۱۵مراد سالگرد اعدام مصطفی صالحی است. مردی پولادین از خطه نجف آباد که در برابر خیل پاسداران ایستادگی کرد و در ۱۵مرداد سال ۹۹سربدار شد. مصطفی صالحی ۳۳ ساله، کارگر ساختمانی بود که برای اداره زندگی خود و خانوادهاش مسافرکشی میکرد. وی از بازداشت شدگان قیام دیماه ۱۳۹۶ در اصفهان بود.
مصطفی صالحی را از سه سال پیش از سر به دار شدن، بارها شکنجه کرده بودند. در سلول ها، در بندها، در بیدادگاهها، در راهروهای ملاقات و در سکوت تنگ انفرادی مصطفی شکنجه شده است و روز به دار آویختنش هم او را شکنجه کردند.
فریاد او گم است. وقتی ورق پارههای منحوسی را که سیاهه به اصطلاح دادگاه مصطفی را منعکس کردند میخوانی، از این همه سبعیت انگشت به دهان میشوی.
او در محاصره حلقه پاسداران و بازجوهای نفرت انگیز به بیدادگاهی میرفت که آن سوی میز همه همریشان و هم کیشان بازجوها بودند. او را به بیدادگاهی بردند که شاکیاش به جای اثبات ادعای دست داشتن مصطفی در هلاکت یک پاسدار میخواست ثابت کند که مصطفی موبایل زیاد داشت! یا ارتباطات زیاد داشت!
مصطفی در کنارش هیچ کس را نداشت. نه وکیلی که از خونش دفاع کند و نه خانوادهیی که صدایش را منعکس کند و نه حزبی که پروندهاش را جهانی کند و نه پشتیانی که نامش را به فضای مجازی ببرد.
اعدام مصطفی صالحی در اصفهان
به گزارش رسانههای حکومتی آن زمان ، سحرگاه چهارشنبه ۱۵ مردادماه مصطفی صالحی از بازداشت شدگان قیام دیماه سال۹۶ در اصفهان اعدام شد.
وی در جریان اعتراضات سراسری دیماه ۹۶ در شهر کهریزسنگ نجفآباد اصفهان بازداشت شده بود. پس از پایان مراحل بازجویی به زندان دستگرد اصفهان منتقل شد.
مصطفی در دوره بازجویی، در زندان اصفهان تحت شکنجههای هولناک از طرف مأموران اطلاعات واقع شده بود. دژخیمان بارها او را مورد شکنجه قرار داده بودند تا قتل پاسدار بسیجی سجاد ساه سنایی را بر گردن بگیرد.
وی در تمامی مراحل دادگاه و بازجوییها این اتهام را رد کرده بود. او بارها در دادگاه گفته بود: «بروید شاهد بیاورید یا دستکم دوربینها را چک کنید».
بارها از او درخواست مصاحبه برای اعتراف در تلویزیون حکومتی شده بود، اما او قاطعانه این پیشنهاد را رد کرده بود. دژخیمان برای درهم شکستن این فرزند رشید مردم ایران او را ۱۴ ماه در انفرادی در زیر شدیدترین شکنجهها نگه داشته بودند. وی در طی ۱۴ ماه انفرادی ممنوع الملاقات بود.
مأموران امنیتی با شگرد همیشگی وادار کردن خانواده های متهمان به سکوت، خانواده وی را زیر فشار گذاشته بودند. آنها به خانواده وی گفته بودند در صورتی که شلوغ کنید برای مصطفی بد خواهد شد. خانواده وی سکوت کرده بودند، اما دژخیمان بدسیرت مصطفی را اعدام کردند.
از مصطفی قهرمان دو فرزند به یادگار مانده است. یک پسر ۶ ساله به نام امیرحسین و یک دختر ۴ ساله به نام نازنین. آنان دیگر پدرشان را هرگز نخواهند دید. ننگی که برای همیشه بر دامن دیکتاتور ایران، علی خامنهای خواهد ماند.
مصطفی صالحی؛ مظلومیت یک نگاه
مصطفی حتی در سحرگاه چهارشنبه ۱۵مردادماه وقتی میخواست به چوبهدارش بوسه بزند، باز هم مظلوم بود. چهرهاش و فریادش در میان سیاهی کینه دیکتاتور گم شد. اهریمنان مرگ آفرین چه شادمانه او را به سوی بزم مرگ بردند؛ تنها و بی پناه.
مصطفی صالحی جوان ۳۳سالهیی که در ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ سربه دار شد، پژواک مظلومیت نسلی است که از ۴دهه پیش تاکنون، تنها پاسخ شان دار و دشنه و اعدام بود.
اما یقین دارد که مرگ ظالمان زود فرا میرسد. بیهیچ تردیدی معصومیت نگاه مصطفی، سنگینی مسئولیتی است که بر وجدان تک تک انسانها سنگینی میکند.قیام ۱۴۰۱ مردم ایران و جوش و خروشی که اکنون فضای ایران را فراگرفته تا در سالگرد قیام درسی تازه به دیکتاتور خونریز بدهد، گواهی بر استمرار مسیر مصطفی صالحی در سومین سالگرد شهادت اوست.
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7