، هرچه به انتخابات خبرگان و مجلس فرمایشی رژیم نزدیک میشویم جنگ گرگها به مراحل بازگشت ناپذیری می رسد ، بگیر وببند ها وافزایش سرکوب واعدام وحمله وسرکوب زندانیان وارد مرحله جدیدی میشود فعالان مدنی حتی بخاطر شرکت در یک مراسم یادبود تحت فشار ودستگیری قرار میگیرند ،سراسر ایران انبانی از باروت فشرده و آماده انفجار است برجام وبرشام وسوریه ویمن وعراق ولبنان ونیجریه وآتش زدن سفارت عربستان نه تنها دردی از دردهای سرطانی آخوندهارا درمان نکرد بلکه بگفته خود گرگها وارد مرحله خطرناک که با اسم مستعار خطر نفوذ نامیده میشود گردید بله رژیم ضد بشر در کشاکش و پیچ در پیچ بن بستهای لاعلاج به سمت سراشیبی سقوط و قعر جهنم است باشد که خلق به جان آمده یکپارچه آن را بر سر این رژیم خراب کنند، اما مهمتر از بگیرو ببند ها واختناق وفشار وتورم که روی مردم می آید جنگ گرگها ونقشه های مافیایی برا ی حذف یکدیگر داستان دیگری است نکته قابل توجه اینکه هرحادثه ورویداد خارجی مستقیم روی دولت به اصطلاح تدبیر واعتدال آوار میشود روز قبل در خلیج فارس دوقایق تفنگداران آمریکایی توسط سپاه فاشیست خامنه ای متوقف وسرنشینان آن که تفنگداران آمریکایی بودند به مدت 24 ساعت دستگیر میشوند رعشه براندام دولت می افتد چون چند روز قبل مزه قطع رابطه عربستان وپیامدهایش را چشید وهنوز که هنوز است نتوانست علیرغم صدبار غلط کردن گویی ابعاد ودامنه ضرروزیانش را جمع کند لذا دست به دامن این وآن شدند که این موضوع را رفع ورجوع کنند ،دوروز قبل تر خیابان منتهی به سفارت حمله شده توسط چماقداران خامنه یعنی سفارت عربستان را به نام شیخ نمر اسم گذاری کردند بعد جنگ جناح ها گر گرفت والنهایه با قیمت زیاد دوباره آنر ا برگرداندند هفته قبل یک قایق پر از سلاح که توسط رژیم برای حوثی های یمن سلاح وجنگ افزار میبرد دستگیر و......این داستان ادامه دارد وتا ناکجا آباد وانتخابات وحذف همدیگر وترور یک دیگر وقتل های زنجیره ای جدید وامت نالان چاره ای ندارد که با گله های وحوش به بیت العنکبوت برود وناله سردهد شاید با گریه ای بشود چند روز دیگر از این ....به فرجی است ولاغیر
لینک به منبع :
ضربه سنگین به دولت روحانی
تک و پاتکهای دو باند رقیب بر سر ماجرای حمله به سفارت عربستان
کماکان ادامه دارد و رژیم همچنان در تلاطم و وحشت بهسر میبرد. اما بیشترین نمود
ضربه سنگینی که به رژیم وارد شده را در سوز و گداز و ابراز خشم و وحشت از جانب روحانی
و رفسنجانی و باند آنها میتوان دید. چرا که ضربهیی که از خارج وارد میشود، قبل از
هر جا، به دولت که متولی سیاست خارجی است فرود میآید. همچنین روشن است که این اقدام
از طرف باند خامنهای، بهمنظور تخریب پروژه بهاصطلاح تعامل روحانی صورت گرفته است.
کما اینکه خبرگزاری ایلنا (16دی 94) که متعلق به این باند است نوشت: «چنین اقداماتی
در رابطه با سفارت عربستان، تنها برای تضعیف دولت است و در آستانه انتخابات مصارف داخلی
دارد و از خطاهایی است که یک عده انجام میدهند و یک ملت باید هزینه آن را بپردازد».اگر
چه آوار چنین اقدامی، روی سر تمامیت رژیم خراب شده و خامنهای را از غلط کرده پشیمان
کرده است ـ چنانکه سکوت او در این باره نیز گویای همین است ـ اما ضربه مقدمتاً بر
دولت روحانی وارد شده و بساط این باند را بههم ریخته است.
اولین محصول خطی که رفسنجانی و روحانی در پیش گرفته بودند، توافق
هستهیی و برجام بود. به قول خودشان مهمترین دستاورد برجام این بود که هم سایه و تهدید
جنگ را از سر نظام دور کرد و هم غرب و آمریکا را قانع کرد که نظام اهل تعامل و مذاکره
است. اما معنی و پیام این سفارتگیری درست معکوس این دو بود. یعنی اولاً، سایه جنگ
و این بار جنگ با عربستان و ائتلاف 35کشور، روی سر رژیم افتاده است؛ این، موضوعی است
که بسیاری از تحلیلگران به آن اشاره میکنند. ثانیاً، همانطور که در خود رژیم هم اذعان
مینمایند، دنیا فهمید که در این رژیم قرونوسطایی چیزی تغییر نکرده و در این رژیم
همچنان بر پاشنه تروریسم، گروگانگیری و حمله به سفارتخانهها و استفاده از وحشیانهترین
شیوهها در برخورد با مسائل خارجی و دولتهای دیگر میچرخد. روحانی در سخنرانیاش در
هیأت وزیران، در رابطه با تأثیر حمله به سفارت عربستان بر برجام گفت:
«حالا که مأیوس شدهاند در پی آن هستند که دولت ایران در اجرای برجام
به همه موفقیتها و اهدافی که مد نظرش بوده دست پیدا نکند… اگر کسی به سفارت خارجی حمله
بکند به نظام جمهوری اسلامی ایران و آبروی جمهوری اسلامی ایران حمله کرده است» (تلویزیون
رژیم -16دی 94). به گزارش سایت حکومتی انتخاب (16دی 94) امیر عبداللهیان
معاون عربی ـ آفریقای وزیر امور خارجه رژیم هم اقدام عربستان در قطع رابطه دیپلوماتیک
با ایران را بر گفتگوهای مربوط به سوریه تأثیرگذار دانست اما تأکید کرد: «تهران به
این گفتگوها پایبند است» روزنامه آرمان (17دی 94) با اشاره به زیان اقتصادی قطع
رابطه با عربستان افزون بر زیان سیاسی نوشت: «اگر میتوانستیم روابط خود را با عربستان بهبود
ببخشیم و حتی یک دلار قیمت نفت افزایش مییافت همان یک دلار در سال تاثیر زیادی براقتصاد
ایران داشت. تعرض به سفارت عربستان سعودی مانند تعرض به هر سفارتخانه دیگری هزینهیی دارد.
دولت در برابر یک سؤال جدی قرار گرفته است که آیا میخواهد روابط دیپلوماتیک سالم و
عادی با سایر کشورها برقرارکند یا خیر؟». یک دلیل سوزش و وحشت باند رفسنجانی روحانی
این است که غرب و آمریکا از حمله به سفارت نتیجه میگیرند که به چنین رژیمی که به هیچ
قاعده و قانون شناخته شده بینالمللی که حتی فاشیسم هیتلری هم بهرسمیت میشناخت و
رعایت میکرد، پایبند نیست، نمیتوان اعتماد کرد؛ در نتیجه، حتی اگر برجام را آنطور
که بسیاری در سنا و کنگره آمریکا خواستار آن هستند، بهکلی باطل نکنند، طبیعی است که
آنها را به فکر میاندازد که بندها و نظارتها و تضمینها را هر چه محکمتر سازند.
بهمنظور مقابله
با این روند، ظریف و وزارتخارجه دولت روحانی، اقدام به برقراری تماسهای گستردهیی
با دولتهای مختلف کردهاند. بخشی از این تماسها، برای اطمینان دادن در مورد اجرای برجام
است. روحانی در همان جلسه هیأت وزیران هم این پیام را رساند که:
«ما به برنامههای خودمان، بدون اعتنا به این سنگاندازیها با قدرت
و قاطعیت ادامه خواهیم داد و انشاءالله برجام را بهزودی اجرایی و عملیاتی خواهیم کرد»
اما بخش عمدهیی
از این تماسها، التماس و درخواست از این کشورها و مشخصاً آمریکا برای میانجیگری و رساندن
پیامهای آشتیجویانه و منتکشانه به عربستان است. در این مورد حرف ابراهیم جعفری وزیر
خارجه عراق خیلی گویا و روشن است او که در واقع حرف دولت روحانی را رله میکرد گفت:
«تمام دنیا بدانند، دولت ایران موافق حمله به سفارت عربستان نبوده، بلکه بهدنبال صلح
و آرامش است». (سایت حکومتی انتخاب 16دی 94) روحانی و ظریف همچنین مرتب تأکید میکنند
که باید با عاملان و آمران حمله به سفارت عربستان برخورد قضایی صورت بگیرد. ظریف در
همین رابطه گفت: «با کسانی که در ماجرای حمله به سفارت عربستان کوتاهی کردند، برخورد
جدی میکنیم. متأسفانه این تلاش ما توسط عربستان بهصورت مناسب پاسخ داده نشد» (سایت
حکومتی انتخاب - 16دی 94). خلاصه اینکه رژیم و مشخصاً دولت روحانی، بهشدت از پیامدهای
سیاسی، نظامی و اقتصادی این قضیه وحشت دارند و تلاش میکنند به هر ترتیب ممکن جلو آن
را بگیرند.