۱۳۹۹ آبان ۹, جمعه

🌻🌻🌻بهنام محجوبی؛ زندانی زیر شکنجه : من افول انسانیت را در امین آباد دیدم🌻🌻🌻

 


🌻🌻🌻بهنام محجوبی؛ زندانی زیر شکنجه : من افول انسانیت را در امین آباد دیدم🌻🌻🌻



بهنام محجوبی؛ من افول انسانیت را در امین آباد دیدم

بهنام محجوبی؛ من افول انسانیت را در امین آباد دیدم .عنوان گزارشی است در مورد درویش زندانی بهنام محجوبی. بهنام محجوبی در حال گذراندن دو سال محکومیت خود است. پزشکی قانونی طی نامه‌ای اعلام کرد که بهنام محجوبی از دراویش گنابادی محبوس در زندان اوین به دلیل وخیم بودن وضعیت سلامتی‌اش، باید از زندان آزاد گردد.

اگر هم مُردی چه بهتر!

دکتر زندان با دیدن این نامه و تجویز میزانی قرص به بهنام محجوبی گفته است: «تا دوشنبه صبر کن اگر زنده ماندی به بیمارستان اعزامت می کنیم. و اگر ًمردی چه بهتر!»

دوستانش در زندان می گویند: «حال بهنام محجوبی اصلا خوب نیست و همه نگران او هستند. قرار بود روزسه شنبه ۶ آبان به بیمارستان اعزام شود. و تحت معالجه قرار گیرد، اما تاکنون اقدامی انجام نشده است».

بهنام محجوبی روز یکشنیه ۶ مهر۹۹ از زندان اوین به بیمارستان روانپزشکی امین آباد (رازی) منتقل شد. این انتقال به صورت اجباری و بهانه اعزام وی به بیمارستان جهت درمان از کار افتادگی دست چپ و تشنج‌های متوالی این زندانی صورت گرفت.

آنچه در زیر می خوانیم روایتی از روزهای شکنجه او در امین آباد است

نفسش مدام می‌گیرد. زبانش انگار در دهانش سنگینی می‌کند. پاهایش بی‌حس شده‌اند. در زندان چندین بار زمین خورده است. داروهایش را نداده‌اند. به جای درمان، به امین آباد منتقلش کردند. شکنجه‌اش دادند. پرسنل تیمارستان او را به شکل صلیب به تخت بستند و رویش ادرار کردند. در همان حال آمپولی تزریق کردند که نمی‌دانست چیست. او  پس به این نتیجه رسید که قصد جانش کرده‌اند؛ اعتصاب غذا کرد و گفت: «من اجازه این کار را نمی‌دهم و خودم دست به اعتصاب غذا می‌زنم تا بمیرم».

حبس اما تنها مساله او نیست. بهنام محجوبی را به جای درمان به «امین آباد» منتقل کرده بودند. پنجم مهر بود که این زندانی سیاسی در زندان از حال رفت و توان نیمی از بدنش را از دست داد. اما مسئولان، انگار در عملی انتقام‌جویانه مقابل اعتراض‌های بهنام و اطلاع‌رسانی‌هایش، او را به تیمارستان فرستادند. در آن زمان، «صالحه حسینی» همسرش، در نامه‌ای سرگشاده جمهوری اسلامی و مقامات قضایی را مسئول حفاظت از جان بهنام دانسته بود.

در «امین آباد» چه بر سر بهنام محجوبی آمد؟

او می‌گوید که زبانش سنگین شده است و حتی برای چند روز نمی‌توانست حرف بزند. نمی‌داند چرا او را به بیمارستان برای درمان اعزام نمی‌کنند. «می‌گویند شما باید مثل سگ این‌جا بمیرید». پای راستش سر شده است و حالا با بدنی نیمه فلج، آن‌چه بر او گذشته را روایت می‌کند. همان روایتی که «مسیب رئیسی‌یگانه» زندانی سیاسی هم‌بند با او که مدتی به امین آباد فرستاده شده بود. از زبان پرسنل تیمارستان شنید و بر نگرانی‌هایش افزود. مسیب در فایل صوتی گفته بود: «شنیدن اتفاقاتی که برای آقای بهنام محجوبی آن‌جا افتاده بود، از زبان پرسنل آن‌جا، من را نگران کرد».

… من را سوار ماشین کردند و با ضرب و شتم [مقابل تیمارستان] پیاده کردند و به من آمپول زدند. آن‌موقع نمی‌دانستم کجا هستم. ناگهان وارد حالت خلسه شدم. تا صبح هیچ نفهمیدم. من را به شکل صلیب به تخت بستند. آمپول و قرص دادند. کارهای خلافی که رویم نمی‌شود بگویم انجام دادند. کم‌ترین آن‌که ادرار خودشان را عمدی کنترل نمی‌کردند و روی ما می‌پاشیدند. یک کار دیگر را نمی‌توانم بگویم. آن‌ را هم انجام می‌دادند».

به روایت بهنام در آن بخشی که او بستری بود، چهار اتاق قرار داشت. اما بیماران را به اتاق او می‌آوردند و او نمی‌توانست شب‌ها بخوابد.

زندانیان را در مقابل هم لخت می کنند و…

بهنام به روایت‌ امین آباد بازمی‌گردد: «به من گفتند باید امروز به حمام بروی. گفتم من مشکلی ندارم. اما همه را لخت لخت کردند. گفتم این دور از شخصیت و انسانیت است. اما همه را لخت کردند و با آن‌ها مسخره‌بازی درمی‌آوردند. من زیر بار نرفتم. اما آن صحنه را دیدم. من [در امین آباد] افول و فنای انسانسیت را دیدم».

بهنام اما با ذکر این مساله ادامه می‌دهد: «زندان برای ما مهم نیست. چیزهایی می‌بینیم و چیزهایی می‌کشیم که برای‌مان غیر قابل تحمل است». او باز هم به عریان کردن بیماران مقابل یکدیگر اشاره می‌کند.

وقتی هم اعتراض می‌کند و از پزشک تیمارستان می‌پرسد که چرا در این شرایط نگهش داشتند. پزشک پاسخ می‌دهد: «از قاضی نامه داریم». بهنام نفسی می‌گیرد و می‌گوید: «پس شرافت دکتری شما کجا رفته است؟». او وقتی در امین آباد نگهداری می‌شد، اعتصاب غذا هم کرده بود. اما هیچ‌کدام از اعتراض‌هایش پاسخی جز اعمال خشونت بیشتر نگرفت.

اعلام اعتصاب غذای همسر بهنام

حالا، هم‌زمان با اعلام اعتصاب غذایی دیگر که بیشتر به اعلام خودکشی می‌ماند. جمعی از زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین، در حمایت از بهنام محجوبی، بیانیه‌‌ای امضا کرده‌اند. آن‌ها شهادت داده‌اند که وضعیت بهنام پس از بازگشت از امین‌آباد وخیم‌تر شده است:‌ «بهنام محجوبی در بیمارستان امین‌آباد با رفتارهای وحشیانه، غیر انسانی و غیراخلاقی روبه‌رو شد. و با شوک‌هایی که به ایشان داده‌اند، دچار تخریب روحی، روانی و جسمانی گشته است. چنان‌که با گذشت چندین روز از بازگشت بهنام به زندان، حال او وخیم‌تر، دچار فراموشی، بی‌حسی دست و پا و تورم پا شده است».

این رفتارهای ضدانسانی کاری انجام داده که بهنام محجوبی؛ من افول انسانیت را در امین آباد دیدم.
حالا هم او اعتصاب غذا کرده است و هم همسرش صالحه حسینی. این جنگ اراده‌هاست. دیکتاتور سرنیزه دارد و فقط اراده والبته همبستگی مان را. باید این دو را قدر بدانیم.

بیشتر بخوانید :

بازداشت کارگران هفت تپه وفراخوان به تجمع

رژیم در یک پروژه جدید زندانیان سیاسی ایرانی را به بیمارستان روانی منتقل میكند

زندان اوین و مشخصات ۶۰ زندانی سیاسی  محبوس در آن

🌳💧 #شورش زندانیان #تيك_تاك_سرنگوني  #  شهرهای شورشی❤️🌳🍒

🌳💧#مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی🌳🌹🌹🌹  

🌳💧#coronavirus #COVID2019 #IranRegimeChange🌳💧

🌳💧#انحلال_سپاه_پاسداران #ما بر اندازیم #شهادت_ميدهم #اعدام نکنید🌳💧

🍒🌳🌹 ما را در توئیتر با حساب توئیتری 7 @Bahar iran دنبال کنید❤️🌳💧ر