برگرفته از همبستگی ملی ایران ،18 ژانویه 2016حسین یعقوبی
لینک به منبع :
جربه
بیش از سه دهه سلطه خونین استبداد دینی در ایران تحت حاکمیت آخوندهای مرتجع به بارزترین
شکل نشان داده که نظام ولایت مطلقه فقیه نه تنها هیچگونه سنخیتی با مفاهیم اجتماعی
دنیای مدرن چون دمکراسی و حاکمیت مردم نداشته که بزرگترین خیانت را در لوث کردن این
مفاهیم و کلمات نیز مرتکب شده. مصباح یزدی، از نظریه پردازان ولایت فقیه، انتخابات در
این دستگاه نظری را خیلی رک و پوست کنده چنین تعریف می کند: "در حکومت اسلامی
رای مردم هیچ اعتبار شرعی و قانونی ندارد، نه در اصل انتخاب نوع نظام سیاسی کشورشان
و نه در اعتبار قانون اساسی و نه در انتخاب ریاست جمهوری و انتخابات خبرگان و رهبری.
ملاک اعتبار قانونی تنها یک چیز است و آن رضایت ولایت فقیه است. اگر در جمهوری اسلامی
تاکنون سخن از انتخابات بوده است، صرفا به این دلیل است که ولی فقیه مصلحت دیده است
که فعلا انتخابات باشد و نظر مردم هم گرفته شود. ولی فقیه حق دارد و می تواند هر زمان
که اراده کند و مصلحت بداند نوع دیگری از حکومت را که در آن چه بسا اصلا به رای مردم
مراجعه نشود انتخاب کند. مشروعیت حکومت نه تنها تابع رای و رضایت ملت نیست، بلکه رای
ملت هیچ تاثیر و دخالتی در اعتبار آن ندارد". (هفته نامه پرتو؛ ۷ بهمن۱۳۸۴)
آیا
گویاتر از این می توان نشان داد که نظام حاکم بر ایران اساسا متعلق به عصر حاضر نیست؟
اما همانطور که مصباح یزدی یادآوری می کند "ولی فقیه مصلحت دیده است که فعلا انتخابات
باشد" تا مثلا جک استرا، دلال بی حیای استعمار برای توجیه استمالت خود از رژیم
خونریز ایران بگوید: "در منطقهای آکنده از آشوب، ایران کشوری باثبات و رو به
پیشرفت با مولفههای دموکراسی است که در سالهای گذشته تقویت شدهاند. ایران، یک حکومت
دینسالاری با ساختارهای دموکراتیک زیربنایی، رئیسجمهور منتخب و پارلمان (مجلس) است.
۱۴ کرسی از ۲۹۰ کرسی برای اقلیتهای مذهبی اعم از زرتشتی،
مسیحی و یهودی محفوظ هستند". (خبرگزاری فارس ۲۲خرداد۱۳۹۴)
اما
از هم اکنون و در آستانه نمایش انتخاباتی اسفندماه، دستگاه تبلیغاتی امنیتی رژیم
آخوندی و مزدبگیران وزارت منفور اطلاعات، به بهانه مرور وقایع اولین انتخابات مجلس
بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، با ارائه به اصطلاح مستند ها و سریالهای تلویزیونی
و یا با برگزاری صدها نمایشگاه در بسیاری از شهرهای ایران یک کمپین گسترده دروغپردازی
و وارونه گویی را بر علیه سازمان مجاهدین خلق به راه انداخته اند.
"بنیاد هابیلیان به مناسبت بزرگداشت نهم دی، نمایشگاه جریانشناسی
نفاق را در حاشیه همایش فرماندهان و مسئولین فرهنگی پایگاههای بسیج خراسان رضوی در
حسینیه امام خمینی(ره) مشهد برگزار نمود. در بخش دیگری از این نمایشگاه برای بالابردن
سطح آگاهی مردم و مقابله زود هنگام با فتنه جدید و به نحوه ارتباط عناصر گروهک تروریستی
منافقین با جریان فتنه ۸۸ پرداخته شد و به اعترافات عناصر دستگیر شده مرتبط با اغتشاشات
سال ۸۸ اشاره شد". (سایت بنیاد هابیلیان وزارت بدنام اطلاعات ۰۵ دی ۱۳۹۴)
پیشتر
توضیح داده شد که مفاهیمی چون انتخابات و دمکراسی در نظام آخوندی در تعارض آشکار با
ذات اصل ولایت فقیه قرار دارد. اما رژیم از طرفی ناگزیر به تن دادن به این نمایش تحمیلی
است و از سوی دیگر از آنجائیکه سردمداران رژیم غرق در بحران، خود بهتر از هر کسی به
عمق پوسیدگی نظام و تنفر عمومی از آن واقف هستند، حتی در کادر همین خیمه شب بازی مضحک
چنان از پیوند پیشتاز دینامیزم دهنده به نیروهای قیام، آنگونه که در سال ۸۸ اتفاق افتاد، به وحشت و
هراس افتاده
اند، که ناگزیر راهی جز آماده باش دادن سراسری به آدمکشان دوایر امنیتی و جاسوسی شان
بر علیه سازمان مجاهدین خلق ندارد. خامنه ای، ولی فقیه مفلوک نظام و رهبر آدمکشان اطلاعاتی،
خود بیشتر از هر کس به این امر واقف است که همین شوی مسخره می تواند، بهانه ای برای
بروز خشم فروخورده میلیونها ایرانی گشته و به جارو شدن کل نظام منجر گردد. وی در دیدار با رؤسای دانشگاهها به تنفر عمومی از نظامش اعتراف
کرده و وحشت خود را صراحتا اینگونه بزبان می آورد: "هنگامی که طرف مقابل میگوید
"انتخابات بهانه است و اصل نظام نشانه است"، فرد معتقد به نظام چه باید بکند؟
اگر بصیرت نباشد، وظیفهی لحظهای نیاز انجام نخواهد شد". (سایت خامنه ای۲۰ابان ۱۳۹۴)
بدیهی است که
منظور از"فرد معتقد به نظام"، مشتی قاتل و رجاله و آدمکش اطلاعاتی بوده؛
چرا که این روزها در نتیجه سرخوردگی ناشی از بحران های فزاینده درون نظام و بویژه بعد
از"برجام" و "برشام" و کنده شدن "قلب رآکتور اراک" که
بخشی حساس از قلب سیاست حفظ نظام بود، دیگر حتی ساندیس خوران رده های پایین هم برای
چرندیات "مقام معظم رهبری" تره خورد نمی کنند! بنابراین روشن می گردد که تشدید تشبثات رژیم آخوندی در قالب سریالهای
تلویزیونی مسخره و برگزاری نمایشگاههای گوناگون "بنیاد هابیلیان" و انواع
و اقسام انجمن های زیرمجموعه آن در داخل و خارج کشور بر علیه سازمان مجاهدین خلق و
به ویژه رهبری آن، اجرای همان "وظیفه لحظه ای" است که خامنه ای رهنمود آن
را پیشتر به اوباشان خود داده و تنها مبین وحشت و هراسی است که رژیم بحران زده ولایت
فقیه از نفوذ مجاهدین در بین مردم و به خصوص جوانان انقلابی احساس می کند.