۱۳۹۴ مرداد ۱۰, شنبه

انجمن نجات ايران .بعد از توافق هسته ای، ساعت تیک تاک علیرضا جعفرزاده

انجمن نجات ايران 
اخیرا در کاخ سفید پرزیدنت اوباما از توافق هسته ای با ایران به عنوان "بهترین معامله" ستایش به عمل آورد. نگاهی دقیقتر به جزئیات برنامه جامع اقدام مشترک، برجام، هیچ دلیلی برای جشن گرفتن ارائه نمیدهد. 
قبل از هر چیز، این توافق در واقع از داشتن توانایی سلاح های هستهای توسط تهران ممانعت نمیکند. برعکس، تضمین میکند که رژیم چندین راه بالقوه برای ساختن بمب در آینده داشته باشد. این بدان دلیل است که برجام زیرساختهای اساسی هسته ای ایران را حفظ کرده و به آنها مشروعیت میبخشد با برخی محدودیتها که بعد از یک دهه از بین میرود. 
این معامله همچنین به رژیم اجازه تحقیقات و توسعه سانترفیوژهای پیشرفته را میدهد. به رژیم ایران این فرصت را میدهد تا در این تکنولوژی مهارت کسب کند و در جایگاهی باشد که یک تاسیسات مخفی کوچک با چند صد سانتریفیوژ پیشرفته برای تولید کافی مواد شکافنده تولید بمب ایجاد کند. 
برعکس نکات مورد بحث کاخ سفید، این توافق در واقع دسترسی "هر زمان و هر مکان" به سایتهای هسته ای از جمله سایتهای نظامی ارائه نمیدهد. در عوض، "دسترسی مدیریت شده" به سایتها را ارائه میدهد که عنصر غافلگیری که برای بازرسیهای سرزده بسیار حیاتی است را حذف میکند. همچنین برای تشکیل یک پانل پیچیده برای حل و فصل مشاجره و اختلافات بر سر بازرسی ها فراخوان میدهد. این باعث ایجاد تاخیر میشود و تاخیر خطر ایجاد میکند. 
مهمتر از همه، بعد از ۲۰ ماه مذاکرات این توافق شامل ترتیبات مشخص برای بازرسی سایر سایتهایی که در نظر آژانس بین المللی انرژی اتمی است از جمله سایت پارچین و سپند نمیشود. و هیچ اشاره ای به لزوم مصاحبه با دانشمندان کلیدی نمیکند. 
برای بدتر کردن موضوعات، در معامله دامنه رفع تحریمها گسترده است و شامل تعداد زیادی از موجودیتهای و افراد میشود که دارایی هایشان اکنون بلوکه شده است (کسانی که در به اصطلاح لیست ملیتهای نامگذاری شده مخصوص قرار دارند)، از جمله موسسات عمده مالی ایران، سپاه پاسداران، و نیروی قدس و فرمانده بدنام آن قاسم سلیمانی. این رفع تحریمهای مالی فقط برای سرپا نگاه داشته رژیم است که در حال تلو تلو خوردن زیر تحریمها است و به توانایی رژیم برای رفتار سرکش میافزاید. 
این توافق هیچ مکانیسمی برای نظارت بر کمک های خارجی به برنامه هسته ای ایران از جمله از طرف کره شمالی که یک شریک عمده رژیم ایران در تکنولوژی هسته ای، موشکی و کلاهک هسته ای بوده است ارائه نمیدهد. و از برون سپاری بخشهایی از برنامه هسته ای ایران به کشورهای خارجی ممانعت نمیکند. 
این توافق موضوع بررسی جدی، بررسی دقیق و نظارت خواهد بود که کنگره باید طی ۶۰ روز آینده تقبل کند. قانونگذاران بایستی این معامله را با روش غیر حزبی و بیطرفانه مورد بررسی دقیق قرار دهند. یک موضوع امنیت ملی در چنین اندازه ای باید بر اساس شایستگیهای آن برخورد شود. 
این توافق نبایستی آمریکا را از رسیدگی به رفتار سرکش رژیم ایران منع کند به طور خاص نقض حقوق بشر در خانه و حمایت از تروریسم و نقش بی ثبات کننده آن در منطقه. برعکس، اکنون زمان آن است که آمریکا فشار را بالا ببرد و از تهران در این حوزه ها حسابرسی کند. در غیر اینصورت، پیامدهای منطقه ای ناخواسته انجام معامله بر منفعتهای ادعایی آن سنگین تر خواهد بود. 
این معامله به جای آنکه برنامه هسته ای ایران را محدود کند در واقع محدودیتها بر روی سلاح های متعارف و برنامه موشکی را به ترتیب طی ۵ و ۸ سال بر میدارد. با توجه به اینکه وزارت خارجه آمریکا رژیم ایران را کشور شماره یک حامی تروریسم تلقی میکند دست نخورده گذاشتن توانایی های سلاح های متعارف ایران به این معنا است که فقط میتوان فرض را بر این گرفت که دولت اوباما انتظار تغییر و تحول در ایدئولوژی رژیم و تاکتیکهای آن در چند سال آینده را دارد. 
در واقع اگر استدلال در پشت کاهش اکثر تحریمها طی ۱۰ و ۱۵ سال این است که جهان ممکن است با یک دولت متفاوت و خوش خیم در ایران مواجه شود، عاقلانه خواهد بود که آمریکا به جوانان ایرانی و فعالان زنان و تمام کسانی که به دنبال تغییر دمکراتیک در ایران هستند کمک کند. در بهترین صورت، معامله هسته ای فقط زمان کوتاهی خرید و ساعت در حال تیک تاک است. 
به قلم علیرضا جعفرزاده – ۳۰ ژوئیه ۲۰۱۵