این روزها که رژیم ضد بشر ووحشی ترین رژیم تاریخ در گیر ودار جنگ گرگها ودریدن همدیگر هستند وما که از 30 خرداد ببعد رژیم را نامشروع اعلام کردیم وتا الان هم اصلا کوتاه نیامدیم هرچند که قیمت اش بسیار بسیار زیاد بود اما قیمت را دادیم وبا زهم خواهیم داد اما آیا از خود پرسیدید چرا همچنین رای ما برای این انتخابات چیست !!!بله این وظیفه هر ایرانی وطن پرست با هر عقیده وهر مشی وهر خط فکری است که اگر به ایران این زیباترین وطن عشق می ورزد وبه قول شاعر :
الهی آتش عشقم به جان زن
شرر زان شعله ام بر استخوان زن
چوشمع ام برفروز از آتش عشق
بر آن آتش دلم پروانه سان زن
بله ما به وطن خود عشق می ورزیم پس رای هم میدهیم ورای ما سرنگونی است
* * *
الهی آتش عشقم به جان زن
شرر زان شعله ام بر استخوان زن
چوشمع ام برفروز از آتش عشق
بر آن آتش دلم پروانه سان زن
بله ما به وطن خود عشق می ورزیم پس رای هم میدهیم ورای ما سرنگونی است
این روزها بحران نمایش انتخابات در
رژیم ولایتفقیه به بحرانی علاجناپذیر تبدیل شده. در این جنگ قدرت، هر دو باند
تلاش میکنند که سهم بیشتری را از آن خودشان کنند تا در چپاول اموال مردم ایران
دست باز تری داشته باشند. اما در این بین خواسته جوانان چیست؟!
در این رابطه سراغ یکی از
رسانههای بینالمللی میرویم تا ببینیم آنها چه برآوردی از وضعیت جوانان در نمایش
انتخابات در ایران دارند.
سایت نیویورک تایمز بهنقل
از خبرگزاری رویتر در 15بهمن نوشته: بسیاری از زنان و جوانان ایرانی در مورد
انتخابات آینده سرخورده شده و از اصلاحات نومیدند و از طرف دیگر امیدشان به آخوند
روحانی را از دست دادهاند. این سایت مینویسد که «ستاره» یک دانشجو و فارغالتحصیل
از شهر شمالی رشت است. او گفته ”من نمیخواهم همان اشتباه را دوباره تکرار کنم، من
به روحانی رأی دادم، آیا توانست وضع ما را بهتر کند؟ نه“. نیویورک
تایمز در قسمت دیگری از مقالهاش مینویسد: قولهای روحانی که محدودیتها بر روی اینترنت
را کاهش میدهد انجام نشد. رسانههای اجتماعی رسماً مسدود است، هر چند روحانی و
خامنهای شماره حسابهای توئیتر خودشان را دارند. این سایت نتیجهگیری میکند که این
اعتراض عمدهای است که در میان سنین زیر30سال وجود دارد. جمعیتی که بیش از دو سوم
جمعیت 78 میلیونی را تشکیل میدهد. جمعیتی که بعد از روی کارآمدن این رژیم بدنیا
آمدند. در قسمت دیگری از این مقاله از یک مهندس 27ساله در تهران نقل شده که ”من
نمیخواهم رأی بدهم، رأی دادن چه فایدهای دارد؟ امیدهای من بر باد رفته“.
بله، حتی رسانههای بینالمللی
هم در گزارشهای خود به انعکاس خشم انفجاری جوانان ایرانی پرداختند. خشمی که این
روزها در غالب اعتراضات جوانان و فارغالتحصیلان بیکار و دانشجویان و کارگران و
همه اقشار محروم و ستمدیده ایرانی به چشم دیده میشود. بیدلیل نیست که تمام
باندهای نظام، از خود ولیفقیه گرفته تا رفسنجانی و روحانی کاسه گدایی برای نمایش
انتخابات دست گرفتند و در یک کر هماهنگ میگویند که همه باید در انتخابات شرکت
کنند. مثلاً خامنهای گفت حتی اگر من، یعنی خامنهای را هم قبول ندارید در انتخابات
شرکت کنید. یا روحانی و رفسنجانی که گفتند نباید به صندوقهای رأی پشت کرد.
بهراستی پشت کردن جوانان
به نمایش انتخابات چه معنایی دارد؟! پاسخ روشن است. حرف دل
جوانهای ایرانی که آن را روی دیوارها ثبت میکنند یا در اعتراضها و در شعارهای
مختلف فریاد میزنند، این است: «رأی من سرنگونیه»، چرا که تا این رژیم هست، در ایران
هیچ چیز جز جنایت و چپاول وجود نخواهد داشت و نمایشهای انتخابات هم برای تحکیم همین
جنایات برگزار میشود و جالب این جاست که حالا این باندهای خود رژیم هستند که از
ناسالم بودن انتخابات حرف میزنند.
آری جوانان ایرانی یک
خواسته بیشتر ندارند، سرنگونی تمامیت نظام جهل و جنایت آخوندی.