به صحنه آمدن خليفه ارتجاع براي پيشآگهي دادن به سركردگان نظامش كه:
«...امروز جوان كشور ما در معرض تهديدهاي خطرناك فكري است ... امروز اين وسايل ارتباطي
كه وجود دارد ...يك فكر غلط را ميتوانه به شكل وسيعي توسعه بده, اين ابزارها ... در
اختيار همه وجود داره. به اينها بايد توجه كرد...», به واضحترين صورت مخمصهاي كه
در آن گرفتار آمده است را نشان ميدهد. وحشت از حضور يك آلترناتيو قدرتمند و منسجم
در پيش رو درحاليکه در بحرانهاي فراگير سياسي, اقتصادي و اجتماعيِ بدون راهحل, در
محاصره قرارگرفته است, ساية مرگ را بر او انداخته و چشمان وحشتزدهاش را گرد كرده
است. بلندگوي «اطلاعات» او, خبرگزاري «مهر» ترجمان اين ترس و وحشت را در جريان خيزش
جوانان غيرتمند مهابادي بهصورت صريح اينگونه بيان كرده بود: «... مجاهدين آتشبيار
معركه بودند و در فضاي مجازي در ميان کاربراني که بيشترين پستها و کامنت ها و اخبار
را اشاعه ميدادند، بيشترين سهم براي سازمان مجاهدين بود...». آخوند سر دژخيم رئيسي
دادستان كل رژيم غافلگير شدن دستگاه سركوب را اينگونه بيان كرد كه: «دشمنان و ماهوارهها
از يك حادثه عادي يك بحران ساختند». سايتهاي زنجيرهاي دستگاه جاسوسي اين رژيم هم
كه فلسفة وجوديشان خنثيسازي تهديدات, توطئهچيني و ايجاد جنگ رواني عليه اپوزيسيون
است, در چكاچك شمشير جنگهاي سياسي ناگهان خود را نقش بر زمين يافتند و فغان سردادند
كه: «...[سازمان مجاهدين] طي چند روز گذشته انبوهي از اخبار دروغ را در سايت خود و
تنها باهدف تحريک احساسات اکراد شريف ساکن استانهاي غربي کشور منتشر کرده است...».
سر داروغة ولايت، رحماني فضلي هم دادوهوار كشيد كه: «... حادثه مهاباد فضاسازي رسانهاي
معاندين و ضدانقلاب است...».
به صحنه آمدن صدر تا ذيل حاكميت پوسيده و ابراز اينهمه وحشت نسبت به
اقبال از مجاهدين در فضاي مجازي و فرياد از تأثيرگذاري جريان متشكلي كه بالاترين تأثير
و هدايت درحرکتهاي اعتراضي اقشار بهجانآمده و تودههاي خلق به تنها مسير درست را
داشته است، ناشي از بر باد ديدن كلانسرمايهگذاريهاي امنيتي در اين فاشيسم مذهبي
است. تلاشي كه براي برطرف كردن تهديدات سرنگوني اين رژيم پسافتاده با بهکارگيري شيوههاي
اطلاعاتي ـ امنيتي صورت گرفته بود و شيطان سازي، تخريب چهرة اپوزيسيون و زمينهسازي
افكار عمومي و توجيه تراشي براي كشتار و سركوب آنها, از مهمترين ابزار آن بوده است.
گشتاپوي اين رژيم, ساليان است در اين راه هيچ شرارت، دروغ و دغلي را فرونگذاشته و هر
بيآبرويي را هم به جان خريده است، آنچنان مفتضح كه بنام فردي مرده هم شكايت جعل كرد
و به دادگاههاي اروپايي ارائه داد كه مضحکهاي عالمگير شد. ولي حالا نتيجه چنين تقلاها
و دوزوکلکهايي را بياثر و نقش بر آب يافته است. فضاي مجازي كه قرار بود جولانگاه
تاختوتاز جنگهاي رواني، دروغپردازي و شك پراكني او باشد به ميداني عليه خودش تبديل
شد و آنچه از صدور طرحهاي شيطان سازي مدنظر داشت, در بازتاب اعتماد و اميد يك خلق
آماده انفجار به فرزندان رزم آورش, بهجانب خودش بازگشت. پس بيجهت خليفه ارتجاع با
عجز و لابه به ميدان نيامده است, آمدن او و بيان اينكه «...امروز جوان كشور ما در
معرض تهديدهاي خطرناك فكري است...» اعترافي آشكار به شكست, ضعف و قرار گرفتن او در
شيب سرنگوني است. جوي آب هاي تدبير شدة ولي فقيه مفلوك, مسير سيلهاي بنيان كن و برانداز
اين رژيم فرتوت شده است.