۱۴۰۴ تیر ۵, پنجشنبه

چرا در جنگ ما که بیش از ۴۴ سال ادامه دارد آتش بسی وجود ندارد و خامنه‌ای باید برود؟!



                           چرا در جنگ ما که بیش از ۴۴ سال ادامه دارد  آتش بسی  وجود ندارد و خامنه‌ای باید برود؟!

در پی اعلام پیشنهاد آتش‌بس و پایان جنگ بین اسرائیل و رژیم ایران در سوم تیر ۱۴۰۴، مقاومت ایران، این تحول را پیشرویی تعیین‌کننده در مسیر «راه‌حل سوم» توصیف کرد؛ راه‌حلی که از دو مسیر شکست‌خورده گذشته، یعنی جنگ خارجی و سیاست مماشات عبور میکند و بر تغییر رژیم به‌دست مردم  و مقاومت سازمان‌یافته ایران  استوار است.

این موضع‌گیری، به‌سرعت بازتاب بین‌المللی یافت. خبرگزاری رویترز در ۲۴ ژوئن، ضمن بازنشر سخنان خانم رجوی نوشت: «مردم ایران با بهای سنگین و خونینی، دیکتاتوری‌های شاه و شیخ را در قیام‌های پیاپی رد کرده‌اند.»

ایشان تاکید کرده بودند که: «بگذارید این مردم خود، در نبرد سرنوشت، رژیم ولایت‌فقیه را سرنگون کنند.» رویترز در ادامه یادآور شد که هر چالش واقعی با رژیم ایران، لاجرم به قیامی مردمی وابسته خواهد بود؛ گزاره‌ای که بر وزن تاریخی و استراتژیک «راه‌حل سوم» مهر تأیید می‌زند.

راه‌حل سوم در برابر دو گزینه‌ی متعارض قرار دارد: از یک‌سو «مماشات» کشورهای غربی با رژیمی که هم‌زمان مردم خود را سرکوب و منطقه را به آشوب می‌کشد؛ و از سوی دیگر «جنگ خارجی» که به‌رغم ظاهر قاطعانه‌اش، می‌تواند هم مردم ایران را قربانی کند و هم بهانه‌های بقا به رژیم بدهد. در برابر این دو مسیر بن‌بست، راه‌حل سوم پیشنهاد می‌کند: تغییر از درون، به‌دست مردم ایران، با اتکاء به یک مقاومت سازمان‌یافته و آلترناتیوی دموکراتیک.

۳۰خرداد نقطه آغاز نبرد واقعی مردم ایران با رژیم ولایت فقیه

نقطه آغاز نبرد واقعی مردم ایران با نظام ولایت‌فقیه را می‌توان ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ دانست؛ روزی که خمینی با سرکوب خونین تظاهرات ۵۰۰ هزار نفره تهران، عملاً اعلام کرد که هیچ فضای مسالمت‌آمیزی برای تغییر سیاسی وجود ندارد. آن سرکوب تاریخی، مردم و مقاومت را بر سر یک دو راهی گذاشت: تسلیم یا نبرد. از آن روز، نبردی بی‌وقفه آغاز شد که بهای آن جان ۱۲۰ هزار نفر از بهترین فرزندان این میهن، از جمله ۳۰ هزار زندانی قتل‌عام‌شده در تابستان ۱۳۶۷، بوده است. این همان نبرد سرنوشت‌سازی است که امروز نیز ادامه دارد.

خانم رجوی نخستین‌بار در سال ۲۰۰۴ در پارلمان اروپا، راه‌حل سوم را به‌عنوان سیاستی جایگزین برای بن‌بست جهانی در برابر ایران مطرح کرد. او خواستار حمایت سیاسی از مردم ایران برای تغییر رژیم شد، بدون دخالت نظامی خارجی.

 به باور وی، یک ایران دموکراتیک، مستقل و صلح‌جو، نه از مسیر توافق با استبداد، که تنها از مسیر سرنگونی رژیم ممکن است. او در سخنرانی اخیر خود در استراسبورگ در ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نیز تأکید کرد: «من ۲۱ سال پیش در همین‌جا راه‌حل سوم را ارائه دادم؛ راهی که همچنان تنها گزینه واقعی برای ایران و منطقه است.»

مبنای راه‌حل سوم اساسنامه و برنامه شورای ملی مقاومت ایران

مبنای راه‌حل سوم، نه فقط در بیانیه‌های سیاسی، بلکه در اساسنامه و برنامه‌های شورای ملی مقاومت ریشه دارد؛ شورایی که در ۳۰ تیر ۱۳۶۰ تأسیس شد. این طرح شامل سه گام مشخص است:
۱. سرنگونی کامل رژیم ولایت‌فقیه به دست مردم ایران و مقاومت سازمان‌یافته،
۲. تشکیل دولت موقت برای برگزاری انتخابات آزاد ظرف شش ماه،
۳. تدوین قانون اساسی نوین بر مبنای جمهوریت، جدایی دین از دولت، حقوق بشر، برابری جنسیتی و آزادی‌های بنیادین.

واکنش‌های دیوانه‌وار رژیم به هر حرکت مقاومت، مهر تأییدی ناخواسته بر اثربخشی و خطرآفرینی آن برای استبداد مذهبی است. شیشه عمر این رژیم نه با تهدیدات خارجی، بلکه با پیشروی مردم و مقاومت در داخل ایران شکسته خواهد شد.

در چنین بستری، پیشروی راه‌حل سوم نه‌تنها یک موضع‌گیری سیاسی، بلکه یک مسیر اثبات‌شده تاریخی و استراتژیک است که ریشه در چهار دهه مقاومت و فداکاری دارد. این گزینه‌ای است که به جای قربانی‌کردن مردم در معادلات خارجی، بر شرافت، اراده و حق تعیین سرنوشت ملت ایران تکیه می‌کند.

استقبال از پایان جنگ خارجی و برقراری آتش‌بس در آن جنگ

بنابراین ضمن استقبال از پایان جنگ خارجی و برقراری آتش‌بس در آن جنگ، بر چند حقیقت ساده و البته مهم باید انگشت گذاشت؛

۱.جنگ اصلی بین مردم ایران با فاشیزم مذهبی حاکم بر ایران است و در این جنگ آتش‌بس وجود ندارد.

۲.کنار رفتن بختک جنگ خارجی در خدمت سرنگونی رژیم آخوندهاست. خامنه‌ای اکنون ضعیف‌تر و شاخ‌شکسته‌تر از همیشه مجبور است در همان جبهه اصلی جنگ بجنگد یعنی با مردم و مقاومت آنها. نتیجه محتوم این جنگ قطعا کنار زدن خامنه‌ای و حاکمیت فاشیستی اوست.

۳.جنگ خارجی ۱۲ روزه خارجی یک بار دیگر اصالت و استقلال مقاومت سازمان‌یافته مردم ایران را به ثبت داد و در همان حال یک سنگ محک روشنی برای ارزیابی نیروهای سیاسی حاضر در صحنه سیاسی بدست داد. مرتجعین باصطلاح اصلاح طلب و پاسداران دیروزی که لباس کارشناس و آکادمیستی به تن کرده بودند اکنون کاملا در جبهه خامنه‌ای قرار گرفتند . از آن سو جریان ارتجاعی موسوم به سلطنت طلب که پز ملی گرایی هم می داد تماما به اردوگاه متجاوز خارجی خزیدند و پرچمدار!‌ آنان شدند.

۴.بنابراین کمترین نتیجه تحولات روزهای اخیر برای جنبش مردم ایران آن خواهد بود که درتعادل قوای بین مردم و مقاومت از یک سو و  رژیم و وابستگانش در دیگر سو همه پارامترها به نفع سرنگونی رژیم چرخیده است. گفتمان سرنگونی در حال مشروعیت یابی جهانی است و جهان کم کم دارد به این باور می رسد که تنها راه برای خلاصی از شر فاشیزم مذهبی حمایت از مردم و مقاومت آزادی‌ستان آنان است.


🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7