمی‌شوند.

ایران همچنین به‌ نقل از علی مطهری نوشته است: «به‌هرحال باید توضیح داده شود که چند نفر از کشته‌شدگان این حوادث توسط نیروی انتظامی کشته شدند. باید بررسی شود که آیا گرفتن پول در قبال تحویل جنازه‌ها درست است یا غلط؟... حفظ اساس نظام مهم‌تر است. ما باید این موضوع را جمع کنیم و البته مقصران باید پاسخگو باشند».

همدلی: با وجود انتقادهای مختلف از اجرای بد طرح افزایش قیمت بنزین و کشته و بازداشت شدن جمعی از مردم در حوادث بعد از این طرح، روحانی بدون هیچ اشاره‌یی به این حوادث و انتقادها فقط به تشریح دلایل خود می‌پردازد و درباره حوادث به سکوت خود ادامه می‌دهد

همدلی در مطلب دیگری به فضاحت اظهارات فرماندار قدس پرداخته و به‌ نقل از صادقی عضو مجلس ارتجاع نوشته است: «فیلم منتشر شده از اظهارات اخیر لیلا واثقی فرماندار شهر قدس مبنی بر دادن دستور تیر در جریان اغتشاشات اخیر اشاره کرد و گفت: وقتی خانم فرماندار شهر قدس آشکارا اعلام می‌کند که دستور تیراندازی داده، واضح است وزیر کشور به‌عنوان مسئول پاسخگو به این رفتار باید درباره این‌گونه اقدامات توضیح دهد» صادقی در ادامه به گستردگی کشتار مردم اشاره کرده و گفته است:« با توجه به تمامی این ابهامات و سؤالات لازم است کمیته حقیقت‌یاب به‌ویژه در شهرهایی مثل حاشیه تهران، شیراز، اصفهان، کردستان و کرمانشاه که به‌نظر می‌رسد تلفات بیشتری داشته، تشکیل شود تا به‌طور خاص رسیدگی میدانی صورت گیرد».

یکی از آثار ضربات قیام مردم در جمع کردن بساط نمایش انتخابات رژیم است. اعترافات روزنامه‌های حکومتی در این مورد بی‌نیاز از توضیح است.

ابتکار: در مقدمه سرمقاله‌اش نوشته است «موسم ثبت نام انتخابات همراه باشد با گران شدن بنزین» و در ادامه افزوده است: «مردم به‏‌تازگی و پس از یک هفته از ماجراها متوجه شدند که چه رخدادهای دردناکی در همسایگی آنها رقم خورده است؛ عده‌یی کشته شده، تعداد بیشتری زخمی شده و آمارهای بسیار بالاتری بازداشت شده‌اند. آنها احساس می‌کنند به‌صورت سیستماتیک از دریافت اطلاعات هموطنان‏شان محروم شده‌اند و در نتیجه آن نوعی حس عذاب عمیق، غفلت، عدم اعتماد و اطمینان و فراموشی جمعی را تجربه می‌کنند.
بدون تردید، ادامه حیات اجتماعی در ایران با وجود چنین احساس کمرشکن جمعی، با مخاطراتی بزرگ روبه‌رو شده است. شاید بتوان حس ناامنی نسبت به نهادها و صاحبان و اصحاب قدرت و در نتیجه فاصله‌گذاری با آنها را یکی از اصلی‌ترین پیامدهای این رفتار و نتایج این تصمیم دانست. جایی که مردم احساس می‌کنند دیگر محرم نظام نیستند. دوگانه‌ای که این‌بار به‌صورت مستقیم از سوی نهادهای قدرت به‌وجود آمد... بی‌گمان ناامیدی با سرعتی بسیار بیش از گذشته طبقات مختلف اجتماعی را درمی‌نوردد. مخاطره اصلی را هم باید در ایجاد پیوستگی ناامیدانه میان طبقات و گروه‌های مختلف اجتماعی جست‏وجو کرد. جایی که این ناامیدی‏های عمومی، فراگیر و وسیع، به یکدیگر می‌پیوندند و نیروی پیشرانه مهارنشدنی‌ای را در سطح اجتماع به‌وجود می‌آورند. در این صورت، نه از مطالبات طبقه متوسط خبری هست و نه فرودستان به چیزی کمتر از خشونت افسارگسیخته راضی می‌شوند.».

آرمان هم زیر عنوان «برخی اصل انتخابات را قبول ندارند» نوشته است «تنها چیزی که شاید به آن چندان توجهی نمی‌شود احتمال مشارکت اندک مردم در انتخابات است... ما هر چقدر که به جلو رفتیم و از گذشته به زمان حال آمدیم این عدم مشارکت رنگ و بوی بیشتری پیدا کرده و با برخی از تزریقاتی هم که در انتخابات صورت گرفته این مسأله پر رنگ‌تر شده است».

اعتراف به نفرت مردم منطقه از رژیم و ابراز وحشت از جارو شدن نظام از کشورهای منطقه موضوع مشترک روزنامه‌های هر دو باند حاکم است. که هر کدام به بیانی ابراز کرده‌اند:

رسالت از باند مؤتلفه نوشته: «بحران اخیر کشورعراق به دامان کنسولگری ایران در شهرهای نجف، کربلا و بصره رسیده است. ۱۳ آبان ماه بود که تظاهر کنندگان عراقی به کنسولگری ایران در کربلا حمله کرده و در این حادثه سه معترض عراقی مقابل کنسولگری ایران کشته شدند، اما ماجرا به اینجا ختم نشد، چرا که در روزهای اخیر آشوبگران عراقی به کنسولگری ایران در نجف اشرف حمله کرده و آنجا را مورد تعرض قرار دادند. معترضان عراقی پیش از آن سابقه حمله به کنسولگری‌ های جمهوری اسلامی ایران در بصره را نیز داشته‌اند. در این وضعیت این سؤال مطرح است که آیا حمله به کنسولگریهای ایران در عراق توسط مردم عادی انجام گرفته و یا این جریانی است که از جای دیگر رهبری و کنترل می‌شود؟».

آرمان به نفرت مردم عراق از دخالت‌های رژیم اذعان کرده و نوشته است:« فساد در ارکان دولت کنونی عراق خود را به نمایش گذاشته است. از سوی دیگر عنوان کردن دخالت کشورهایی چون ایران در امور داخلی عراق به‌عنوان کاتالیزور و شدت بخش این جریان، خود را به نمایش می‌گذارد... در اوضاع نابسامان کنونی و با حمایت مرجعیت شیعه می‌توان گفت که هم‌اکنون برگ برنده دست معترضان است و آنها هستند که باید با حضور و حرکت خود در تظاهرات‌های موجود یا خارج شده از آن آینده این حرکت را مشخص کنند. اما آنچه که اکنون دیده می‌شود و سیگنال‌هایی که از کشورهای عربی دریافت می‌شود این است که مردم دیگر اهداف خود را رها نخواهند کرد تا این‌که بتوانند به خواسته‌های اصلی خود دست یابند».

ستاره صبح هم به‌ نقل مجلسی دیپلمات پیشین رژیم نوشته است: در عراق نیز تمام جمعیت آن‌کسانی نیستند که در تصاویر محدود صدا و سیما از پیاده‌روی اربعین نمایش داده می‌شوند... در لبنان نگرانی از این‌که گروه بزرگ شیعه لبنان تحت نظرحزب‌الله قرار بگیرد و مقدمات سلطه آنان بر لبنان فراهم شود وجود داشته و دارد... عراقی‌ها مایل نیستند از استراتژی ایران که برای نابودی اسراییل تلاش می‌کند، وارد درگیری نظامی کنند.
درگیری با اسراییل لبنانیها را در خط اول جبهه جنگ قرار می‌دهد
لبنان یک‌بار کشورشان در جنگ داخلی و یک‌بار در جنگ با اسراییل ویران‌شده است. به همین دلیل، نسل‌های بعدی لبنان زندگی را به جنگ ترجیح می‌دهند.

کشمکش بر سر مذاکره با آمریکا و کشورهای منطقه در روزنامه‌های هر دو باند حاکم دیده می‌شود

جهان صنعت در مورد سفر وزیر امور خارجه عمان نوشته است: «ایران در مناطق نفوذش در سوریه و لبنان شاهد حوادثی است که می‌تواند به زیان مقاومت در این مناطق باشد و شاید همین اتفاقات باعث شده باشد که ایران از عمان تقاضای میانجیگری کرده باشد بنابراین تکرار سفر بن علوی کمی ابهام‌برانگیز است».
وطن امروز هم نوشته است: «حرکت روی پل مخروبه مذاکراتی را می‌توان کماکان استراتژی روحانی در جهت مدیریت فضای روانی در روزهای سخت جاری دانست؛ تلاشی که از چند ماه گذشته با ادبیاتی جدید آغاز شده و این ‌بار با تأکید بر گزاره‌های مثبتی هم‌چون « مقاومت ملی» فضا را به‌گونه‌یی بازتعریف می‌کند که گذار از شرایط سخت یک سال اخیر بار دیگر باب مذاکره را به‌عنوان تنها راه‌حل موفقیت‌آمیز مقابل آمریکا باز کرده است و باید با این رویکرد با روی گشاده‌تری برخورد کرد. اما شاید مهم‌ترین معذوریتی که او برایش تلاش مضاعفی می‌کند تبدیل کردن این راه‌حل به‌عنوان معبری بدون هزینه پرداختی از جانب خود او است... تکیه روحانی بر این گزاره که پیشنهادهایی که آمریکا از کانال اروپا برای مذاکره با ایران ارسال کرده است مبتنی بر قرار گرفتن طرف مقابل در موضع ضعف است، در حالی طرح شده که تنها ۲۴ساعت قبل از این سخنان رئیس‌جمهور، معاون اول او در مراسم روز ملی صادرات سخنانی را بر زبان آورده بود که معنایی کاملاٌ معکوس را به جامعه و طرف خارجی القا می‌کرد».

وطن امروز در مطلب دیگری نوشته است: «کارشناسان معتقدند دولت روحانی یک دولت ناتوان، بدون ایده، بسیار ضعیف و پرهزینه است اما این تنها مشکل اساسی دولت نیست و مشکل اصلی و خطر نگران‌کننده درباره دولت روحانی، رفتارها و تبعات مشکوک تصمیمات آنهاست. بر اساس این دیدگاه، رفتار دولت روحانی و شخص رئیس‌جمهور در جریان مذاکرات هسته‌یی و انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۹۶ نشان داده برخی در دولت طرفدار نظریه ایجاد فشارهای اجتماعی به قصد گرفتن امتیاز از نظام هستند. شاید به عبارتی این دیدگاه آنان را باید همان مدل «فشار از پایین و چانه‌زنی در بالا» دانست».


در توئیتر با نام Bahar iran@ ما را  دنبال کنید 
پیش بسوی قیام   سراسری ، ما بر اندازیم#  کانونهای شورشی در شهرهای ایران #  
اعتصاب واعتراض و تظاهرات#  سرنگونی رژیم  #  اتحادوهمبستگی  
مرگ_بر_دیکتاتور  ge#IranRegimeCha