پزشکیان؛ رئیس جمهور خامنه ای با بیان بنبست عمیق سیاسی و اقتصادی در دیکتاتوری خامنهای ، به درحال غرق شدن کشتی بقای حکومت اعتراف کرد
وقتی زبان دولت، بنبست سیاستهای خامنهای را فاش میکند
اعترافات پزشکیان درباره بحران معیشت، بنبست دیپلماسی و اصلاح قیمت بنزین، پرده از ناتوانی دولت و بحران ساختاری در دیکتاتوری خامنهای برمیدارد.در آغاز، حکایت کشتیای را به یاد میآورد که ناخدایش بر عرشه ایستاده، از طوفان مینالد و از خدمه میخواهد صبر کنند، اما خود میداند سکان در دست او نیست. این تصویر، تمثیلی کوتاه از وضعیتی است که امروز اعترافات پزشکیان آن را عریان کرده است.
اعترافات پزشکیان در سخنان اخیرش در خراسان جنوبی، بیش از آنکه نشانه صداقت باشد، سندی از بنبست عمیق سیاسی و اقتصادی در دیکتاتوری خامنهای است. او از «شرایط سخت»، «فشار معیشتی» و «گرانی» سخن میگوید، اما همزمان مردم را به تحمل و صرفهجویی فرامیخواند. این دوگانه متناقض، چهره واقعی دولتی را نشان میدهد که نه اختیار دارد و نه راهحل.
اعترافات پزشکیان و بنبست دیپلماسی خارجی
اعترافات پزشکیان زمانی معنادارتر میشود که آن را در بستر سیاست خارجی رژیم در تهران بخوانیم. تأکید او بر «نرفتن زیر بار خواستههای آمریکا» در عمل به معنای قفل شدن کامل دستگاه دیپلماسی است. پس از جنگ ۱۲ روزه و آتشبس شکننده، سه کشور اروپایی فعالسازی مکانیسم ماشه را بهعنوان ابزار فشار به کار گرفتهاند و شرط هرگونه گشایش را مذاکره مستقیم با آمریکا اعلام کردهاند.
آمریکا نیز شروط خود را آشکار بیان کرده است: توقف کامل غنیسازی، برچیدن شبکه نیروهای نیابتی منطقهای، محدودسازی برنامه موشکی و همکاری کامل با آژانس. این شروط، ستونهای اصلی راهبرد بقای دیکتاتوری خامنهای را هدف گرفتهاند. پافشاری رژیم بر این مؤلفهها، عملاً هر مسیر دیپلماتیک را مسدود کرده است.
پزشکیان میداند افق روشنی در این مسیر وجود ندارد. شواهد متعدد نشان میدهد او شخصاً مایل به نوعی عقبنشینی برای کاهش فشارهاست، اما جایگاهش چیزی جز یک کارگزار بیاختیار نیست. اعترافات پزشکیان در اینجا ناخواسته یک واقعیت را فاش میکند: سیاست خارجی رژیم نه بر اساس منافع ملی، بلکه بر اساس بقای هسته سخت قدرت تنظیم میشود.
فشارهای بینالمللی و اولویتهای واقعی رژیم
در شرایط کنونی، برنامه موشکی تنها ابزار بازدارنده رژیم در برابر اسرائیل و رقباست. به همین دلیل، تبلیغات رسمی بر بزرگنمایی این توان متمرکز شده و منابع کشور به تقویت آن اختصاص مییابد. اعترافات پزشکیان درباره کمبود برق، گاز و فشار بر مردم، در کنار این واقعیت معنا پیدا میکند.
قطع برق و گاز، بحران سوخت، بنزین و آب، نه پیامد ناگزیر تحریم، بلکه نتیجه انتخابهای آگاهانه دیکتاتوری خامنهای است. تأمین نیازهای تسلیحاتی و امنیتی، بر تأمین حداقلهای زندگی مردم اولویت دارد. این همان منطق ضدانسانی است که بیش از چهار دهه بر کشور حاکم بوده و هر اعتراض اجتماعی را با سرکوب پاسخ داده است.
پزشکیان میکوشد خود را در کنار مردم نشان دهد و بگوید «کاری از دستش برنمیآید». اما او هرگز عامل اصلی را نام نمیبرد. اعترافات پزشکیان، بدون اشاره به خامنهای، به سلب مسئولیت سیستماتیک میانجامد؛ روشی آشنا برای شانه خالی کردن از پاسخگویی.
صرفهجویی؛ نام دیگر انتقال بحران به مردم
یکی از محورهای مهم اعترافات پزشکیان، بحث اصلاح قیمت بنزین و صرفهجویی است. ادعای «ضرورت اقتصادی» و «رفع ناعدالتی» تکرار همان دروغ قدیمی است. تجربه نشان داده است که گران شدن بنزین مستقیماً به افزایش هزینه حملونقل و گرانی همه کالاها منجر میشود.
این ادعا که فشار متوجه اقشار ضعیف نخواهد بود، با واقعیتهای اقتصادی همخوانی ندارد. قیمتهای جدید بهسرعت به سطح پایه تبدیل میشوند و یارانههای وعدهدادهشده یا پرداخت نمیشوند یا اثر خود را از دست میدهند. دولتهای پیشین نیز همین مسیر را آزمودهاند و با قیامهایی مانند آبان ۹۸ عقبنشینی کردهاند.
دولت پزشکیان بهخوبی از خطر انفجار اجتماعی آگاه است. آمادهباش امنیتی و زبان تهدیدآمیز، نشان میدهد که حتی خودشان نیز به توجیهات اقتصادیشان باور ندارند. اعترافات پزشکیان در این بخش، نشانه فقدان هرگونه ابتکار اقتصادی در چارچوب این نظام فاسد است.
فرافکنی و سلب مسئولیت ساختاری
بخش دیگری از اعترافات پزشکیان به فرافکنیهای مضحک اختصاص دارد. از نسبت دادن بحران آب به کمبود باران تا ادعاهای شبهعلمی درباره بارورسازی ابرها. این روایتها، یادآور پروژههایی مانند «کرونایاب مستعان» سلامی است که بیشتر برای مصرف تبلیغاتی ساخته شدند و تبلیغاتچی آن هم دیگر در صحنه حضور ندارد!
بحران آب و انرژی، حاصل دههها سوءمدیریت، تخریب محیط زیست، سدسازیهای بیرویه، انتقال آب به مناطق خاص برای مصرف سپاه و استقرار صنایع آببر در مناطق خشک است. نسبت دادن این بحرانها به اراده الهی یا پدیدههای طبیعی، تلاشی آشکار برای پاک کردن نقش رژیم از این فاجعه ملی است.
ورود به مرحله خطرناک
واقعیت این است که حتی نیروهای وفادار به رژیم نیز پس از جنگ ۱۲ روزه به ضعف نظامی پی بردهاند. اعترافات پزشکیان درباره شرایط دشوار، بازتاب همین آگاهی است. هرچند در کوتاهمدت احتمال حمله نظامی خارجی کاهش یافته، اما بحران اصلی در داخل کشور جریان دارد و پزشکیان هم می داند که جنگ اصلی شان با مردم ایران است و نه نیروی خارجی.
بیاعتمادی عمومی، فروپاشی اقتصادی و بنبست منطقهای، دیکتاتوری خامنهای را در موقعیت انفجاری قرار داده است.همه چیز حکایت از آن دارد که تا قیام یک گام بیشتر نمانده است. پاسخ رژیم به این وضعیت، تشدید سرکوب است. اما تاریخ نشان داده است که سرکوب، بحران انقلابی را مهار نمیکند، بلکه آن را عمیقتر میسازد.
اعترافات پزشکیان، ناخواسته گواه این واقعیت است که این نظام راهی برای خروج از بحران ندارد. آیندهای برای چنین ساختاری متصور نیست. جامعه ایران، با اتکا به نیروی خود و در پیوند با مقاومت سازمانیافته و آلترناتیو انقلابی، میتواند این چرخه معیوب را بشکند و راه را برای استقرار یک جمهوری دموکراتیک و سکولار هموار سازد.
🟢 # مرگ_بر_خامنهای
🍏# مجاهدین_خلق ایران # کانونهای شورشی
🌳 # مریم رجوی #ایران
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7
