۱۳۹۴ آبان ۳, یکشنبه

پژواک ایران زمین ، 25 اکتبر 2015 :«بتول سلطاني مامور وزارت اطلاعات آخوندي»



بتول سلطاني  در  دسامبر 2006، پس از سرقت برخي وسايل و امكانات کمپ اشرف به تيف (خروجي تحت كنترل نيروهاي آمريكايي) رفت.
درتيف اعلام كرد كه مسيحي شده است و بوسيله يك كشيش غسل تعميد داده شد .
لينك يوتوب غسل تعميد بتول سلطاني :
https://www.youtube.com/watch?v=RlmtExSKMLY

يك سايت وزارت اطلاعات بنام پارس ايران در 11 ژانويه 2008 از ازدواج او  با فردي بنام افشين كلانتري در تيف خبر داد. خبري كه بلافاصله پس از خروج آنها از تيف از روي اين سايت برداشته شد.

پس ازمدتي درتيف كه به جولانگاه وزارت اطلاعات تبديل شده بود ، به وزارت اطلاعات وصل شد.
در 14 ژانويه 2008 تحت نظارت صليب سرخ بين المللي به ايران منتقل شد و به نزد آخوندها رفت .
پس از كسب آموزشهاي لازم اطلاعاتي و جاسوسي ، وزارت اطلاعات تصميم گرفت كه او را به عراق بازگرداند . تا از او كه اكنون ديگر تفاله اي بيش نبود برعليه مجاهدين استفاده كند .
ابتدا براي او مدارك شناسايي و ازجمله پاسپورت ايراني صادر
كرد :
مشخصات پاسپورت او به قرار زير است :
نام ونام خانوادگي : بتول سلطاني
شماره شناسنامه : 978
نام پدر : مرتضي
شماره پاسپورت : T12816605
صادره از : اصفهان
تاريخ صدور پاسپورت: 15/11/1386
صادركننده : سرهنگ محمود صادقي رئيس پليس اداره گذرنامه
آنگاه برخلاف معمول طي مدت كوتاهي با ويزايي كه به دستور وزير خارجه عراق براي او صادر شده بود ، در روز  10 فوريه2008  وارد فرودگاه بغداد شد ؟!! تا برعليه مجاهدين و درمورد طلاقهاي اجباري!! و جداكردن كودكان از خانواده ها !! كه سالها وزارت اطلاعات آنها را تكرار كرده است . يك بار ديگر از زبان اين مزدور تكرارنمايد .
وي در 21 فوريه2008 در شهر خالص توسط نيروهاي آمريكايي و عراقي دستگير و روشن شد كه براي انجام ماموريتي عليه ساكنان اشرف ازجانب وزارت اطلاعات به عراق فرستاده شده است.

روز 11 مارس2008, بتول سلطاني, به همراه چند مامور ديگر وزارت اطلاعات به اشرف مراجعه كرد.
 روز 26 مي 2009 كميته بين المللي حقوقدانان در دفاع از اشرف ICJDA كه در برگيرنده 8500 وكيل و حقوقدان در اروپا و آمريكاست, توطئه او و مزدوران ديگر وزارت اطلاعات را افشا كرد .
وزارت اطلاعات يك مامور بد نام وفاسد خودش به نام مسعود خدابنده را به عراق فرستاد تا بعنوان مسول بتول سلطاني دستورالعملهاي لازم را به او ديكته نمايد . آنها  مدتي به شهرهاي مختلف عراق از جمله سليمانه و  اربيل و دهوك مسافرت كردند، تا اگر بتوانند برخي از نفراتي تيفي را براي وزارت اطلاعات استخدام كنند . وزارت اطلاعات در عراق سايتي به“ نام بنياد خانواده سحر مركز عراق “ راه اندازي كرد و بتول سلطاني ،  را بعنوان نماينده و سخنگوي اين بنياد معرفي كرد . اين بنياد يك شعبه هم در انگلستان داشت كه مسعود خدابنده وسايت ايران اينترلينك مسول آن بود . ” سازمان غير دولتي مدافع حقوق بشر” همان ”بنياد خانواده سحر” است كه در نيمه فوريه  2008تاسيس آن توسط سايتهاي وزارت اطلاعات رژيم آخوندي اعلام شده است (ايران اينترلينك 15فوريه). اين بنياد با كمك عوامل رژيم ايران در دولت عراق تاسيس شده بود .

آنها سپس به ايران و آنگاه به تركيه رفتند تا همين ماموريت را با نفراتي كه خودشان را به تركيه رسانده بودند، دنبال كنند و آنها را به خدمت وزارت اطلاعات دربياورند.
وقتي كه اقدامات مذبوحانه او درعراق و تركيه به جايي نرسيد، وزارت اطلاعات اورا به اروپا فرستاد . قرار بود كه او اول درفرانسه مستقر بشود ولي درنهايت به آلمان رفت و هم اكنون ساكن اين كشور ميباشد .
وظيفه اصلي او لجن پراكني عليه مناسبات مجاهدين به كثيف ترين و وقيحانه ترين كلمات  ميباشد كه نشاندهنده ماهيت منحط و لجن او است نيز مي باشد.



لجن پراكنيهاي او نشان ميدهد كه او ديگر حتي به هيچ پرنسيب اخلاقي و فردي كه هر انساني ميتواند داشته باشد را هم ندارد  و در پرده دري و قاحت تماما دردستگاه نظام ولايي و پاسداران و لمپن هاي نظام ولايت فقيه تنظيم ميكند . مزخرفات او خوراك تبليغاتي براي سايت هاي وزارت اطلاعات و شبكه هاي خبر رژيم و مزخرفات تواب تشنه به خون ميباشد كه درضمن نشاندهنده ماهيت منحط و لجن خود آنها نيز ميباشد .

بتول سلطاني درتمامي تجمعات و كنفرانسهايي كه وزارت اطلاعات ترتيب ميدهد ، حضور دارد و به رنگهاي مختلف خودش را درمي آورد .