۱۳۹۴ مرداد ۴, یکشنبه

انجمن نجات ايران . احسان بیدی مزدور تاریخ دررفته وزارت اطلاعات در آلبانی مسعود فاتح

احسان بیدی مزدور خود فروخته و تاریخ دررفته وزارت اطلاعات آخوندی در آلبانی است 
انجمن نجات ايران
احسان بیدی برای جاسوسی بیشتر در شهر تیرانا مستقر شده و مأموریت دارد از مجاهدین و هواداران آنها در آلبانی عکس و اطلاعات گردآوری کرده و به رژیم و مأمورانش تحویل بدهد. از دیگر مأموریتهای احسان بیدی لجن پراکنی علیه مجاهدین و پیدا کردن خائن و مزدور و طعمه برای وزارت اطلاعات است. سیاوش رستار که جدیداً به وادی خیانت و جاسوسی وارد شده نیز همراه او می باشد. احسان بیدی با مأمور وزارت اطلاعات با نام مستعار «سجاد» در بغداد که مسئولیت هتل مهاجر را به عهده دارد، در ارتباط است. هم چنین با فریدون زندیپور مأمور افشا شده سفارت رژیم در آلبانی در ارتباط قرار دارد. 

به خاطر شخصیت لمپن و بسیار هزل و فاسدی که احسان بیدی دارد، هیچکس جز همپالکیهایش امثال سیاوش رستار حاضر نیست حتی با او سلام و علیک کند. 
یکبار که کمیساریای عالی پناهندگی در تیرانا او را وارد یک کلاس زبان کرده بود، هنرجویان کلاس وقتی متوجه حضور احسان بیدی در کلاس شدند، حتی برای دقایقی حاضر نشدند با او در یکجا بمانند، آنها کلاس را ترک کرده و به کمیساریا هم به شدت اعتراض کرده و گفتند «چرا این مزدور را وارد کلاس ما کرده اید؟ اگر قرار است او در این کلاس باشد ما دیگر به این کلاس نمیرویم و از فردا هم این کلاس را ادامه نخواهیم داد». مسئولین کمیساریا ناچار شدند، این فرد رذل را از کلاس بیرون بیاندازد که جز ذلت و خواری بیشتر نصیبش نشد. 

برای رژیم که جان و حیثیت و شرافت انسانی هیچ بهایی ندارد، حتی به خائنین و عوامل خودش نیز رحم نمیکند. هر خائن مزدور و خود فروخته ای بسته به سطح مزدوری یک دوره و تاریخ مصرف را برای وزارت اطلاعات و آخوندها دارد. 

ابتدا اطلاعات آنها کاملاً تخلیه شده و برای توطئهها و ضربه به مقاومت به کار گرفته میشود. بعنوان مثال عیسی آزاده با رسیدن به هتل مهاجر، گرای اماکن استقراری مجاهدین را برای زدن موشک به لیبرتی به نیروی تروریستی قدس داد تا رژیم بتواند کشتار بیشتر و با دقت بالاتری داشته باشد… اما وقتی مصرف آنها به سرآید، اگر لازم باشد، براحتی از سر راه برداشته میشوند. سرنوشت عبرت آموز مسعود ذلیلی که در قتل عام ۵۲مجاهد اشرفی در۱۰شهریور۹۲ به صورت مستقیم در صحنه کشتار مجاهدین حضور داشت و در پایان مأموریت، توسط قاتلان نیروی تروریستی قدس به درک واصل شد، از آخرین نمونه های آن است. 
در برخی موارد وزارت بدنام تلاش می کند پادوهای جدید خودش را در مجامع سیاسی و بین المللی علیه مجاهدین و مقاومت ایران به کار بگیرد تا به شیطان سازی علیه مقاومت اقدام کنند.

بخشی دیگر از آنها وظیفه اراجیف گویی و دروغ نویسی در سایت های وزارت را برعهده دارند. 

بسته به میزان خیانت و جنایتی که این مزدوران مرتکب می شوند، از پول و امکانات و ماشین و خانه و … بهرهمند میشوند. 

وقتی خائنان مزدور هیچ مصرفی برای آخوندها نداشته یا به اصطلاح تاریخ مصرف آنها رو به پایان میرود، فرد مزدور علاوه بر دوره گردیهای خیابانی در شهرهای اروپایی یا خانه گردی در ایران، علیه مجاهدین به اراجیف نویسی تحت عنوان خاطره گویی روی می آورند. 

اینجا می شود حدس زد که چنین مزدورانی مراحل آخر مزدوری خود را طی میکنند و بعد از آن مانند دستمال استفاده شده به دور افکنده می شوند. 

در حال حاضر وضعیت احسان بیدی، همان نقطه خاطره نویسی است. یعنی تاریخ مصرفش به پایان رسیده است. از آنجا که او تا بن استخوان در منجلاب خیانت و جنایت و جاسوسی برای وزارت کثیف اطلاعات غوطه خورده است، اراجیفش نیز سراسر گند و کثافتی است که مأموران این رژیم به آن آلودهاند. 

احسان بیدی مزدور که سواد درست و حسابی هم ندارد، با رهنمودهای وزارت بایستی در اراجیفش تأکید کند که او را به زور به اشرف برده! و به زور نگه داشته بودند! 

در شرایطی که با حضور نیروهای آمریکایی، یونامی و کمیساریا در اشرف و بعد هم در لیبرتی که به هر جا در هر زمان که میخواستند میرفتند و با نفرات صحبت میکردند و هرکس که میخواست میتوانست برود، یا تیف چراگاه وزارت اطلاعات و پلیس مزدور عراق هم حی و حاضر بود، باید به این مزدور و سایر مزدوران گفت که این اراجیف دیگر اثر ندارد. 

حنای مزخرفات وزارت اطلاعات نه تنها برای مردم و خلق قهرمان ایران بلکه برای تمام دنیا هم رنگ باخته است و تمامیت رژیم ولی فقیه ارتجاع از صدر تا ذیل به دروغ و فریب و دجالگری بی حد و حصر و غیرقابل اعتماد شناخته شده اند. 

باید به این مزدوران گفت ننگ بر شما که سرنوشت سیاه خودتان را به عبای مندرس آخوندها گره زده اید. 

حال احسان بیدی مزدور در آلبانی جاسوسی علیه مجاهدین بکند یا دنبال طعمه و نوچه بگردد، یا تلاش بکند که راهی برای آزار و اذیت هواداران مجاهدین پیدا بکند یا در لجن نامه های وزارت هر چه که لایق خود و امام پلیدش است بگوید 

فقط باید به او گفت روز حسابرسی در پیشگاه خلق قهرمان ایران نزدیک است. پرونده خیانتها و همه خیانتکاران روزی در پیشگاه خدا و تاریخ و خلق قهرمان ایران بازگشوده خواهد شد و بیپاسخ نخواهند ماند. 

مسعود فاتح- تیرانا- آلبانی 

مرداد۹۴