جنگ گرگها در روندهای پایانی- سخنرانی روحانی شیاد سر قبر خمینی که خامنهای را به شاه تشبیه کرد
حسن روحانی روز ۱۳بهمن۹۸، به مناسبت دهه فجرکه نزد مردم ایران به دههزجر معروف شده است، بر سر قبر خمینی حاضر شد و ضمن یک سخنرانی سراسر متناقض، وآمیزهای از تهدید و التماس، خامنهای را بر سر انتخابات مجلس، به شاه تشبیه کرد و با بیانی آخوندی، که حفظ ظاهر را هم کرده باشد و قافی بدست رقیب نداده باشد، تاکید بر «ادامه راه خمینی، با هدایتهای مقام معظم رهبری» کرد.
خامنهای که در بن بست خفه کننده قرار گرفته است و هیچ راه برون رفتی برای خود نمییابد، تصمیم گرفته است که با انقباض بیشتر در حکومتش، هرگونه شکافی که منجر به ظهور دوباره مردم به خیابانها شود را ببندد. زیرا هنوز طنین شعارهایی که در قیامهای آبان و دی۹۸ سرداده شد، از هر کوی و برزنی بگوشش میرسد. به همین دلیل، خامنهای تصمیم گرفته است که مجلس یازدهم را اساسا با نمایندگان باند خود (اصولگرایان) پرکند و به جناح مذاکره طلب رقیب (اصلاحطلبان) میدان ندهد. این خواسته را توسط شورای نگهبان عملی کرده و کاندیداهای آنان را از تیغ سانسور گذرانده است.
روحانی در بخشی از سخنانش بر سر قبر خمینی گفت: «امام به خوبی احساس کرده بود که با وجود سلطنت، مردم سالاری امکان پذیر نیست. امام تجربه مشروطه را پیشرو داشت، که بعد از آن همه فداکاری و تلاش، و تشکیل عدالت خانه و تاسیس مجلس شورای ملی، قدم به قدم از حضور مردم کاسته شد و با وجود سلطنت، نظام مشروطهای باقی نماند.
انتخابات اول مشروطه، توسط آرا و رای مردم بود، کمکم به جایی رسید که در میان جمعی درباری، افراد منتخب میشدند و آنگاه تشریفات انتخاباتی در کشور انجام میگرفت. همه از قبل میدانستند چه کسانی به مجلس شورای ملی خواهند رفت. نمایندگان همه حوزههای انتخابیه روشن بود. لذا امام به این نتیجه رسید که با وجود سلطنت و دیکتاتوری، دموکراسی و مردم سالاری امکان پذیر نیست».
روحانی چنین سخنانی را در این ایام، که جنگ بر سر رد صلاحیت کاندیدهای جناح اصلاحطلب به اوج رسیده است، بیدلیل و بیحساب وکتاب بیان نمیکند. وی در تشریح تجربه مشروطه و تبدیل آن به دیکتاتوری در پروسه زمان، صریحا به خامنهای میگوید که مسیر شاه را میروی و دیکتاتوری را حاکم کردهای. در ادامه نیز بیت ولایت را نیز زیر ضرب برده و ضمن تشبیه آنها با «جمع درباری»، به خامنهای میگوید که تو با این دستگاههای انتصابی که براه انداختهای، یک دیکتاتوری مطلق را حاکم نمودهای که پیشاپیش نتیجه هر انتخاباتی روشن است. زیرا صرفا «انجام تشریفات» هستند که در فرهنگ آخوندی، «مهندسی انتخابات» نام گرفته است. روحانی که از میزان محدودیت عمل خود و باندش به شدت به تنگ آمده، حرف آخر را با لحنی گزندهتر و اعتراضی بیان میکند که: «با دیکتاتوری، دمکراسی و مردم سالاری امکان پذیر نیست».
حرف اصلی روحانی در این مراسم همینها بود که با تلخی بیان شد. مخاطب هم که شخص ولیفقیه و بیت او و دستگاههای منصوب وی، مانند شورای نگهبان بودند که آنان نیز با صراحت آنها را شنیدند. این نیز روشن است که در میان آنان کسی ساده لوح نیست تا تصور کند روحانی صرفا فقط دارد تاریخ گذشته را مرور میکند. به همین دلیل روحانی برای بستن دهان آنها و اینکه او را به ضد ولایت فقیه متهم نکنند، تاکید بر «ادامه راه خمینی، با هدایتهای مقام معظم رهبری» میکند. هرچند که چنین دو دوزه بازیهای وی، برای رقیب آشناست و وقعی به آن نمینهند. و در جای خودش این حرفها و گندهگوییها را کف دستش خواهند گذاشت. روحانی بار قبل هم که در همین مکان، چنین صحبتهایی داشت، با شعارهای مرگ برمنافق روبرو شد.
روحانی جایگاه خود را بعنوان رئیس جمهور، سمبولیک میبیند که هیچ اختیاری در زمینه مسائل اساسی ندارد و دولتش را نیز، دستگاه بیخاصیتی میداند که با دست بستگیهای جدی روبروست. به همین دلیل، در این سخنرانی، باز خطاب به خامنهای موضوع «جمهوریت» را پیش کشید و گفت: «افرادی به امام(ره) پیشنهاد میدادند نظام مشروطه بماند یا خلافت اسلامی تشکیل شود، اما امام(ره) جمهوری اسلامی را پذیرفت. امام(ره) پدر اسلام خواهی و جمهوریخواهی در تاریخ ایران بود. جمهوریت که با اسلامیت پیوند نخورد، باقی نمیماند و به دیکتاتوری تبدیل می شود».
این جملات و چنین زخمزبانهای آشکاری که روحانی بصراحت بر زبان میراند، بدلیل آنست که میبیند لوایحی را که برای اداره کشور و تعامل با سیاستهای بینالمللی به مجلس برده و تائید هم شده، در شورای نگهبان انتصابی خامنهای بلوکه شده و از دور خارج میشود. وزیر خارجهاش که باید پرکارترین وزیر در این شرایط پر آشوب کنونی باشد، بدلیل آنکه سیاستهای اصلی رژیم در امور منطقهای و بینالمللی، نه در وزارت خارجه بلکه در بیتولایت تعیین میشود و توسط وزرای سایه نیز دنبال میشود، لذا وزیر خارجهای پاسیو و بیاختیار و بدون قدرت مانور شده است که دائما هم از طرف نمایندگان باند رقیب در معرض استیضاح و رکیکترین دشنامهاست.
نباید فراموش کرد که چنین دعواهایی در بین باندهای رژیم، نه بخاطر منافع مردم،بلکه صرفا برای حفظ جایگاه قدرت و ادامه چپاولهای سرسامآور است. زیرا ایادی هر دوباند رژیم از جانب مردم طرد گشتهاند و حرف نهایی مردم، سرنگونی تام و تمام حاکمیت آخوندیست.
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
مطالب ما را در توئیتر @Bahar iran دنبال کنید