
سال 1393 سال تقلاهاي جنونآميز ساواك آخوندي در برابر پيشرفتهاي مجاهدين و شوراي ملي مقاومت و سال شكست و رسوايي كامل دستگاه جاسوسي و توطئهچيني آخوندها بود.
سالي كه گذشت سال بنبست و افول رژیم، سال گسترش جنبش اعتراضی و اعتلای پیروزمند مقاومت ایران بود.
در سال 93 مردم ايران با اعتصاب و تحصن و تظاهرات، و به آتش كشيدن عكس هاي خميني و خامنه اي در چهارشنبه سوري، باز هم بر نفی تمامیت این رژیم، تأکید کردند.
در همین سال، مقاومت ایران، کارزار جهانی خود را گسترش داد تا جامعه جهانی، حق ملت ایران برای تغییر رژیم را بهرسمیت بشناسد. برپایی هزاران گردهمایی و آکسیون و تظاهرات در سراسر جهان. به همراه چندين افشاگری بزرگ که باز هم سایتها و عملیات مخفی آخوندها در برنامه اتمی را برملا کرد و کار سیاسی، تبلیغی و دیپلوماتیک گسترده در دفاع از حقوقبشر، حقوق مجاهدان لیبرتی و ... نمونه هايي از اين كارزار بود.
در سالي كه گذشت، مجاهدان در لیبرتی، با ایستادگی ستایشانگیز و با میلیونها ساعت کار و رزم بیامان از یک زندان، یک رزمگاه پر از شور و يك كانون پر از امید برپا کردند که الهامبخش جوانان ایران در مبارزه برای کسب آزادی است.
همين نقش سمت و سو دهنده تحولات به جانب سرنگوني آخوندها، منشأ توطئه هايي است كه گشتاپوي فاشيسم مذهبي عليه اشرفي ها شبانه روز در فكر اجراي آن است تا شايد نيروي رزمنده تنها هماورد خود را به تسليم بكشاند.
اما خليفه ارتجاع در سال93 نه از تروريسم و بگيروببندهاي روزانه در ايران و نسبت دادن دروغپردازيها به مجاهدين، نتيجهيي گرفت و نه از اشتغال دائمي منبرها و مراسم سنتي و دستگاه تبليغات رسمي رژيم به تبليغات ضد مجاهدي؛ نه از دهها فيلم سينمايي و سريالها و برنامه هاي ويژه تلويزيوني و انتشار دهها كتاب و برپايي دهها نمايشگاه؛ نه از صدها نامه و تومار به ارگانها و شخصيت هاي بين المللي عليه مجاهدين؛ نه از پمپاژ دروغ با انتشار هزاران خبر از خبرگزاري ها و رسانههاي رسمي آخوندها؛ شامل بازتكثير لجن پراكنيها، توبهنامهها و گزارشهاي گماشته ها و پادوهاي وزارت اطلاعات و اضداد خارج كشوري مجاهدين و مقاومت؛ نه از سايت سازي و سايت بازي عليه مجاهدين و نه از اعزام اكيپهاي مأموران وزارت به عراق و ژنو.
همچنين شيوهٌ بهغايت ضدانساني آخوندها در گروگانگيري و زيرفشار گذاشتن خانوادهها تا بكارگيري مزدوران كه با ماسك مخالفت با رژيم روانهٌ ميدان شده بودند هم، براي ولي فقيه ارتجاع دستاوردي نداشت.
فرا خواندن مجدد چاکران ولایت به اقامه دعوا و پیگرد قضایی در مورد ادعای مرگهای مشکوک، طلاقهای اجباری و کلاهبرداری مالی هم دراثر هوشياري مقاومت ايران و روشنگريهاي كميسيون امنيت و ضدتروريسم شورا سريعاً رسوا شد و بر همگان آشكار گرديد كه اينان مرتبطين و مأموران وزارت اطلاعات رژيم هستند كه يكي كار انتشار كتاب را پيگيري ميكند و ديگري هم با شاگرد جلاد مصاحبه مي كند تا راه جاسوسان و مأموران وزارت اطلاعات به جوامع ايراني براي اقدامات تروريستي آخوندها را باز كند و يكي ديگر «دلواپس» «نقض حقوق بشر» مجاهدين مي شود و ...
اما شاهكار وزارت اطلاعات آخوندي در بلاهت و فضاحت، شاهد سازي از يك «مُرده» بدنبال سوختن و برباد رفتن سرمايهگذاري 15 سالة رژيم آخوندي و شاهدان دست سازش عليه مقاومت ايران و سمبل هاي آن در موضوع پرونده 17ژوئن بود كه بصورت بسيار خفت بار مضحكة رسانه هاي فرانسوي و بين المللي شد.
طراح و هماهنگ كنندة اين اقدامات به عنوان اجزاي خط و استراتژي عليه مجاهدين، وزارت اطلاعات اصلي ترين ارگان سركوبي رژيم آخوندي است كه زير نظر مستقيم خليفه ارتجاع هدايت ميشود.
اما تمامي اين توطئه ها در سال 93 به خاطر ايستادگي اشرفي ها و روشنگري مقاومت ايران شكست خورد و افشا گرديد.
سخافت دعاوي وزارت اطلاعات رژيم آخوندي و مأموران مربوطه نيازمند توضيح نيست و هموطنانمان بهخوبي با آن آشنايي دارند. بي ترديد در فرداي پيروزي مردم ايران، اين گماشته ها و مستخدمين گشتاپوي ملايان به خاطر جنايتها و توطئههاي ساواك آخوندي و نقش مستقيم و غيرمستقيم آنها در قتل عام مجاهدين و اقدامات تروريستي و صدور تروريسم و قتل مخالفان ايراني و فعالان مقاومت در مقابل عدالت قرار خواهند گرفت.