۱۳۹۴ تیر ۱۷, چهارشنبه

تنها راه امن براي بدست آوردن يك معامله اتمي با ايران

انجمن نجات ايران
رويترز6 جولاي 2015  
در هفته نتيجه گيري مذاكرات اتمي همراه با ايالات متحده ، و ديگر اعضاء شوراي امنيت ملل متحد به همراه آلمان و ايران ، مذاكره كنندگان درحال جدال برسرجزئيات كليدي در مورد يكي از مهمترين موضوعات ميباشند : درصورتي كه ايران فريب كاري وتقلب كند چگونه تحريمها به سرعت برسرجاي خود برگردد ودوباره اعمال گردد .
منتقدين يك معامله بوجود آمده معتقدند كه اعمال دوباره تحريمها بعيد است ، و به اين ترتيب ايران انگيزه كمي براي پايبند بودن به يك معامله دارد . ولي برگشت تحريمها ميتواند يك عامل بازدارنده به تقلب باشد اگر ايالات متحده و ديگر مذاكره كنندگان بين المللي بر چهار اصل كليدي اصرار ورزند : تناسب ، خودمختاري پاسخ اتوماتيك و ابتكار .
يك توافق موفق بهترين راه حل كاهش تهديد برنامه اتمي ايران است . ولي براي هر معامله اي ، نياز است كه تهران به روشني اين را بداند كه اگر تقلب كند درد اقتصادي با تمام قدرت برخواهد گشت .
پرزيدنت اوباما گفته است كه جامعه جهاني نبايد براي حذف ايران از اقتصاد جهاني از موانع مشكلي عبور كند . قدرتهاي جهاني به دفعات توافق كرده اند كه از تحريمهاي شوراي امنيت ملل متحد به عنوان چهارچوب براي برگشتن تحريمها استفاده كنند ، ولي آن كافي نيست .
تناسب اولين اصلي است كه براي برگرداندن معتبر تحريمها به آن نياز ميباشد . حتي با يك نقض كوچك توافق از طرف ايران بايد ماشه يك اعمال دوباره عظيم تحريمها كشيده شود . اگر ايران بخواهد تقلب كند ، محتملا از تقلب كوچك شروع خواهد كرد چرا كه تهران ميخواهد عزم  جامعه بين المللي را آزمايش كند .
ايالات متحده و متحدانش نميتوانند انتظار وضعيتي را داشته باشند كه ايران از تعهدات اتمي خود شانه خالي كندبدون اين كه انتظار بهاي اقتصادي داشته باشد . مقررات برگشت تحريمها بايد براي ايران روشن سازد كه حتي يك نقض كوچك تعهدات منجر به قطع شدن ايران از نظام بانكي جهاني و از نظام مالي و همچنين محدود شدن كامل فروش نفت ميشود .
خودمختاري دومين اصل است كه بايد دنبال شود . سياست سازان واشنگتن بايد براي تهران روشن سازند كه تحريمهاي ايالات متحده ميتواند دوباره اعمال شود اگر ايران تقلب كند – حتي اگر متحدين ايران راه اعمال تحريمهاي ملل متحد را سد كنند . هرچند ديگر مذكره كنندگان از جمله روسيه و چين نيز درهمين زمينه جاي ميگيرند ولي واقعيت ديپلماتيك اين است كه روند ملل متحد معمولا بسيار كند است و تحت فشار سياسي ميباشد .
ايالات متحده و متحدين اروپايي آن بايد اين علامت را ارسال كنند كه درصورت ضرورت خود به تنهايي تحريمها را اعمال خواهند كرد . كه اين يك بازدارنده موثر است ، حتي اگر ايران بتواند يك متحد خود درشوراي امنيت را وادار كند كه برگشت تحريمها را به تاخير اندازد يا سد كند .
ايران اين تهديد اقتصادي را درك ميكند . قطعنامه هاي شوراي امنيت يك محدوديت كليدي را بر خريدهاي اتمي ايران اعمال كرده است ، ولي رنج اقتصادي ايران به شكل وسيعي به نفت و تحريمهاي مالي كه ايالات متحده و اتحاديه اروپا از سال 2010 اعمال كرده اند برميگردد .
يك پاسخ اتوماتيك ، سومين اصل  ميباشد . تحريمها بايد به شكل اتوماتيك با اولين شناسايي نقش تعهدات اجرا شود . مذاكره كنندگان ايالات متحده گفته اند كه آنها اهميت يك پاسخ سريع را شناخته اند . دراينجا ، واشنگتن و متحدين آن نياز به جنگ دردوجبهه دارند : اعمال تحريمهاي ملل متحد دررابطه با هر تحريمي كه ميتواند در ملل متحد صورت گيرد و اعمال شود ، و اطمينان يافتن از اين كه تحريمهاي ايالات متحده و اتحاديه اروپا به طور اتوماتيك درعرض چند هفته بعد از اين كه نقض تعهدات ازطرف ايران مورد شناسايي قرار گرفت ، اعمال ميگردد .
ابتكار عمل چهارمين اصل است . اعمال تحريمهاي چند مليتي برعليه ايران مستلزم مذاكرات كامل وپيچيده است و هيچ ائتلاف بين المللي نميتواند دقيقا اين استراتژي فشار را تكرار كند . و نبايد تكرار شود ، تحريمها نبايد صرفا تكرار شود بلكه بايد تحريمهاي جديدي اعمال شود كه جلوتر و بيشتر از تحريمهاي قبلي باشد .
اقتصاد ايران تحت نظام تحريمها منطبق شده است و ايران هميشه تكنيك هاي بالقوه جديدي رابراي فرار ياد ميگيرد . محدوديتهايي كه به طور موفقيت آميز پنج سال قبل باعث شد كه جريان مالي جهاني از ايران قطع شود ، الزاما همين تاثير را امروز ندارد . حفظ فشار تحريمهاي معتبر به اين معني است كه همه محدوديتها براي مطابقت با چشم انداز در حال تحول اقتصادي ايران به روز ميشود .
ايالات متحده داراي يك منفعت اجباري و قهري در بدست آوردن يك معامله اتمي با ايران كه برنامه تسليحات اتمي آن را محدود ميكند ، ميباشد . كاهش تحريمها ، به طور خاص كاهش تحريمهاي اوليه ، ميتواند يك قيمت عادلانه براي يك معامله  كه به طور واقعي جاه طلبي هاي اتمي ايران را از بين ميبرد ، باشد . ولي سياست تضمين دار ، تحريم دردناك و انزواي اقتصادي است . ساختن يك مكانيزم براي برگشت خورد كننده تحريمها و حمايت سياسي براي اجراي تناسب ، خودمختاري ، پاسخ اتوماتيك و ابتكار عمل  ، براي موفقيت حياتي است .