ایران - چشمانداز انتخابات مجلس آخوندی د رگرماگرم قیام وبحرانها
نظام میرمحمدی: حقوقدان و کارشناس مسایل ایران
قرار است که انتخابات مجلس رژیم ایران در 2اسفند برگزار شود. در رابطه با این نمایش حکومتی تعارضات درون رژیم آنچنان شتاب و شدتی دارد که عمق جنگ باندهای درون رژیم برای حذف و دریدن یکدیگر را به نمایش میگذارد. ازجمله صلاحیت ۹۰نماینده کنونی مجلس که برای انتخاب مجدد ثبت نام کردهاند توسط شورای نگهبان، رد شده است. این نمایش مسخره انتخاباتی به متاع و پارچهای شبیه است که مهرههای هر دو باند حاکم در حال پارهپاره کردن آن هستند و هر کس بدنبال سهم بیشتری از این متاع برای خود و یا بنفع باند متبوع خود میباشد.
روزنامههای باند روحانی در رابطه با رد صلاحیتهای گسترده؛ بهخامنهای و باندش هشدار دادند که حذف و تصفیه آنها از مجلس آینده تمامیت رژیم را در برابر حوادث، آسیبپذیرتر میکند. منجمله فلاحتپیشه، عضو کمیسیون امنیت مجلس، به خامنهای هشدار داد که: «شرایط کلی کشور بهگونهای نیست که شاهد رد صلاحیتهای گسترده باشیم چون این روند بهسود کشور و نظام نیست. با توجه به اعتراضات آبانماه و اوضاع اقتصادی مردم و به دنبال آن نارضایتی از شرایط سیاسی کشور؛ پیشبینی میشد که شاهد رد صلاحیتهای گسترده از سوی شورای نگهبان برای انتخابات مجلس نباشیم». (روزنامه حکومتی جهان صنعت 2بهمن)
پرواضح است که این جدال درونی و دامن زدن به بحرانها مطلوب و دلخواه سران رژیم حاکم نیست و توسط جامعه و مردم و بخصوص قیام آفرینان به رژیم تحمیل شده است. نمونهای از این بحران و جدال درونی را میتوان در استغاثههای آخوند روحانی ملاحظه کرد. وی در 27ژانویه گفت «بیاییم سر صندوق آراء! ولو اینکه به آن درصدی که میخواهیم نرسیم؛ ممکن است به ۹۰ یا ۸۰ یا ۷۰ برسیم. اما نباید وظیفه مهم خودمان را فراموش کنیم. باید در این «مقطع تاریخی» بدانیم که حضور ما در صحنه تا چه حد تأثیرگذار است»!
عطف به این استغاثه آخوند روحانی این سؤال به ذهن متبادر میشود که منظور آخوند روحانی از مقطع تاریخی چیست؟
در ادبیات سیاسی منظور از «مقطع تاریخی» ناظر به شرایطی است که مهمترین عوامل اثرگذار برای تعیین سرنوشت ملتی بهحرکت درمیآید و بایستی اراده ملی و عمومی در مورد آن دخالت و تصمیمگیری کند.
اما فارغ از معنای سیاسی این کلمات؛ منظور روحانی را میتوان در چند وجه تعبیر و تفسیر نمود:
۱ـ چنین وضعیتی برای رژیم آخوندی فقط در رابطه با مردم ایران و تصمیمشان برای سرنگونی این رژیم فاسد معنا دارد. به این معنی که در این «مقطع تاریخی» مردم ایران برای رقم زدن سرنوشت ملی و تاریخیشان در حال رقم زدن سرنگونی تمامیت این رژیم فاسد هستند. این همان مقطع تاریخی در معنای دقیق آن است که آخوند روحانی در موضع رییس دولت آن را بخوبی لمس و حس میکند و تهدید آن را جدی گرفته است.
برای آخوند روحانی بسیار مشخص و پرواضح است که یکی از گام های بسیار مهمی که مردم بجان آمده ایران علیه تمامیت رژیم خونریز ولایت فقیه برخواهند داشت، تحریم قاطع مضحکه انتخابات است. چون رژیم در جسدگردانی قاسم سلیمانی قاتل و تروریست بروز داد که درصدد است اینطور جلوه بدهد که مردم بصورت چندین میلیونی خواستار این حکومت فاسد هستند. شیوه لو رفته ای که مردم ایران در نمایش های مختلف انتخاباتی ملاهای حاکم با آن آشنا هستند و دیگر فریب آنرا نخواهند خورد.
کارگزاران رژیم ناامیدانه تلاش دارند که تنور نمایش انتخابات را گرم نگه دارند اما از آنجا که به نفرت مردم و فضای انفجاری جامعه اشراف دارند در صحبتهایشان ترس از قیام و سرنگونی را نمیتوانند کتمان کنند و تلخ کامی و لرزه بر اندام فرسوده تمامیت حکومت فاسد را بروز میدهند. قیام قدرتمندی که حتی غربیها را هم از سیاست مماشات و سازش با این رژیم دور کرده است.
آخوند روحانی چه در حال حاضر که رییس دولت است و چه قبلا که در مناصب مختلف کلیدی بوده به این شیوه لورفته ملاها از یکطرف و عزم جزم مردم معترض برای تحریم نمایش انتخابات از طرف دیگر بخوبی واقف است و به همین دلیل به استغاثه و التماس برای کشاندن درصدی از مردم که همچنان امکان فریبشان هست متوسل شده تا بهر طریق و شیوه ممکن آنها را به پای صندوق رأی بیاورد.
2ـ وجه دیگری از گفتاردرمانی آخوند روحانی و اشاره به «مقطع تاریخی»، اعتراض او به حذف گسترده کاندیداهای باند خودش در ثبتنام انتخابات نمایشی است. روحانی چند روز قبل در مورد اینکه تمامیت رژیم در تنش و چالش است، به تصفیهحساب نسبت به باند رقیب پرداخت تا شاید بتواند آنها را عقب براند. روحانی در این جنگ باندی، واقعیت پشتپرده تمام نمایشات انتخاباتی حکومت ولایت فقیه را برملا ساخت و گفت: «جای دیگری انتصاب بفرمایند تا مردم پای صندوق بروند و تشریفات انتخابات را انجام دهند…» در همین رابطه روحانی با شیادی تمام برای اثبات تک قطبی شدن و انقباض رژیم و انتصاب نمایندگان توسط خامنهای بهجای انتخاب آنها توسط مردم؛ متوسل به ذکر مثالی شد و گفت مثلا بهشما میگویند بروید از یک فروشگاه بزرگ جنسی را انتخاب کنید؛ اگر در این فروشگاه یک جنس و یک مارک بیشتر وجود نداشته باشد که دیگر انتخاب لازم نیست! روحانی با این مثال به باند مقابل خودش تفهیم کرد که کلیه کاندیداهای مجلس آینده از باند خامنهای و فرمایشی و مهندسی شده هستند.
صادق زیباکلام از تئوریسین های باند موسوم به اصلاح طلب نیز نمونههایی از این ابتذال انتخاباتی را برملا نموده که نشاندهنده عمق شقه و شکاف درون حاکمیت است. وی میگوید: «از آنجا که صلاحیت جملگی نمایندگان کنونی در انتخابات سال ۹۴ مورد تأیید همین شورای نگهبان قرار گرفته، پس نتیجه مصیبتباری که بایستی بگیریم این است که «مجلس شورای اسلامی» بهجای «خانه ملت» شده خانه «مولد فساد» و انسانهای پاک و معصومی که در آن وارد میشوند ظرف ۴سال تبدیل به مشتی رشوهخوار و مُفسدهجویِ مالی و اخلاقی تبدیل میگردند. آنچه باقی میماند یک سؤال است و آن اینکه: آیا همزمان که علیه آمریکا، اسرائیل، انگلیس، فرانسه، آل سعود، مسئولان بیکفایت و طرفداران مذاکره شعار میدهیم، نباید علیه مجلسی که دشمن توانسته اینچنین در آن نفوذ کند نیز شعار بدهیم؟!»
آنچه گفته شد فقط شمهای از بحرانهای حاکمیت فاسد ملاهای ایران است که ناشی از ضربات پیدرپی قیامهای مردم میباشد. هنوز در فرصت باقیمانده به نمایش انتخابات؛ قطعاً جنگ و جدال و بحرانها و تنگناهای بیشتری گریبان خامنهای و روحانی را خواهد گرفت. بدون شک برنده این صحنه مردم و مقاومت ایران هستند، چون بنبست و بحرانهای لاعلاج ولایت فقیه ناشی از نقش مردم و مقاومت ایران است که رژیم آخوندی را به چنین مختصات و «مقطع تاریخی» مورد اشاره روحانی کشانده است.
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
مطالب ما را در توئیتر @Bahar iran دنبال کنید