۱۴۰۴ مهر ۲۲, سه‌شنبه

چرا خامنه‌ای با شکست استراتژیک بزرگ‌ترین بازنده بحران غزه بوده است؟

                               چرا خامنه‌ای با شکست استراتژیک  بزرگ‌ترین بازنده بحران غزه بوده است؟

جنگ دو ساله غزه که با حمله هفتم اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد، به یکی از پرهزینه‌ترین بحران‌های خاورمیانه در دهه اخیر تبدیل شد؛ بحرانی که نه تنها هزاران قربانی برجای گذاشت، بلکه موازنه قدرت در منطقه را نیز به شکل بنیادین علیه رژیم ایران تغییر داد. به ازعان کارشناسانی حکومتی یکی از بازیگرانی که بیش از همه از نتایج این جنگ آسیب دید، رژیم ایران بود. دخالت گسترده تهران در منازعه غزه، با پوشش تقویت محور موسوم به «مقاومت» و در اصل برای به محاق بردن قیام و جنبش مردم، نه‌تنها دستاوردی نداشت بلکه موجب فرسایش نفوذ منطقه‌ای و تضعیف جایگاه بین‌المللی رژیم شد.

روزنامه جمهوری اسلامی، که از رسانه‌های نزدیک به ساختار رسمی حکومت است، در سرمقاله‌ای کم‌سابقه به صراحت نوشت که حمله حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر «اشتباهی استراتژیک» بود و نه‌تنها به پیروزی نینجامید بلکه موجب ویرانی غزه و تضعیف نیروهای نیابتی تهران شد. همین اعتراف در یک رسانه درون‌حکومتی به‌خوبی نشان می‌دهد که حتی در درون ساختار قدرت نیز پیامدهای این بحران به‌عنوان شکست راهبردی درک شده است.

در این فرصت به سه بعد این شکست رژیم ایران می پردازیم:

۱تعادل منطقه‌ای: فروپاشی محور نیابتی تهران

پیش از آغاز جنگ غزه، رژیم ایران شبکه‌ای از گروه‌های مسلح در منطقه را به‌عنوان ابزار نفوذ ژئوپلیتیکی خود حفظ کرده بود. از حزب‌الله لبنان تا حوثی‌های یمن، از شبه‌نظامیان عراقی تا گروه‌های فلسطینی، همه بخشی از سیاستی بودند که تهران آن را «عمق استراتژیک» می‌نامید. اما جنگ غزه نشان داد که این شبکه تا چه اندازه ناکارآمد و وابسته است.

به‌نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، یکی از بزرگ‌ترین خسارت‌های این جنگ، «فروپاشی تدریجی موقعیت رژیم ایران در سوریه و لبنان» بود. کشته شدن رهبر حزب‌الله، حسن نصرالله، و تلفات سنگین نیروهای وابسته به تهران، موجب شد معادله قدرت در لبنان تغییر کند و دولتی بر سر کار آید که تمایل بیشتری به همکاری با آمریکا و کشورهای عربی دارد.

در سوریه نیز با سرنگونی دیکتاتوری خاندان اسد عملا سرمایه گذاری چندین ساله رژیم ایران بر باد رفت و خامنه‌ای بور و سرافکنده از آن بیرون آمد.

در یمن نیز، حملات هوایی و دریایی به مواضع حوثی‌ها موجب تضعیف قابل‌توجه این گروه شد. سرمقاله جمهوری اسلامی تصریح کرده است که «ضربات مهلک به حوثی‌ها و از میان رفتن نیروهای نیابتی تهران» از پیامدهای مستقیم دخالت رژیم ایران در بحران غزه بوده است. بدین‌ترتیب، تهران که تصور می‌کرد با حمایت از حماس می‌تواند جبهه جدیدی علیه اسرائیل و متحدان غربی‌اش بگشاید، عملاً درگیر یک زنجیره از شکست‌های منطقه‌ای شد.

۲عرصه بین‌المللی: انزوای بی‌سابقه تهران

پیش از بحران غزه، تهران تلاش داشت تا با سیاست «چرخش به شرق»، روابط خود را با چین و روسیه تعمیق کرده و فشارهای غرب را کاهش دهد. اما ادامه جنگ و دخالت مستقیم در منازعه، نه‌تنها باعث نزدیکی این کشورها نشد، بلکه آنها را به موضع احتیاط در برابر تهران سوق داد.

در حالی که مسکو و پکن خواستار ثبات در خاورمیانه بودند، دخالت نظامی و سیاسی تهران در جنگ غزه و گسترش تنش‌های مرزی با اسرائیل، چهره‌ای بی‌ثبات از رژیم ایران در نظام بین‌الملل ترسیم کرد. در نتیجه، نه‌تنها امید به حمایت آشکار قدرت‌های شرقی از تهران از بین رفت، بلکه کشورهای منطقه نظیر عربستان سعودی و امارات نیز فاصله خود را از آن بیشتر کردند و به همکاری نزدیک‌تری با غرب روی آوردند.

از سوی دیگر، به‌گفته تحلیل‌گران، حملات هوایی مشترک آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران در تابستان گذشته نقطه عطفی در کاهش قدرت بازدارندگی تهران بود. این عملیات‌ها نشان داد که برخلاف تبلیغات رسمی، رژیم ایران قادر به پاسخ‌گویی مؤثر نیست و در برابر ائتلاف نظامی غرب آسیب‌پذیر است. طوری که امروز دونالد ترامپ پس از آزادی گروگان‌های اسراییلی تصریح کرد که اگر تاسیسات اتمی رژیم ایران بمباران نمی شد نه حماس پای امضای توافق می آمد و نه کشورهای عربی آن را امضا می کردند.

روزنامه جمهوری اسلامی در تحلیل خود به‌روشنی نوشت: «در جنگ دوازده‌روزه ایران و اسرائیل، صدها ایرانی از جمله فرماندهان ارشد و دانشمندان هسته‌ای کشته شدند و مراکز هسته‌ای کشور هدف بمباران قرار گرفتند.» این اقرار از سوی رسانه‌ای حکومتی، تصویری بی‌سابقه از ابعاد خسارت‌ها ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد که حتی در سطح رسمی نیز شکست در این حوزه قابل انکار نیست.

۳عرصه داخلی: تضعیف مشروعیت و بحران درون‌قدرت

در داخل ایران، ادامه درگیری‌ها و پیامدهای اقتصادی ناشی از آن، بر بحران مشروعیت سیاسی افزود. هزینه‌های مالی سنگین ناشی از دخالت نظامی و حمایت از نیروهای خارجی، در شرایطی بر اقتصاد ایران تحمیل شد که تورم، بیکاری و کاهش ارزش پول ملی به بالاترین سطح در دهه گذشته رسیده بود.

تحلیل‌گران معتقدند که رهبر رژیم ایران با تمرکز بر منازعه خارجی و دامن زدن به بحران غزه، تلاش داشت تا بحران‌های داخلی را به حاشیه ببرد و قیام و خیزش مردم  فراموش شود، اما نتیجه معکوس شد. بخش قابل توجهی از بدنه اجتماعی، به‌ویژه در میان نسل جوان، دیگر سیاست‌های موسوم به «عمق استراتژیک» را عامل ناامنی و فقر داخلی می‌دانند.اعتراضات صنفی و سیاسی در ایران اوج گرفت و کمتر روزی است که خیابان‌های ایران خالی از اعتراضات اقشار مردم باشد.

در سطح ساختار قدرت نیز، نشانه‌هایی از شکاف و اختلاف نظر در مورد ادامه این مسیر مشاهده می‌شود. سرمقاله جمهوری اسلامی که مستقیماً حمله حماس را «اشتباه» و آتش‌بس را «گامی مثبت» خواند، به‌خوبی بازتاب‌دهنده این شکاف در درون حاکمیت است. چنین مواضعی از درون نهادهای رسمی پیش‌تر سابقه نداشت و می‌تواند نشانه‌ای از تردید جدی نسبت به صحت راهبرد منطقه‌ای کنونی باشد.

در کنار این مسائل، فشار افکار عمومی جهانی نیز افزایش یافته است. تصاویری از تخریب غزه، کشته شدن غیرنظامیان و بحران انسانی گسترده، هزینه سیاسی دخالت رژیم ایران را حتی در میان متحدان سنتی آن بالا برده است.

یک راهبرد شکست‌خورده

جنگ غزه نشان داد که سیاست خارجی مبتنی بر مداخله نظامی و جنگ‌افروزی، در نهایت به تضعیف کشور مداخله‌گر منجر می‌شود. رژیم ایران با تصور کسب برتری منطقه‌ای از طریق حمایت همه‌جانبه از گروه‌های مسلح، عملاً خود را درگیر بحرانی کرد که نه‌تنها منابعش را تحلیل برد، بلکه جایگاهش را در منطقه و جهان متزلزل ساخت.

حتی رسانه‌ای مانند روزنامه جمهوری اسلامی، که دهه‌ها مدافع سیاست‌های رسمی بوده، امروز ناچار است اذعان کند که جنگ غزه برنده‌ای نداشت و پیامدهای آن برای تهران و متحدانش سنگین‌تر از هر زمان دیگر است.

از همان آغاز بحران غزه مقاومت ایران تاکید کرده بود که خامنه ای در شروع این جنگ اشتباه استراتژیک کرد. اکنون جنگ غزه با طرح صلح ترامپ پایان یافت. رژیم ایران اصلا از سوی هیچ‌ کدام دست‌اندرکاران صلح به بازی گرفته نشد. خامنه ای بیش از هر زمانی در انزوای مطلق بین‌المللی و منطقه‌ای قرار گرفت و یک شکست استراتژیک کمرشکن دیگر را تجربه کرد. شکستی که راه برای برای قیام و خیزش عمومی مردم باز می‌‌کند.این شکست استراتژیک قطعا تاثیرش را در کف جامعه خواهد گذاشت. دیکتاتور باید به پایان سلام  کند.این درس نهایی تاریخ است.


🟢 مرگ_بر_خامنه‌ای

🍏# مجاهدین_خلق ایران   #  کانونهای شورشی

🌳 # مریم رجوی   #ایران

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7