۱۳۹۴ بهمن ۱۹, دوشنبه

اخباری از زندانهای قرون وسطایی رژیم فاشیستی آخوندها در ایران



8فوریه 2016 ، خبرهایی از منابع داخل کشور  از زندانهای رژیم ضدبشری ملاهای ایران 

                                                                       زندان گوهر دشت 
در سالن12 زندان گوهردشت بيماري پوستي شيوع پيدا كرده است. خانوادههاي زندانيان گفتهاند، رژيم قصد دارد تعداد زيادي از زندانيان بندهاي مختلف اوين را به زندان بزرگ در منطقه فشافويه منتقل نمايد. اصغر محمودي از زندانيان دهه60 هوار مجاهدين كه به زندان گنبد تبعيد شده بود، دچار بيماري و مشكلات جدي جسمي شده و هم اكنون به دليل بيماري به بند7 زندان اوين منتقل شده است.

علي معزي و شاهين ذوقي تبار 2نامه جداگانه به دبيركل سازمان ملل، درباره بردن مزدوران به نام خانواده مجاهدين به مقابل ليبرتي، نوشتهاند. محمد علي منصوري متني درباره وضعيت زندانيان و كمك به آنها و دستگيري فرزندش عليرضا منصوري نوشته است. 7تن از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج طی نامهای به گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران احمد شهید از عدم مدت زمان بازداشت خود نوشته و خواهان رسیدگی مجامع حقوق بشری نسبت به زیر پا 

گذاشتن قوانین نظام توسط مسئولین شدند. آیت‌الله کاظمینی بروجردی با ارسال پیامی از زندان اوین شرکت در انتخابات را امري حرام دانست و از مردم خواست که در آن شرکت نکنند. زنداني سياسي عليرضا گليپور از بند7 اوين پيامي خطاب به مردم درخصوص سركوب توسط نظام و پافشاري خودش روي اصولش نوشته است. طاهری از 10بهمن اعتصاب غذاي نامحدود خود را تا آزادی از زندان آغاز کرد. سعید حسین زاده فعال مدنی محبوس در بند ۷ زندان اوین، که با وجود کارشکنی‌های مکرر سپاه تا این لحظه موفق نشده برای درمان خود از مرخصی پزشکی و درمانی استفاده کند، طی نامه‌ای اعتراضی به دادیار ویژه زندانیان سیاسی زندان اوین از کارشکنی‌های صورت گرفته برای عدم درمان خود انتقاد کرد. محمد رضا عالي پيام نامهاي طنزآميز از زندان گوهردشت به حسن خميني نوشته است. زندانيان سالن12 زندان گوهردشت كه اغلب سني هستند در مقابل يورش گارد زندان با پوتين به محوطه بندشان، مقاومت كردند.

دستگيري كارگران:: بیش از 20نفر از کارگران مجتمع مس خاتون آباد استان کرمان به دلیل شرکت در تجمعات صنفی که طی روزهای گذشته در اعتراض به تعدیل و بیکار شدن آنها برپا شده بود بازداشت شده‌اند.
شكايت زندانيان از وضعيت سالن12 زندان گوهردشت: گزارشات رسیده از زندان گوهردشت حاکی از مشکلات زندانیان در مورد وضعیت لوازم گرمایشی و عدم امکانات گرمایشی سالن۱۲ بوده است. به گفته زندانیان در زمستانها شوفاژهای این سالن تقریباً خاموش است و در تابستان هم وسیله سرمایشی نیست و تمامی روزنه‌ها را با ورق و توری‌های آهنی بسته‌اند به طوری که نمی‌شود نفس کشید. این درحالیست که در سالن۱۲ محل نگهداری زندانیان سیاسی اکثر زندانیان بیمار هستند و تعداد زیادی از آنها دارای سن بالا بوده و نیازمند هوای مناسب برای زندگی هستند. زندانیان ادامه این روند و بی توجهی مسئولین را چیزی غیر از شکنجه نمی‌دانند و ابراز داشته‌اند که این سالن بدون داشتن تهویه و لوازم گرمایشی در زمستان موجب وخامت وضعیت جسمانی افراد بیمار شده و نبود روزنه‌ای برای تعویض هوا در تابستانها به شیوع بیماری‌های واگیردار دامن می‌زند. بنابرهمین گزارش نبود آب گرم نیز یکی دیگر از مسائلی است که زندانیان را با مشکلات بسیاری در رابطه با استحمام رو به رو کرده است. زندانیان نسبت به این وضعیت معترض بوده و خواهان رسیدگی هر چه سریع‌تر مسئولین به وضعیت گرما و سرما در این سالن و رفع مشکلات آب گرم شدند.

اعتراض گسترده زندانیان سیاسی زندان ارومیه:: جمعی از زندانیان سیاسی زندان مرکزی ارومیه در اعتراض به عدم اجرای اصل تفکیک جرایم زندانیان، به طور هماهنگ از تحویل غذای زندان خودداری کردند. زندانیان سیاسی بند ۱۲ زندان مرکزی ارومیه در این حرکت اعتراضی خواستار خروج زندانیان جرایم غیرسیاسی از این بند و انتقال زندانیان سیاسی بندهای دیگر به این بند شدند. به دنبال گسترش اعتراضات به دستور حفاظت زندان، 2زندانی سیاسی به سلولهای انفرادی منتقل شدند. این اعتراضات که از 6بهمن آغاز شده، همچنان ادامه داشته و زندانیان اعلام کردند: تا زمانیکه 2زندانی منتقل شده به انفرادی به بند بازگرداننده نشوند به اعتراض خویش ادامه خواهند داد. زندانیان در پی دستیابی به خواستههایشان به اعتراضات خود خاتمه دادند.
محكوميت شكنجهها:: خالد حرداني زنداني زنداني سياسي در زندان گوهردشت نامهاي در محكوميته شكنجه ها منتشر كرده است. متن نامه به اين قرار است: متاسفانه حکومت جمهوری اسلامی روز به روز با روند افزایش بازداشتی ها و گرفتن اعترافات اجباری به دلیل سرکوب مردم بیگناه به خصوص در خوزستان و مناطق محروم سعی در تقلای بیشتر برای برجای ماندنش را دارد. تن به شکنجه های قرون وسطایی می دهد و مردم بیگناه را با بهانه های مختلفی مثل تبلیغ علیه نظام بازداشت و با شکنجه های شدید سعی در گرفتن اعترافات اجباری و بعد هم با شکنجه های سفید تمام تلاشش را در ذره ذره از بین بردن انسانهای شریف و آزاده انجام می دهد و از هیچ کوششی برای گمراه کردن افکار عمومی هم دریغ نمی کند. اینجانب خالد حردانی زندانی سیاسی زندان رجایی شهر که سالهاست در زندان های حکومت جمهوری اسلامی تحت شدیدترین فشار و شکنجه ها قرار داشته ام و از نزدیک با این وضعیت آشنایی دارم رفتارهای غیر انسانی مسئولین نسبت به زندانیان سیاسی و عقیدتی در هر کجای ایران و در هر زندانی به خصوص زندانیان سیاسی عقیدتی در زندان های اهواز را محکوم کرده و از سازمان های حقوق بشری خواهان رسیدگی به وضعیت افرادی که تحت شکنجه های شدید قرار داشته اند مانند کاظم خوش نمک در زندان کارون اهواز، ماجد آلبوغبیش در زندان شیبان اهواز و سایر زندانیان هستم.
گزارشی از وضعیت بهداری زندان اوین: هرانا: وضعیت بهداری زندان اوین نامناسب توصیف شده و نارضایتی زندانیان از بهداری اوین افزایش یافته است. تحویل داروهای اشتباه که بارها مورد اعتراض زندانیان قرار گرفته با بی توجهی یا توجیه نامناسب و غیرمنطقی افراد بهداری مواجه شده و با اینکه بارها زندانیان حتی قرصهای خودشان را از بیرون تهیه کرده و به بهداری تحویل دادهاند تا از همان داروها استفاده کنند، داروهایشان دستکاری شده است. آزمایشهای انجام شده توسط بهداری اوین نیز یا نادرست بوده و یا پاسخهای داده شده نادرست و جابجا داده میشود.وضعیت بهداشت نیز در بهداری در سطح بسیار نازلی است و بهداری اوین از حداقل امکانات بهداشتی محروم است. ظروف مخصوص داروی بهداری و ظروف تحویل داروها به زندانیان تا حدی کثیف است که خود میتواند عامل انتقال بیماریهای گوناگون گردد. وضعیت آمبولانسهای بهداری اوین نیز در وضعیت نامناسبی به سر میبرند. بصورتی که نه تنها تمام دستگاهها و تجهیزات مورد نیاز آمبولانس خراب و از کار افتاده است بلکه به قدری کثیف و آلوده است که طاقت تحمل این وضعیت برای انسانهای سالم نیز وجود ندارد. بندهای زندان اوین فاقد برانکارد یا وسیلهای برای حمل زندانیان بدحال و از هوش رفته است و در چنین زمانهایی میبایست خود زندانیان همبندی بدحال خود را جابجا کنند و در این مواقع ماموران زندان و پاسیارها کوچکترین کمکی برای انتقال بیمار به بهداری انجام نمیدهند.  اعزامهای بیماران به موقع انجام نمیشود و در مورد اعزام بیماران سختگیریهای بی جا و ناموجهی به کار گرفته میشود و بیماران بدحال به جای اعزام به بیمارستانها و پزشکان متخصص خود، با تزریق آمپولهای آرام بخش و کورتون به بندها منتقل میشوند.
رای تبصره ۳۳ لایحه برنامه ششم توسعه با خارج کردن کارجویان زیر ۲۹سال از شمول قانون کار، نیست؟ اعضای سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران معتقدند محدود کردن هرچه بیشتر سندیکاهای کارگری و آموزگاری بر ضد منافع زحمتکشان و امنیت ملی و زیر پا نهادن اصول قانون اساسی است و غیرقانونی.
 تراکم شدید جمعیت در زندان‌ها:: علی اصغر جهانگیر رئیس سازمان زندانها: امروز ظرفیت استاندارد زندانها در کشور 83هزار نفر است درحالیکه زندانهای کشور پذیرای 220هزار زندانی هستند. با بیان اینکه در سال گذشته 43 هزار نفر صرفاً یک روز در زندان بوده اند، از قضات خواست از اعزام چنین متهمانی به زندان خودداری کنند که قضات پیشنهاد تشکیل بازداشتگاه را برای نگهداری چنین اشخاصی ارائه دادند. وی در باب ورود مواد مخدر و دیگر اقلام ممنوعه به زندان ها، ضمن پذیرش معضل، به مشکلات سازمان زندان ها در این زمینه اشاره و ابراز امیدواری کرد با رفع برخی مشکلات مالی سازمان زندان ها، از حجم اینگونه مشکلات کاسته شود
حسنك كجايي: جامعه زندانيان سياسي ايران: افشين بايماني زنداني سياسي در زندان گوهردشت كرج نامهاي با عنوان ”حسنك كجايي” درخصوص بحث برجام و حقهبازيهاي روحاني نوشته است. متن نامه به اين قرار است: ظریفی می گفت اصولا حسن ها در طول تاریخ و فرهنگ ایران نقش مهمی داشته اند از حسنک وزیر تا سیدحسن جوری از حسن کچل تا شیرحسن نصرالله و از حسن صباح گرفته تا همین حسن روحانی خودمان . مردی که از زیر سیاستهای تپلیستی محمود خان احمدی نژاد و در میان کشاکش دعوای راست سنتی با راست مدرن به جنگ اصلاح طلبان مطیع امر رهبر با اصولگرایان به پادویتی ناگهان سربرآورد و الحق که بسیار هم خوش اقبال بود. حسن روحانی تبدیل شد به قهرمانی که به یک کرشمه بخت محمد مکری را به سیاهی نشاند و به یک اشاره فجوهات تلویزیونی مهمی را نصیب ان سید حسن نصرالله که مست از نشخوار دلارهای نفتی هلال شیعی در گروی لبنان گرد و خاک می نمود و سلسله همگان را در پی داشت.چه متشکریم...! چه متشکریم حسن. در عرصه داخلی هم یک تنه تیم ملی فوتبال را به جام جهانی برد و عرق نکرده تیم والیبال امریکا را در هم کوبید و باز هم کف و سوت در داخل... چه متشکریم حسن. مولودی که معلوم نشد از استین سیاست مداران به پستو خزیده روحانیون بیرون جهیده و یا به واقع به دستور عالیجناب سرخ پوش وارث آن سید نازک طبع عبا شکلاتی است که از اصلاح طلبی برداشت حداقلی در حد یک رفرمیست را داشت اما آنچه مهم است اینکه این بار هم یک حسن دیگر ظهور کرد تا طالع سعد بر تارک حاکمیت بنشاند و مهم تر اینکه قرار نیست شکم مردمان را با هیجان و کف و سوت سیر کرد و مردم مطالبات دیگری به غیر از برگزاری سخنرانی های کشور هم دارند. حال هیجانات فرونشسته کاندرو شقشقته فقدت.در این بین آنچه از حسن روحانی بیان شده تکیه بی اندازه او بر کلیدی است که رهبر ایران برای بده بستان و یا همان نرمش قهرمانانه در موضوع هسته ای در جیب او گذاشته و به نظر می رسد ایشان این کلید را شاه کلید همه درد و گرفتاری می بیند.امروز در افسانه اجرای برجام یعنی آن چیزی که کعبه آمال همه حاکمیت به نظر می رسد قرار داریم و معتقدم این روز نه تنها روز جشن حاکمیت نخواهد بود که روز اغاز باز شدن مشت خالی حکومت در حل مشکلات مردم است.دوران فرافکنی و انداختن مسئولیت تمام بدبختی ها و فلاکت هایی که در اصل ناشی از بی کفایتی حکومت است به گردن تحریم ها پایان میابد و مردم به مرور و با برآورده نشدن مطالباتشان در عرصه اقتصادی و سیاست داخلی گرفته تا مسائل حقوق بشری رو در روی آخوندی خواهند ایستاد که در قم علمای حوزه عمامه ی حجت الاسلامی بر سرش نهاده اند و در ولاسکو سیاست مداران انگلیسی کلاه حقوق. روزی که ندای مردم حاکمیت را به خود خواهد اورد که حسن جان شبت سمور گذشت بر لب تنور گذشت. افشین بایمانی - یکشنبه 27 دی ماه 1394 بند2 زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت)

پايان اعتصاب غذاي بهنام ابراهيم زاده و ارژنگ داوودي و بيانيه بهنام ابراهيم زاده: فعالين حقوق بشر و دمكراسي در ايران: فعال کارگری بهنام ابراهیم زاده که در حمایت از خواستههای زندانی سیاسی ارژنگ داودی دست به اعتصاب غذا زده بود ،پس از ۲۱روز اعتصاب غذا و تن دادن  قوه قضاییه به  تمامی خواستههای  ارژنگ داودی  ۲۸دی همراه با ارژنگ داودی به اعتصاب غذا و داروی خود پایان داد. وی طی بیانیهای پایان اعتصاب غذا و داروی خود و زندانی سیاسی ارژنگ داودی را اعلام  نمود. متن بيانيه به اين قرار است: ایستادگی و پایداری در برابر دوست بازی و قدرت نمایی، ملت بزرگ ایران، بالاخره پس از ۴۷ روزاعتصاب غذا و دارو زندانی سیاسی ارژنگ داودی به نتیجه رسید و مسئولین قضایی مجبور به پذیرش حقانیت و خواستههای به حق وی شدند. این میرساند که ایستادگی و مقاومت در برابر زورگویی، هرچند تلخ و رنج آور است ولی دیر یا زود ثمره شیرین خود را به نمایش میگذارد. اینجانب زندانی سیاسی و فعال کارگری بهنام ابراهیم زاده بعنوان یک همبندی، عزم راسخ این مبارز قدیمی را میستایم و به مقامات قضایی توصیه میکنم که بهتر آن بود که دادستان جعفری دولت آبادی و عباس حاجیلو قاضی ناظر بر امور زندانیان سیاسی بسیار زودتر از این دست از لجاجت بیهوده برمیداشتند. امیدواریم که من بعد برای دروغگویان و یاران پراکنده آنها در حکومت ارزشی قائل نشوند و آنطور که در زندان شایع شده متهم به دوست بازی نشوند. در پایان امیدوارم که مقاومت و پایداری آقای ارژنگ داودی برای احقاق حقوق حقه خود علاوه بر اینکه برای ما ایرانیان سرمشق باشد به مقامات قضایی نامبرده این درس را بدهد که دوران زورگویی حتی در رژیم ولایت فقیه از بین رفته است.  بهنام ابراهیم زاده، فعال کارگری

نامه یکی از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت: خبرگزاري بام: یکی از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت در نامه‌ای با فریبکار خواندن رجال سیاسی ایران نوشته است: آنها آگاهند که با سیاستهای نابخردانه خود در طی ۳۷سال اختناق، کاری به جز پایمال کردن حقوق ملت ایران و منطقه پیش نبرده‌اند و به این یقین رسیده‌اند که پیکره حاکمیت رو به زوال و نابودی است و از درون پوسیده است و نفسش به شماره افتاده و دوام ظاهری و کوتاه مدت خود را به جز تسلیم در برابر خواسته‌های جوامع غربی، منطقه و ملت ایران نمی‌داند. متن نامه به اين قرار است:  به گفته مسئولین رده بالای حاکمیت: براساس مصوبات شورای امنیت و مصالح نظام 4نفر دوتابعیتی از زندان آزاد شدند. سرتیتری که بنا به آن حکومت خودکامه ایران فریبکارانه خود را مدافع و پیش قدم در اجرای حقوق بشر جلوه می‌دهد. اما همگان بر این باورند که این داعیان حقوق بشر بعد از ۳۷سال سیاست مزدورانه، حاکمیت مستبد و دیکتاتور بر آن است که سر خم کرده و با فضاحت تمام تن به ذلتی که سال‌هاست در خفا داشته است اقرار کند و با مسائلی که هر روز شکل می‌گیرد، رفته رفته اگرمنبعد فردی را به خاطر اینکه شعار مرگ بر آمریکا سر داده به محاکمه و زندان بفرستند و بعد از اندک مدتی آنها را به نام حقوق بشر اسلامی آزاد کنند جای تعجب ندارد. رجال فریبکار سیاسی ایران خود خوب می‌دانند که به انتهای راه رسیده‌اند و ترفندهای آنان دیگر اثری ندارد. آنها آگاهند که با سیاست‌های نابخردانه خود در طی ۳۷سال اختناق، کاری به جز پایمال کردن حقوق ملت ایران و منطقه پیش نبرده‌اند و به این یقین رسیده‌اند که پیکره حاکمیت رو به زوال و نابودی است و از درون پوسیده است و نفسش به شماره افتاده و دوام ظاهری و کوتاه مدت خود را به جز تسلیم در برابر خواسته‌های جوامع غربی، منطقه و ملت ایران نمی‌داند که در غیر این صورت مرگش حتمی است و ناچار باید با این مسئله کنار بیاید و همچنان که از قبل شاهد بوده‌ایم به عناوین مختلف زیر بار خفت رفته و زبونی خود را به اثبات رسانده و می‌رساند و مدال و نشان دیگر را به کلکسیون خیانتش به این مرز و بوم و مردم اضافه کرده است. به امید آنکه هر چه زودترخون فرزندان مبارز میهنمان که زیر بار استبداد نرفته و جان و شیرین خود را هدیه به آزادگی کردند به ثمر بنشیند. آن روز نزدیک است م.س زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج