۱۴۰۴ آذر ۲۹, شنبه

وقتی خاطره از سلطنت مدفون، جای واقعیت می‌نشیند! - سلطنت وولایت یک صد سال جنایت



                وقتی خاطره از سلطنت مدفون، جای واقعیت می‌نشیند! - سلطنت وولایت یک صد سال جنایت 


نوستالژیِ آسایش، چگونه جنایت را از حافظه جمعی پاک می‌کند؟

خاطره‌ای که بحث را می‌بندد، هر بار که نقدی به نظام سلطنتی نوشته می‌شود، پاسخی آشنا تکرار می‌شود: «تو آن زمان نبودی، نمی‌دانی زندگی برای خیلی‌ها راحت بود». این جمله، در ظاهر آرام و حتی خیرخواهانه است. اما در عمل، یکی از مؤثرترین ابزارها برای بستن بحث تاریخی است. نه به این دلیل که خاطره‌ها دروغ‌اند، بلکه چون خاطره جای تحلیل می‌نشیند و تجربه‌ی فردی، معیار داوری یک نظام سیاسی معرفی می‌شود.

رفاه برای چه کسانی؟

هیچ‌کس انکار نمی‌کند که در دوره‌ی شاه خائن، بخشی از جامعه زندگی راحت‌تری داشت. همان‌طور که امروز نیز، در دل استبداد مذهبی شیخ مستبد، گروه‌هایی از رفاه و امنیت نسبی برخوردارند. اما پرسش تاریخ هرگز این نبوده که «برای چه کسانی خوب بود؟». پرسش اصلی این است که قدرت چگونه اعمال می‌شد و سهم اکثریت جامعه چه بود. تاریخ را نه با خاطره‌ی اقلیت برخوردار، بلکه با وضعیت اکثریت خاموش می‌سنجند.

ستون‌های پنهان قدرت سلطنت شاه

نظام سلطنتی فقط با نابرابری اقتصادی تعریف نمی‌شود. شناسنامه‌ی اصلی آن، سرکوب سازمان‌یافته‌ی سیاسی است. ساواک یک حاشیه نبود؛ ستون امنیتی نظام سلطنتی شاه خائن بود. بازداشت‌های بی‌ضابطه، شکنجه، اعتراف‌های اجباری، حذف مخالفان و تولید هراس دائمی در جامعه، واقعیت‌هایی مستندند. این‌ها روایت نسل‌های بعد نیست؛ اسناد و شهادت‌ها آن‌ها را ثبت کرده‌اند.

امروز، خشونت عریان حکومت ولایت فقیه، از زندان‌های انبوه تا شکنجه‌های سیستماتیک و اعدام‌های گسترده، تصویری ساخته که در مقایسه، سرکوب رژیم پیشین یعنی سلطنت شاه خائن «کم‌رنگ» به نظر می‌رسد. اما این مقایسه، خود بخشی از تحریف تاریخی است.

این‌که استبداد بعدی بی‌پرواتر و خشن‌تر شده، گناه استبداد پیشین را پاک نمی‌کند. برعکس، نشان می‌دهد حذف آزادی‌ها و نهادهای مدنی چگونه راه را برای خشونتی مهارناپذیر هموار می‌کند.

نوستالژی به‌جای حق حاکمیت

مشکل نوستالژی سلطنت، دلتنگی برای گذشته نیست؛ جابه‌جایی معیار قضاوت است. به‌جای پرسش از حق حاکمیت مردم، به رفاه نسبی بخشی از جامعه ارجاع داده می‌شود. به‌جای بررسی ساختار سرکوب، احساس شخصی معیار داوری می‌شود. نقد سلطنت، انکار تجربه‌ی زیسته‌ی افراد نیست. نقد نظامی ضد مردمی است که مردم را از مشارکت سیاسی، حق تشکل، آزادی بیان و امکان اعتراض محروم کرد.

تاریخ را چه کسی می‌نویسد؟

اگر قرار باشد هر نظامی را با این معیار بسنجیم که «برای بعضی‌ها خوب بود»، آنگاه هیچ استبدادی قابل نقد نخواهد بود. اما تاریخ با خاطره نوشته نمی‌شود. با نسبت قدرت و مردم نوشته می‌شود. و با سرنوشت کسانی که «راحت نبودند»، بلکه حذف شدند.


🟢 مرگ_بر_خامنه‌ای

🍏# مجاهدین_خلق ایران   #  کانونهای شورشی

🌳 # مریم رجوی   #ایران

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7