23 فوریه 2016:
میر باقر صداقی مزدور وزارت اطلاعات شریک جنایت قتل عام اشرف وموشک بارانهای لیبرتی
میر باقر صدای عصاکش وزارت اطلاعات:
میر باقر صداقی مزدوری است که حتی برای برادرش میرواقف که در
لیبرتی بود واخیرا به آلبانی منتقل شد جاسوسی وآدم فروشی میکرد وحتی به پاسداران
که نام مستعارشان در حمله به لیبرتی جیش المختار است درخواست میکرد که به
لیبرتی حمله کنند چون تا خرخره در رذالت وشناعت کثیف مزدوری گشتاپو آخوندی فرو
رفته بود تا در اروپا به زندگی کثیف خود با پول خون بهترین فرزندان ایران ادامه
دهد
مالكي هنگاميکه جنايت شنيع
10 شهريور اشرف و قتلعام 52 مجاهد اشرفي و به گروگان گرفتن 7 مجاهد ديگر را مرتكب
شد، نيازمند فريبكاري و مخفي كردن اين جنايت بود. جنايتي كه به گواهي دادگاه بينالمللي
اسپانيا و حقوقدانان بينالمللي جنايت عليه بشريت بود. براي انجام اين خدمت، رذيلت
پيشگاني ايراني به ياري پسرخواندة خليفة ارتجاع شتافتند. ميرباقر صداقي يكي از آنان
بود.
آنان كه جملگي مستخدمان اطلاعات
آخوندي و اغلب مقيم خارج كشور بودند، طي نامهيي خطاب به «عاليجناب آقاي نوري مالكي
رئيسالوزراي عراق»، «نهايت سپاسگزاري و تشكر عميق» را به خاطر آنچه در رابطه با مجاهدين
به عملآورده، تقديم وي كردند.
در 26 اسفند 92 پردهها بهطور
كامل كنار ميرود و مستخدمان اطلاعات ولايتفقيه نقاب از چهره برميدارند. روزنامه
حكومتي الصباح الجديد (17 مارس 2014) نامه سرگشادهيي را با اسامي دهها تن از بهاصطلاح
جداشدگان سازمان مجاهدين خلق ايران ازجمله «ميرباقر صداقي» خطاب به «عاليجناب! آقاي
نوري مالكي...» منتشر ميكند. مزدوران در اين نامه براي مشروع كردن قتلعام اشرفيها
نوشتند: «دهها تن از جداشدگان ايراني از سازمان مجاهدين خلق ايران خواستار جدا كردن
ساكنان كمپ ليبرتي از رهبري سازمان ... شدند».
آنان در ابتداي همين نامه
«... نهايت سپاسگزاري و تشكر عميق... » را از تروريست - قاتل مجاهدين به عمل ميآورند
و نوشتند: «... ما افراد جداشده از تشكيلات اين سازمان كه بعضاً افراد خانوادههاي
ساكنان كمپ ليبرتي هستيم... ميخواهيم که با هماهنگي و همکاري يونامي و نهادهاي ذيربط
سازمان ملل متحد و سفارتخانههاي کشورهاي اروپايي و آمريکا در جهت جداسازي افراد و
بدنه پايين سازمان در کمپ مذکور از رأس و رهبري تشکيلات مخوف آن و اعلام انحلال اين
رهبري و تشکيلات و خودداري از به رسميت شناختن و مذاکره با آن تحت پوش دروغين و موهوم
نمايندگان ساکنان ليبرتي، تلاش لازم مبذول گردد... ما جداشدگان از سازمان مجاهدين خلق
نيز آمادهايم در اين راستا تمام تجارب خودمان را در اختيار دولت عراق و سازمان ملل
و كميساريايعالي پناهندگان ملل متحد قرار بدهيم...».
جالب اين است كه نامه مستخدمان
وزارت اطلاعات به مالكي جنايتكار 11 روز قبل از انتشار در الصباح الجديد، در سايتهاي
وزارت اطلاعات منتشرشده بود كه آدرس نويسنده و سفارش دهندة آن را بر ملأ ميكرد.
هرکدام از امضاکنندگان، پيشينة
سالها مزدوري و خوشخدمتي براي جلادان و شكنجه گران در داخل و خارج ايران را در كارنامه
خوددارند و بسياري از آنها در شكنجه رواني ساكنان اشرف با 320 بلندگو يا در طراحي
حملات به اشرف و ليبرتي شركت داشته و دارند كه با اسناد غيرقابلانکار توسط مقاومت
ايران افشاشدهاند.
پيشازاين ميرباقر صداقي در
مرداد 92 پس از تكميلِ پروسة چفت و جور شدن با شبكه اطلاعاتي آخوندها در خارج و بهطور
مشخص مأمور شناخته شدة وزارت اطلاعات بتول ابراهيمي (در سوئيس) كه مجاهدين پيشاپيش
اسناد مزدوري او مبني بر اعتراف به انجام مأموريت جاسوسي و نفوذ از طرف اطلاعات بدنام
آخوندي در ارتش آزاديبخش را منتشر كرده بودند، رونمايي شده بود و به يادش آورده بودند
تا بگويد: «کسي خبردار نشد که در اين ساليان بر ما در اشرف و قرارگاههاي مجاهدين چه
گذشت» (اينترلينك، 2 شهريور 92).
بلافاصله پس از به صحنه آوردن اين مزدور
و دروغپردازيهاي وي، وزارت اطلاعات از زبان مزدور شناختهشده و بدنام ديگري يعني
بتول سلطاني ضمن تبريك، به تشويق و تمجيد او پرداخت و نوشت: «جاي تبريک داره که بهعنوان
شاهدي ديگر لب به سخن گشودهايد» (اينترلينك، 24 مرداد 92)
حالا هم قاتلان و دژخيماني كه
مستقيماً دست در خون مجاهدين داشتند و هم پادوها و شاگردان آنها، يکمرتبه همه دلواپس
افراد «رنجديده» اشرف و ليبرتي شدند كه از دنياي آزاد و از تنفس در فضاي آزاد محروماند،
از امكانات ارتباطي اين عصر، از كامپيوتر و موبايل خبر ندارند! بايستي هر چه سريعتر
از عراق به كشورهاي ديگر منتقل شوند وگرنه كشتار ديگري در انتظار آنان است و در اين
موضوع هم باز مجاهدين مسئول آن هستند.
تشبثات زبونانه گشتاپوي ملايان
در آستانه گردهمايي بزرگ ايرانيان در ويلپنت پاريس
در آستانه گردهمايي مقاومت،
گشتاپوي آخوندي ميرباقر صداقي و چند مأمور و پادوي ديگر خود در كشورهاي مختلف را بسيج
كرد و آنها را به پاريس روانه كرد تا به خيال خود با برگزاري چند نمايش خياباني طي
روزهاي 17 ارديبهشت، 18 و 23 خرداد عليه حضور مجاهدين در فرانسه و نقش مقاومت ايران
در تمركز جنبش بينالمللي عليه بنيادگرايي كه قلب آن در تهران ميطپد و همچنين حمايت
از حفاظت مجاهدين در ليبرتي چند شعار بدهند و عكس يادگاري براي ارسال به وزارت اطلاعات
بهعنوان بيلان كار بدهند، كه البته حاصل كار جز رسوايي و روسياهي چيز ديگري نبود.
در اين نمايش، علاوه بر مزدور ميرباقر صداقي، مزدوراني كه در سيرك اشرف شركت داشتند
تا براي قتلعام اشرفيها زمينهسازي كنند، ديده ميشدند ازجمله سبحاني، راستگو، صادقينژاد،
بتول سلطاني، قربانعلي حسيننژاد، عيسي آزاده و ... ازآنجاکه آخوندها در تلاشهاي گستردة
خود براي ممانعت از برگزاري گردهمايي عظيم مقاومت شکستخورده بودند، شبكة خارج كشوري
تلويزيون رژيم موسوم به جام جم در تبليغات براي نمايش مسخرة مزدورانش گفت:
«مجاهدين را از خاك
فرانسه اخراج كنيد. اين شعار جداشدگان از سازمان مجاهدين در ميدان شاتله پاريس
بود».
مستخدم اطلاعات آخوندي ميرباقر
صداقي در حال انجام نمايش خياباني براي تلويزيون جام جم رژيم 24 خرداد 94
بريدگي و اخراج ميرباقر صداقي
به دنبال حمله آمريكا و نيروهاي ائتلاف به عراق در سال 1382 و تغيير حكومت عراق و تغيير
شرايط و تعادل قوا در منطقه، تاب تحمل سختيهاي مبارزه را نداشت. او در اين سال به
همراه تمامي مجاهدين در مصاحبه خصوصي با نُه ارگان آمريکايي شركت داشت ولي بهرغم ادعاهاي
فعلياش، قصدي براي جداي از مجاهدين به آنها ابراز نكرد. بااينحال به دليل عدم كشش
مبارزاتي در تاريخ 17 تير 1383 اخراج شد و به تيف (خروجي تحت كنترل نيروهاي آمريكايي)
رفت.نامبرده سالها پيش از اخراج از مناسبات
مجاهدين نوشته بود او پس از بسته شدن تيف در ارتباط با مأموران وزارت اطلاعات در اروپا قرار گرفت و به يكي از گماشتههاي وزارت جاسوسي
و ترور ملايان در سوئيس تبديل شد.04
ازجمله وظايف وي، شركت در نمايشهاي
وزارت اطلاعات در خارج كشور، امضاي تومارهاي ساختهوپرداخته گشتاپوي آخوندي عليه اشرفيها
و مراجعه به مراكز و سفارتخانههاي كشورهاي اروپايي بهمنظور مشروع كردن جنايات رژيم
آخوندي عليه اشرفيها، حضور به همراه ساير مزدوران شبكه اطلاعات در اروپا در جلو ساختمان
اجلاس حقوق بشر در ژنو همزمان با اكيپ اطلاعاتي اعزامي از تهران بهمنظور ممانعت از
محكوميت آخوندها به دليل نقض گسترده و وحشتناك حقوق بشر و اعدام و كشتار هموطنانمان
و در خدمت خط رژيم براي برگرداندن برگ حقوق بشر عليه مجاهدين و ... است. وزارت اطلاعات
هرساله در مقطع برگزاري مراسم ساليانه مقاومت در پاريس مأموران خود ازجمله ميرباقر
صداقي را از كشورهاي مختلف اروپايي بار زده و در پاريس تخليه ميكند تا در ايجاد آشوب
و اغتشاش در پاريس بهمنظور زمينهسازي اقدامات تروريستي عليه مقر شوراي ملي مقاومت
انجاموظيفه نمايند.
مراجعه به سفارت عراق در سوئيس
و اعلام آمادگي خوشرقصي براي نيروي تروريستي قدس در زمينهسازي كشتار مجاهدين در عراق
و ... از ديگر مأموريتهاي محوله به اين گماشتة دونپايه ملايان ميباشد: ميرباقر صداقي
و مهدي نيكبخت «در رابطه با حمايت و همکاري و ملاقاتهاي پنهاني رهبران [مجاهدين] با
گروه تروريستي داعش که به کشتار و قتلعام مردم بيپناه روي آورده است با مسئولين سفارت
عراق ديدار و گفتگو کردند و با توجه به تجارب خود و شناخت عميقي که از اين گروه دارند
مشورتهاي لازم را در اين زمينه و در زمينههاي مختلف ديگر به مسئولين سفارت عراق دادند.
ميرباقر صداقي و مهدي نيکبخت بهصورت خلاصه هرکدام از زندگي خود در... اشرف صحبت کردند،
از زندان و شکنجه, زور و ظلم, بيگاري, طلاق اجباري و...». (اينترلينك، 7 تير93) از شنيعترين و پليدترين
اقدامات ديگر وي علاوه بر نقش چماقدار انصار حزبالله نظام، شركت در جنگ رواني بهمنظور
زمينهسازي موشكباران ليبرتي در 7 آبان 94 براي كشتار و نابودي تمامي اشرفيها، مشروع
كردن جنايت و انداختن آن به گردن مجاهدين و سوخترساني به ماشين كشتار و جنايت آخوندها
ميباشد كه بفرموده نوشت: «من بهعنوان عضو جداشده و منتقد بازميگويم که اگر گروه
تروريستي جيش المختار در اين حمله موشکي مقصر و گناهکار است گناه [مجاهدين] کمتر...
نيست» (اينترلينك، 11 آبان 94)
پيشازاين وزارت اطلاعات براي
مقابله با پيروزيهاي سياسي مجاهدين در صحنة بينالمللي و منطقهيي به چارهجويي و
جمعبندي پرداخته بود و خط شيطان سازي عليه مجاهدين را براي همة شعبات پوششي و مزدوران
خود ترسيم كرده و گفته بود: «...ترسيم سازوکاري تبليغاتي براي هجمه مناسب به [مجاهدين]
و مهندسي چهره ايشان براي مردم اروپا لازم به نظر ميرسد...مسئلهيي که دراينبين ميتواند
موردتوجه قرار بگيرد، طراحيهايي است که بايد در مواجهه با [مجاهدين] مدنظر قرار ميگرفت
و مغفول مانده است...». (مؤسسه راهبردي ديدهبان، 30 تير 94)
وزارت سركوب و كشتار آخوندها
سپس با مشخص كردن آنچه «مغفول مانده»، نهايتاً حرف اصلي را چنين اعلام كرده بود:
«...ظرفيت خانواده اعضاي فريبخورده حاضر در سازمان در اروپا نيز مغفول مانده است که
ميتواند برگ برندهيي براي تبيين چهره واقعي [مجاهدين] باشد...».
پس شيطان سازي توسط مأموران
اطلاعات تحت عنوان خانواده مجاهدين در اروپا يكي از راهكارهاست. اين رهنمود و راهكار
منشأ شيطان سازي از مجاهدين است كه توسط مستخدمين وزارت بدنام، توابان تشنه به خون،
مرتبطين و ...، ازجمله ميرباقر صداقي اجرايي شد.
البته سرانجامِ «مهندسي» چهرة مجاهدين توسط اطلاعات ملايان
و نقش و تأثير عملكرد گماشتههاي خليفة ارتجاع پيشاپيش روشن است کما اينکه وزارت جاسوسي
و جنايت به آن اذعان ميكند: «...طي سالهاي اخير ازجمله تنها اقدامات قابلتوجهي که
براي مقابله با سازمان در اروپا صورت پذيرفته است، فعاليتهاي... برخي جداشدههاي اين
[گروه] بوده است...که متأسفانه بازخورد فراگير و چندان مؤثري در افکار عمومي و فضاي
سياسي اروپا نداشته است...» (مؤسسه راهبردي ديدهبان، 30 تير 94