۱۴۰۴ مرداد ۲۶, یکشنبه

قرار گرفتن خامنه ای در سراشیب تند سقوط و سر برآوردن باندهای رقیب!«شیخ حسن روحانی ، مهدی کروبی ، محمد جواد ظریف و..»



قرار گرفتن خامنه ای در سراشیب تند سقوط  و سر برآوردن باندهای رقیب!«شیخ حسن روحانی ، مهدی کروبی ، محمد جواد ظریف و..»

یک سال گذشته برای خامنه‌ای شاید یکی از پرشتاب‌ترین دوره‌های حرکت به سمت سقوط در طول سه دهه رهبری‌اش بوده است. اشتباهات استراتژیک، بحران‌های داخلی، و نارضایتی گسترده عمومی ، اکنون تصویری از یک حاکمیت رو به افول ساخته که از هر سو با صدای شکستن پایه‌های خود مواجه است. خامنه‌ای که بعد از جنگ ۱۲ روزه تلاش کرد با مانور بر شعار «وحدت ملی» صورتش را سرخ نگاه دارد، حالا با وضعیتی روبه‌رو است که این وحدت با سرعتی حیرت‌انگیز بر سرش آوار شده و باندهای رقیب یکی پس از دیگری سر برآورده‌اند.

کروبی و دره سقوط

مهدی کروبی، که سال‌ها در حصر خانگی بود، اخیراً پس از آزادی نسبی در سخنانی آشکارا ناکارآمدی سیاست‌های خامنه‌ای را هدف گرفت. او با اشاره مستقیم به وعده‌های خامنه‌ای گفت: «حاکمیت می‌خواست با انرژی هسته‌ای مردم را به قله ببرد، در حالی که ملت را به کف دره برد.»

کروبی که در دیدار با اعضای باند شورای مجمع ایثارگران سخن می‌گفت، ادامه داد:« حکومت تحلیل و درک درستی از وضعیت کشور وجود ندارد و متأسفانه تاکنون هم هیچ گشایشی در امور داخلی و آزادی زندانیان سیاسی ایجاد نشده است.» البته اشاره کروبی به آزادی زندانیان سیاسی عطف به رفقا و همگنان اصلاح طلب خود است و نه جوانان قیام یا کانونهای شورشی.

به این ترتیب پیداست که شرکای دیروز خامنه ای در قدرت هم، اکنون معتقدند ادامه مسیر فعلی کشور را به سمت نابودی می‌برد.

حسن روحانی هم شیر شد!

حسن روحانی، رئیس‌جمهور پیشین، که معمولاً با احتیاط سخن می‌گوید، این‌بار در اظهاراتی بی‌سابقه بنیان رابطه حاکمیت و مردم را زیر سؤال برد. او تأکید کرد: «یک کار اساسی رابطه حاکمیت با مردم است… مردم خواست‌هایی دارند، باید به خواست مردم توجه کنیم… هیچ راهی برای نجات کشور وجود ندارد مگر اینکه همه ما نوکر مردم شویم.»

روحانی با طرح راهکارهایی از جمله تقویت احزاب و واگذاری تعیین صلاحیت نامزدها به آن‌ها، عملاً سیستم نظارت استصوابی و مهندسی انتخابات توسط شورای نگهبان را به چالش کشید. او خواستار تشکیل قوه قضائیه‌ای مستقل شد که:

«به هیچ جناح و حزبی تعلق نداشته باشد… برای این کار مردم یک قوه قضائیه مستقل می‌خواهند.»

بخش دیگری از انتقادات روحانی به حضور گسترده نیروهای مسلح در عرصه اقتصاد و سیاست معطوف بود. روحانی گفت:

«اقتصاد کار نیروهای مسلح نیست. تبلیغات کار نیروهای مسلح نیست… دستگاه اطلاعاتی که می‌خواهد در کاسبی و تجارت باشد، دستگاه اطلاعاتی نمی‌شود.»

این سخنان ضربه مستقیمی به ستون‌های اصلی قدرت خامنه‌ای یعنی سپاه پاسداران و دستگاه‌های امنیتی‌اش است. روحانی همچنین ناچار شد به  به ناکارآمدی استراتژی ۴۶ ساله رژیم  اذعان و لذا تاکید کرد:

«یک جاهایی ضعیف بوده، باید آن‌ها را تغییر دهیم… اشکالاتی بوده، این اشکالات را باید رفع کنیم.»

پروانه سلحشوری؛ شکست ایدئولوژیک و بن‌بست استراتژیک

پروانه سلحشوری، نماینده سابق مجلس، نیز با زبانی تند به سراغ شکست ایدئولوژیک خامنه‌ای رفت. وی در حساب ایکس خود نوشت: «جمهوری اسلامی با دکترین «امت اسلامی» نه امتی ساخت، نه ملت ایران را نگه داشت. از ایران ویرانه ماند، از امت اسلامی نفرین و تنفر برایش ماند.»

او آشکارا سیاست «عزت و حکمت» خامنه‌ای را با طنزی تلخ چنین جمع‌بندی کرد:

«نه جنگ، نه مذاکره» به باد رفت، و هم جنگ شد، هم مذاکره، و حالا در حفظ ایران هم درمانده است.»

سلحشوری در واقع بر شکاف ایدئولوژیک و استراتژیک تأکید می‌کند که حاکمیت نه‌تنها نتوانسته پروژه «امت‌سازی» را محقق کند، بلکه سرمایه ملی ایران را نیز در این مسیر سوزانده است.

تحولات اخیر؛ پایان یک دوره

سخنان این سه چهره – کروبی، روحانی و سلحشوری -تنها بخشی از موج گسترده انتقادات از درون ساختار قدرت است. باید فراخوان میرحسین موسوی برای برگزاری رفراندوم و افشاگری زهرا رهنورد در مورد وضعیت زندانها و حقوق بشر در ایران را نیز باید به این مواضع افزود.  وجه مشترک این اظهارات، تضعیف مشروعیت سیاسی خامنه‌ای و به چالش کشیدن سیاست‌های بنیادین اوست. این در حالی است که در سطح منطقه‌ای نیز متحدان اصلی خامنه ای، از جمله حزب‌الله لبنان، درگیر بحران‌های داخلی خود شده‌اند و توان اثرگذاری آن‌ها بر معادلات ایران رو به کاهش است.

سراشیبی شتابان سرنگونی

وقتی رهبر یک نظام سیاسی با چنین حجم از انتقادات علنی از سوی چهره‌های پیشین حاکمیت مواجه می‌شود، به این معناست که شکاف‌های درونی دیگر قابل ترمیم نیستند.
کروبی از سقوط کشور به «کف دره» سخن می‌گوید، روحانی نسخه‌ای از« استراتژی دیگر» روی میز می‌گذارد و سلحشوری از ویرانی ایدئولوژیک حرف می‌زند. این سه تصویر، سه زاویه متفاوت از یک بحران واحد هستند: سقوط مشروعیت و کارآمدی.

خامنه‌ای سال‌ها تلاش کرده بود با استفاده از ابزارهای سرکوب، کنترل رسانه‌ها، و اتکا به نهادهای نظامی-امنیتی، هرگونه مخالفت داخلی را یا در نطفه خفه کند یا بی‌اثر سازد. اما اکنون همان ساختار بسته، به دلیل فشار بحران‌های اقتصادی، شکست‌های منطقه‌ای، و انزوای بین‌المللی، تبدیل به محفظه‌ای شده که فشار داخلی را چند برابر کرده است.

شاید مهم‌ترین پیام این «سربرآوردن»ها این باشد که مسیر فعلی به بن‌بست رسیده و حتی اگر خامنه‌ای بخواهد از آن بازگردد، باندهای رقیب و شکاف‌های درون حاکمیت این امکان را از او سلب کرده‌اند. سراشیبی که آغاز شده، با توجه به شتاب تحولات، دیگر قابل توقف به نظر نمی‌رسد. وقتی این وضعیت را در کنار یک جامعه با شرایط انقلابی و وجود یک آلترناتیو سازمان‌یافته با هزاران کانون شورشی در سراسر کشور بگذاریم، چشم‌‌انداز سرنگونی رژیم و طلوع آزادی و دمکراسی در ایران بسیار نزدیک دیده می شود.


🟢 #مرگ_بر_خامنه‌ای

🍏# مجاهدین_خلق ایران   #  کانونهای شورشی

🌳 مریم رجوی   #ایران

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7