۱۴۰۴ مرداد ۷, سه‌شنبه

اعدام مجاهدان خلق بهروز احسانی و مهدی حسنی خون تازه‌‌ای به رگان کانون‌های شورشی



                            اعدام مجاهدان خلق بهروز احسانی و مهدی حسنی خون تازه‌‌ای به رگان کانون‌های شورشی

آدمکشان خامنه‌ی روز یکشنبه ۵تیرماه ،۱۴۰۴ بهروز احسانی و مهدی حسنی را به‌جرم مبارزه برای آزادی در کسوت کانون‌های شورشی مجاهدین خلق به دار آویختند. اعدام این دو زندانی سیاسی برای آن انجام شد  تا ما را از واژه مقدس کانون شورشی و آزادیخواهی و از قهرمانان مجاهدین خلق که بیش از ۴۴سال است جان و مال و زندگی خود را وقف آزادی ایران و ایرانی از چنگال اهریمن ولایت فقیه کرده‌اند بترسانند.. اما با هر گلی که از باغ این زیباترین وطن میچینند و پرپر میکنند آتشفشانی از سرب مذاب در انتظار شب‌پرستان است

سربداران راه آزادی

سپیده‌دم روز یکشنبه، پنجم مرداد ۱۴۰۴، در حالی که افکار عمومی هنوز از خشم و اندوه اعدام‌های پیاپی روزهای گذشته در شوک بود، رژیم ولایت فقیه در جنایتی هولناک دو تن از مجاهدان خلق، بهروز احسانی و مهدی حسنی، را در زندان قزل‌حصار حلق‌آویز کرد.این دو اعدام را می‌توان سرآغاز فرایند جدید دستگاه قضاییه حکومتی بعد از جنگ ۱۲ روزه تلقی کرد

بهروز احسانی، ۷۰ساله، از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ و اهل ارومیه، در آذر ۱۴۰۱ در تهران بازداشت شد و پس از انتقال به بند ۲۰۹ اوین، تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روانی قرار گرفت.

مهدی حسنی، ۴۸ساله و اهل شهرری، نیز در مهر همان سال در زنجان دستگیر شد. اتهامات این دو: بغی، محاربه، افساد فی‌الارض، عضویت در سازمان مجاهدین خلق و جمع‌آوری اطلاعات طبقه‌بندی‌شده بود. قاضی پرونده، ایمان افشاری، رئیس شعبه ۲۶ بیدادگاه  ضد انقلاب تهران، شناخته‌شده به صدور احکام سنگین علیه زندانیان سیاسی، حکم اعدام آن‌ها را صادر کرد؛ حکمی که دیوان عالی رژیم، بدون بررسی ادله، آن را تأیید و درخواست اعاده دادرسی را چهار بار رد کرد.

محکومیت جهانی صدور احکام اعدام

صدور حکم اعدام این دو زندانی سیاسی موجی از محکومیت‌ها را در سطح بین‌المللی برانگیخته بود. گزارشگران ویژه سازمان ملل در بیانیه‌ای اعلام کردند که محاکمه‌های این دو زندانی با شکنجه، اعترافات اجباری و نقض اصول اولیه دادرسی همراه بوده و باید فوراً متوقف می‌شد. عفو بین‌الملل، شورای حقوق بشر، و نهادهای بین‌المللی دیگر نیز از جمله نهادهایی بودند که پیش از اجرای حکم خواهان توقف آن شده بودند.

اما بی‌عملی جامعه جهانی، همان‌گونه که خانم مریم رجوی در پیام خود هشدار داد، زمینه‌ساز تکرار این جنایات شده است. خانم رجوی تأکید کرد که «محکومیت لفظی کافی نیست» و باید به سیاست‌های عملی و مؤثر روی آورد؛ چرا که خامنه‌ای «در واپسین ایام حکومت ننگین خود» تلاش دارد با ریختن خون فرزندان مردم، چند صباحی بر عمر پوسیده نظامش بیفزاید.

جنایتی با هدف سرکوب و ارعاب، در سالگرد قتل‌عام ۶۷

نکته قابل‌توجه، هم‌زمانی این اعدام‌ها با سالگرد قتل‌عام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷ است. رژیم با این اقدام تلاش می‌کند یادآوری کند که هنوز همان هیأت مرگ، همان منطق خون، و همان دیکتاتوری مذهبی حاکم است. در آن سال نیز، تنها جرم اعدام‌شدگان، پایبندی به عقیده و ارتباط با سازمان مجاهدین خلق بود. اکنون نیز، همان دلایل مبهم و امنیتی مانند «محاربه» یا «افساد فی‌الارض» بهانه قتل انسان‌هایی شده که تنها گناهشان «ایستادگی» است. اما خامنه‌ای آب در هاون می‌کوبد اگر تصور می‌کند می تواند مثل خمینی قتل‌عامی دیگر تدارک ببیند. نه او خمینی است و نه جامعه ایران جامعه سال ۶۷. در این شرایط انقلابی خون هر مبارز سربداری خون تازه ای در رگان جامعه به جان آمده ایران است.

صدای مجاهدان اعدام‌شده، پژواک اراده یک نسل

بهروز احسانی در پیامی پیش از اعدام گفته بود: «من بر سر جانم با کسی چانه نمی‌زنم. جان ناچیزم را فدای رهایی مردم ایران می‌کنم.»

مهدی حسنی نیز با صراحت اعلام کرد:«قضات آدمکش رژیم باید خواب ببینند که من از موضعم حتی یک درصد کوتاه بیایم. با افتخار اعلام می‌کنم جانم را فدای آزادی مردم ایران می‌کنم.»

این پیام‌ها نه‌تنها وصیت‌نامه‌هایی درخشان‌اند، بلکه سندی زنده از پایداری نسلی هستند که «هیهات من‌الذله» را نه در شعار، که در عمل معنا کرده‌اند.

ابعاد حقوقی و الزام بین‌المللی برای اقدام فوری

رژیم ولایت فقیه با تسلط کامل بر دستگاه قضایی، سال‌هاست اعدام را به ابزار سیاسی برای بقای خود تبدیل کرده است. نهادهای حقوق بشری و دولت‌های دموکراتیک باید بدانند که بی‌تفاوتی در برابر این جنایات، پیام تسلیم و چراغ سبز برای ادامه کشتار است. همان‌طور که خانم رجوی هشدار داد، «سکوت در برابر اعدام‌ها، تنها مشوق تروریسم، سرکوب و جنگ‌افروزی بیشتر است.»

اقدام فوری بین‌المللی، تشکیل هیأت حقیقت‌یاب توسط کمیسر عالی حقوق بشر، تحریم قضات عامل، و کاهش روابط دیپلماتیک با رژیم از جمله گام‌های اولیه‌ای است که باید برداشته شود. دنیا نباید بگذارد جنایت ۶۷ در قرن ۲۱ تکرار شود.

اعدام جنایتکارانه بهروز احسانی و مهدی حسنی، تنها حذف دو انسان نیست، بلکه حذف صدایی است که می‌خواهد بگوید: آزادی، حق مردم ایران است. این دو مجاهد خلق، تنها اعدام نشدند، بلکه به صفوف کاروان جاودانه فروغ‌ها پیوستند؛ کاروانی که بذر آزادی را با خون خود آبیاری کرده و راهی روشن برای جوانان امروز ایران ترسیم کرده‌اند.

تا زمانی که این رژیم بر سر کار است، اعدام و شکنجه ادامه خواهد داشت. اما در برابر آن، وجدان‌های بیدار، کانون‌های شورشی و مقاومت سازمان‌یافته مردم ایران همانند مشعل‌های فروزان، این شب تاریک میهن را در خواهد نوردید و نور و آزادی را برای میهن اسیر به ارمغان خواهند آورد.


🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7