۱۴۰۴ آبان ۲۴, شنبه

سالگرد قیام ۹۸ و نقشه مسیر سرنگونی محتوم دیکتاتوری خامنه‌ای



                           سالگرد قیام ۹۸ و نقشه مسیر سرنگونی محتوم دیکتاتوری خامنه‌ای


۶ سال پیش در چنین روزهایی، مام میهن آبستن مولود مبارکی بود که در قامت قیام آبان ۹۸ نام خود را در تاریخ ایران ثبت کرد. اگرچه قیام ۹۸ با سرکوب خونین توسط عوامل دیکتاتوری خامنه‌ای خاموش شد اما قیام ۹۸ به دنبال قیام ۹۶ و بعد از آن قیام ۱۴۰۱، نقشه مسیر سرنگونی دیکتاتوری حاکم بر ایران را ترسیم کرده‌است.

اگر ما سه قیام فوق را از معادله سیاسی ایران حذف کنیم هرگز خامنه‌ای و رژیمش در چنین وضعیت آچمز هولناکی گرفتار نمی‌شدند. ترس از قیام دیگر بود که خامنه‌ای را به دام حمله ۷ اکتبر و اشتباهات استراتژیک بعد از آن انداخت. اگر ترس از سرنگونی نبود و رژیم خامنه‌ای دارای ثبات بود نیازی به این همه هزینه کلان مادی و سیاسی و استراتژیک برای بمب سازی اتمی نبود.

بنابراین خامنه ای تنها برای یک چیز می جنگد؛ بقا

و به این واقعیت هم اشراف دارد که عوامل بیرونی نیستند که بقایش را تهدید می کنند. دشمن سازی و دشمن هراسی که سران رژیم در بافتن آن تبحر دارند، تنها برای سرپا نگاه داشتن پاسداران زهوار در رفته و بسیجی‌های نومید شده است. خامنه ای پیش روی خود تنها و تنها یک تهدید می بیند و آن تهدید سرنگونی در قیام مردمی به همت یک مقاومت سازمان‌یافته و سراسری است. این همان ناقوس مرگی است که رژیم به خوبی تهدید آن را احساس می کند و تمام  استراتژی خود را برای مهار آن به کار گرفته است.

ویژگی‌های عام سیاست کنونی خامنه ای

اگر بخواهیم در آستانه سالگرد قیام ۹۸ تصویری از سیاست و استراتژی رژیم برای بقا ارائه کنیم می‌توان روی واقعیت‌های زیر انگشت گذشت:

۱. دستگاه سرکوب رژیم به دستور ولی فقیه بالاترین سطح سرکوب را با افزایش شدید اعدامها در دستور کار قرار داده است.طوری که شمار اعدامها در مهر به ۲۸۷ و در آبان تاکنون به ۲۰۷ نفر و از ابتدای سال ۱۴۰۴ به ۱۳۵۵ نفر رسیده است. چنین آماری از اعدام در تمام دوران حکمرانی خامنه ای بی سابقه بوده است.

۲. اتخاذ مواضع باصطلاح ملی و میهنی با تکیه به نام« ایران» و « کوروش» و اخیرا هم« شاپور اول». چنین رویکردی در درون خود حاوی این اعتراف است که دیگر حنای اسلام خواهی و اسلام ریایی آخوندها بیرنگ شده است. همزمان با این اقدام تلاش دارد با شل‌کن سفت کن‌هایی در مقوله حجاب و پوشش زنان، جامعه را سرگرم کند و برخی را با خود همراه سازد.

۳. اعمال سیاست انقباض حداکثر در درون رژیم. مصداق این سیاست را می توان در دو موضع گیری اخیر خامنه ای دید که برای اینکه شکاف درون باندها به سمت تخاصم و رویارویی پیش نرود، خیلی واضح مسیر هر گونه مذاکره با آمریکا را با زبانی صریح بست. ترس خامنه ای این است که اگر در این زمینه شکاف نبندد، چالش‌ها به سرعت به انشقاف کامل رژیمش راه می برد. خامنه‌ای به  خوبی می‌فهمد که در تعادل قوای ضعیف کنونی دیگر مثل گذشته نمی‌تواند«فصل‌الخطاب» باشد و اعمال هژمونی کند.

بن بست همه جانبه

۴. خامنه‌ای برغم بن‌بست اقتصادی و افلاس حکومتش و برغم اینکه به اذعان خود دست اندرکاران حکومت بیش از ده میلیون انسان در ایران گرسنه هستند و نزدیک به ۳۵ میلیون ایرانی زیر خط فقر هستند تلاش دارد نیروهای نیابتی‌اش در منطقه مثل حزب‌الله در لبنان و حشد‌الشعبی درعراق را زنده نگاه دارد. اخیرا یک مقام آمریکایی فاش ساخت که از زمان پایان جنگ ۱۲ روزه و ضربات هولناکی که حزب‌الله در جریان جنگ با اسراییل دریافت کرد، رژیم ایران یک میلیارد دلار  پول در اختیار حزب‌الله قرار داد.

بنابراین خامنه ای در یک استراتژی هماهنگ تلاش دارد در این چهار زمینه خطش را پیش ببرد تا بقایش تضمین شود اما به نظر می رسد که در هیچ کدام از آنان موفق نبوده است.

اعدامها نتوانست جامعه را مرعوب سازد و اعدام کارکردش را از دست داده است. جنگ باندها به سرعت درحال اوج گرفتن است و اولین چیزی که در این جنگ از بین می رود هژمونی خامنه ای است. سیاست بازسازی نیروهای نیابتی بعید است امکان پذیر باشد و دوره تاریخی این نیروها به سر آمده است و چرخ به عقب باز نمی گردد.

چه باید کرد؟

به همین دلیل است که می بینیم دستگاه سرکوب خامنه ای در هراس از خشم و انفجار جامعه چگونه مثلا در مقابل خودسوزی جوان دانشجوی اهوازی احمد بالدی مجبور شد به سرعت دست به عقب نشینی بزند.

دیدیم که در این زمینه رژیم دنده عوض کرد و از ارعاب و تهدید به ترفندهای حیله‌گرانه و مبتدل و حذف مهره‌های دست‌چندم پرداخت تا با تاکتیک «سوپاپ اطمینان»، فوران خشم را مهار کند. ابتدا پزشکیان تلاش کرد با از خانواده احمد دلجویی کند و وعده پیگیری بدهد، بعد هم از ترس گسترش اعتراض و قیام، استاندار رژیم در خوزستان برای آرام کردن وضعیت استعفای شهردار اهواز، شهردار منطقه ۳ و معاونش و مسئول اجرائیات شهرداری را اعلام کرد تا شاید از آتشی که در جان احمد پیچید حریق برنخیزد. آتشی که به‌حق باید به جان نظام انداخت. همان طور شاهد عقب نشینی مشابهی در جریان اعتصاب غذای زندانیان واحد ۲ قزلحصار بودیم که مجبور شد دستکم در این بند دیگر اعدام نکند و  وعده تجدید نظر در احکام اعدام شان را بدهد.

در چنین شرایط وخیمی که رژیم در آن قرار دارد مسئولیت ما مردم ایران آن است که از این فرصت تاریخی نهایت بهره‌برداری را بکنیم و اجازه ندهیم رژیم از این گردنه تاریخی عبور کند. مسیر برای پایان دادن به دیکتاتوری چشم دوختن به بیگانگان و انتظار بمباران توسط دیگران نیست. غیر  از مردم ما و مقاومت ما کسی نه می‌تواند و نه می‌خواهد که رژیم را سرنگون سازد. پس باید مردم ایران همانند فرزندان شورشی شان پا در مسیر مقاومت سازمان یافته بگذارند و خود را برای قیام تعیین کننده بعدی فراتر و توفنده‌تر از قیام ۹۸ آماده سازند.


🟢 مرگ_بر_خامنه‌ای

🍏# مجاهدین_خلق ایران   #  کانونهای شورشی

🌳 # مریم رجوی   #ایران

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7