۱۴۰۴ تیر ۲۱, شنبه

راه‌حل سوم؛ پاسخ تاریخی، ملی و دموکراتیک مردم ایران ۲۱ تیر, ۱۴۰۴



راه‌حل سوم؛ پاسخ تاریخی، ملی و دموکراتیک مردم ایران ۲۱ تیر, ۱۴۰۴

در شرایطی که ایران در میان شعله‌های بحران‌های داخلی و منطقه‌ای دست‌وپا می‌زند و  رژیم حاکم تلاش دارد با بهره‌برداری از مناقشات خارجی سرنوشت سیاسی خود را حفظ کند، بحث راه‌حل سوم بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. این راه‌حل، که از سال‌ها پیش توسط مقاومت سازمان‌یافته مردم ایران مطرح شده، اکنون در پرتو تجربه جنگ ۱۲ روزه میان اسرائیل و ایران و پیامدهای آن، به عنوان یگانه مسیر واقعی تغییر و نجات کشور از ورطه استبداد، جنگ‌افروزی و مماشات برجسته‌تر از همیشه مطرح شده است.

اما راه‌حل سوم چیست؟ و چرا نه‌تنها یک شعار سیاسی، بلکه تجسم عینی یک راهکار ملی، تاریخی و عملی برای رهایی ایران است؟

تجربه جنگ: اثبات ناتوانی در پاسخ

جنگ ۱۲ روزه اخیر نشان داد که برخلاف امید یا توهم رژیم ولایت‌فقیه، نه جنگ و نه مماشات پاسخی به بحران ایران نیست. نه بمباران‌ها تغییری ایجاد کردند، و نه سکوت و همکاری دولت‌های غربی در سال‌های گذشته مانع از گسترش بحران‌ها شد. مهم‌تر از همه، این جنگ یک حقیقت اساسی را به‌وضوح عریان کرد: سرنوشت مردم ایران، تنها به دست خود مردم ایران و نیروی سازمان‌یافته و رزمنده آن‌ها رقم خواهد خورد. هیچ قدرت خارجی، هیچ مداخله‌ای از بیرون، هیچ “نجات‌بخشی” از فراسوی مرزها، چنین مسئولیتی را برعهده نخواهد گرفت و نگرفته است.

در چنین زمینه‌ای است که راه‌حل سوم، به‌عنوان پاسخ روشن، ضروری و غیرقابل جایگزین مطرح می‌شود: نه جنگ، نه مماشات – بلکه تغییر دموکراتیک به دست مردم ایران و مقاومت سازمان‌یافته آن‌ها.

مبانی فکری و ایدئولوژیک راه‌حل سوم

این راه‌حل برخاسته از اصولی است که مقاومت ایران از نخستین روزهای استقرار دیکتاتوری ولایت فقیه بر آن پای فشرده است. استقلال، آزادی، و تکیه بر مردم، سه رکن اساسی این گفتمان است که راه‌حل سوم را از هر گرایش دیگر- اعم از اصلاح‌طلبی، اتکای خارجی، یا انتظار برای فروپاشی خودبه‌خودی – متمایز می‌کند.

استراتژی راه‌حل سوم، عینیت یافته‌ی همان گزاره معروف “کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من” است. به‌عبارت دیگر، تغییر واقعی نه با وعده‌ اصلاحات درونی رژیم ممکن است و نه با اتکا به تحولات بین‌المللی؛ بلکه با سازمان‌دهی، پایداری و فداکاری مردم و مقاومت منسجم و هدفمند آن‌ها به دست می‌آید.

از منظر تاریخی نیز، راه‌حل سوم ریشه در سنت‌های مقاومت مردم ایران دارد. از مقاومت امیرخیز تبریز و دلیران تنگستان گرفته تا پایداری ۱۴ ساله اشرف و ایستادگی مجاهدان در لیبرتی – همه این‌ها نشان می‌دهند که در بزنگاه‌های حساس، این مردم ایران بوده‌اند که با اتکای به خود، تغییرات بنیادین را رقم زده‌اند.

تمایز با راه‌حل‌های جعلی و انفعالی

راه‌حل سوم، مرز روشنی با پاسیویسم سیاسی دارد. برخی تنها با بیان کلیاتی چون “نه جنگ” یا “نه رژیم”، بدون ارائه بدیل مشخص، از ورود به میدان واقعی مبارزه طفره می‌روند. اما راه‌حل سوم، فاعل تغییر را به‌وضوح مشخص می‌کند: مردم ایران و مقاومت سازمان‌یافته‌شان.

این راه‌حل همچنین خود را از وابستگی‌های استعماری، اصلاح‌طلبی دروغین، و گرایش‌هایی که تنها در پی بازتولید وضعیت موجود با چهره‌ای جدید هستند، جدا می‌کند. راه‌حل سوم، دعوت به یک انقلاب دموکراتیک است که در روش و هدف، متکی بر مردم و برای مردم است.

تجربه عملی مقاومت و پویایی تاریخی

در برابر دو سویه‌ی خطرناک – جنگ و مماشات – مقاومت ایران در چهار دهه گذشته، یک مسیر سوم را نه در حرف، که در عمل نشان داده است. از کارزار حقوقی و سیاسی برای حذف نام سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست‌های تروریستی، که به رهبری خانم مریم رجوی به ثمر نشست، گرفته تا افشای برنامه اتمی رژیم و مخالفت مداوم با سیاست صدور تروریسم و بنیادگرایی به کشورهای منطقه – همه این‌ها بخشی از میراث عملی راه‌حل سوم است.

مقاومت ایران با برافراشتن شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»، سیاست‌های جنگ‌طلبانه رژیم را در وجدان عمومی ملت ایران به چالش کشید. در برابر هر جنایت خامنه‌ای در سوریه و لبنان، این مقاومت بود که با پافشاری بر اصل «خلع ید از رژیم در منطقه»، صدای مردم ایران را بازتاب داد.

بخش جدایی‌ناپذیر از نبرد و چشم‌انداز آینده

اما شاید مهم‌ترین جنبه راه‌حل سوم، تمرکز مطلق آن بر هدف سرنگونی است. نه تنها به عنوان یک خواست، بلکه به‌عنوان استراتژی، به‌عنوان برنامه، و به‌عنوان افق. این راه‌حل یک “شعار اخلاقی” نیست، بلکه مجموعه‌ای از تاکتیک‌ها، تجارب، فداکاری‌ها، شبکه‌های اجتماعی و ایدئولوژیک است که طی دهه‌ها مبارزه شکل گرفته است.

این راه‌حل با “امید به فروپاشی خودبخودی” مرزبندی دارد؛ همان توهمی که گاه به‌صورت پنهان در لایه‌هایی از اپوزیسیون بازتولید می‌شود. راه‌حل سوم می‌گوید: نه، این رژیم تنها با مبارزه، سازمان‌یافتگی، و پرداخت قیمت سرنگون خواهد شد. و این مقاومت نه فقط حرفش را زده، بلکه با کانون‌های شورشی، ارتش آزادی‌بخش ملی ایران، و شبکه‌های اجتماعی و سیاسی در داخل و خارج، در عمل آن را اثبات کرده است.

جمع‌بندی

راه‌حل سوم، خلاصه‌ای است از تجربه، ایدئولوژی، و مبارزه‌ی مردم ایران علیه رژیم ولایت‌فقیه. در این راه‌حل، «نه به جنگ» یعنی نه به ویرانی و مداخله خارجی، «نه به مماشات» یعنی نه به سازش و توجیه استبداد، و «آری به تغییر دموکراتیک» یعنی بله به یک نظام جمهوری مبتنی بر رأی آزاد مردم، جدایی دین از دولت، برابری زن و مرد، و تضمین حقوق اقوام، مذاهب و آزادی بیان.

در لحظه‌ای تاریخی قرار داریم که این راه‌حل از یک گزینه، به یک ضرورت بدل شده است. دیگر نه رژیم توان سرکوب کامل دارد و نه جامعه ایران تحمل بیشتر. میان شعله‌های بحران، راه‌حل سوم همچون افقی روشن از آینده‌ای آزاد و دموکراتیک برای ایران می‌درخشد – آینده‌ای که تنها با دست مردم ایران ساخته خواهد شد.


🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7