۱۳۹۴ خرداد ۹, شنبه

و بسيج مردمي (سازمان بدروعصائب اهل حق وجیش المهدی و..و) هم تروريست اس

روزنامه الشرق الاوسط- فرامنطقه اي 7 خرداد 94
طارق حميد
از زمان پيدايش تشكيلات تروريستي داعش به‌محض برگزاري هر جلسه عربي- غربي و مشخصاً آمريكايي, يك جمله با اين محتوا تكرار مي شود ” طرفين بر ضرورت هماهنگي براي جنگ با داعش و مبارزه با تروريسم به توافق رسيدند ” , طبعا اين كار خوبي است, اما بقيه گروههاي تروريستي چه مي شود؟
حيرت آور اين است كه تروريستي وجود دارد كه مسكوت گذاشته مي شود, و تروريستي هم هست كه بايد با آن جنگيد, مفروض و مطلوب اين است كه هر بيانيه يي كه متعهد به همكاري عليه تروريسم مي شود, عربي و غربي, اشيا را به اسامي واقعي شان نامگذاري كند . مثلاً انتظار مي رفت كه بيانيه صادره از سوي كنفرانس سران در كمپ ديويد بين رئيس جمهور آمريكا و رهبران كشورهاي خليج, گروههاي تروريستي شيعه در منطقه را مانند داعش و غيره نام ببرند . مطلوب اين است كه يك همكاري عربي - بين المللي عليه همه گروههاي تروريستي در اين منطقه, سني و شيعه, تشكيل شود, چنين اقدامي طرد همه اشكال تروريسم و پيشينه هايش , و تعميق مفهوم دولت, و تثبيت اقتدار آن, در همه كشورهاي عربي خواهد بود .
عراق, سوريه و يمن واضح ترين مثالها هستند, بنابراين چرا اعراب و غربيها نامي از شبه نظاميان شيعه يي كه در عراق و سوريه در حال جنگ هستند نمي برند؟ در عراق چيزي وجود دارد كه بسيج مردمي ناميده مي شود و از گروههايي مثل سازمان بدر و گردانهاي حزب الله عراق, و عصائب اهل حق, و سرايا السلام ( جيش المهدي سابق ) , تيپ خراسان, و غيره تشكيل شده است .
اساسا چطور پذيرفته مي شود كه شبه نظاميان متعصب نقش كشور را ايفا كنند, و روي آنها در عمليات آزادسازي شهر رمادي سني نشين از دست داعش اتكا مي شود, فراتر از همه آنها, چطور پذيرفته مي شود كه عمليات آزادسازي رمادي با عنوان لبيك يا حسين نامگذاري شود, يعني همان چيزي كه پس از موجي از نارضايتي عراقي سني و عربي و بين المللي به لبيك يا عراق تغيير يافت؟ چگونه به حاشيه راندن خواستهاي ضروري عشاير سني براي تسليح آنها بمنظور مقابله با داعش - مثل همان كاري كه شوراهاي بيداري سني سابقا در اخراج القاعده از الانبار انجام دادند - پذيرفته مي شود؟ سكوت در قبال بسيج مردمي, و بقيه شبه نظاميان شيعه در اين منطقه, خود باعث تشويق و جرأت يافتن حزب الله در لبنان و غول ساختن از آن نه فقط در سوريه بلكه در لبنان و يمن شد, اين همان چيزيست كه حسن جارچي ( حسن نصرالله - م ) خواستار تعميم و گسترش تجربه شبه نظاميان بسيج مردمي عراق در سوريه و لبنان و منطقه مي شود !
سوال در اين زمينه هم زياد است و هم سوالات به حقي است . به كجا خواهيم رسيد؟ نقش كشورها كجاست؟ و چه كسي فتيله اين نزاع فرقه يي نفرت انگيز را در خواهد آورد؟ بنابراين مانند داعش تروريستي و همينطور النصره, بسيج مردمي عراق با تمامي اجزاي تروريستش و نيز حوثيها و حزب الله در لبنان, بايد مقابله با تروريسم در اين منطقه طبق يك نگرش جامع و كامل باشد, نه يك ديدگاه گزينشي و دوگانه, در صورتيكه اشيا به اسامي خودشان ناميده شوند در آنصورت اين امر اولين گام راه حل در منطقه ما از بابت بازگرداندن هيبت دولت مي باشد, و تمامي آحاد جامعه را زير چتر دولت درمي آورد اين همان چيزيست كه مشخصا عراق به آن نياز دارد, همينطور ضرورت كمك تسليحاتي به ميانه روهاي سوري, در آنصورت گام درست را در مسير نه سهل و ساده براي بيرون آوردن فتيله تروريسم همراه با فرقه گرايي برداشته ايم در غير اينصورت, و تازمانيكه تروريسم اجزاء ديگر جامعه ناديده گرفته شود, در اين صورت مسيري طولاني و هولناك خواهد بود, و پيامدهاي آن هزينه سنگيني براي منطقه و مردم آن خواهد داشت .