۱۳۹۴ بهمن ۲۸, چهارشنبه

لیبرتی: تركمانا نعل را وارونه زن تا نشان سم اسبت گم كنند





برگرفته از ایران افشاگر ، 17 فوریه 2016 : از رزمگاه لیبرتی  حسین فارسی 

تركمانا نعل را وارونه زن تا نشان سم اسبت گم كنند - حسين فارسي

 بعداز تشكيل ارتش آزاديبخش و انجام بيش از صدرشته عمليات در نوار مرزي، طي سال1366، ماشين نظامي رژيم ‌به‌ويژه در جبهه غرب فروريخت و ‌به‌اذعان همهُ سركردگان و دست اندركاران جنگ ضدميهني، ديگر از آن پس ادامهُ جنگ مقدور نبود و ضربات بيشتري را ‌به‌دنبال داشت. در چنين اوضاع ‌به‌هم ريخته‌اي، عمليات بزرگ آفتاب و ‌به‌دنبال آن عمليات چلچراغ و فتح مهران، ‌به‌خميني خون آشام فهماند كه پيام «امروز مهران، فردا تهران» جدي است و ناگزير شد آبروي ناداشته‌اش را با خدايي كه هرگز ‌به‌آن اعتقادي نداشت، معامله كرده و جام زهر را بالا بكشد.اگرچه خميني از سال‌هاي اول حكومت ننگينش و قبل از آغاز مقاومت مسلحانه، مجاهدين را مهدورالدم شناخته و ‌به‌نيروهايش ابلاغ كرده بود كه جان و مال و ناموس مجاهدين هيچ حرمتي ندارد و اگر چه حكم قتل عام زندانيان مجاهد و مبارز تا سال‌67 ‌به‌تأخير افتاد، دليل و تنها دليل اين بود که خميني در اوضاع و احوال سياسي آن زمان بيش از آن نمي‌توانست قيمت سياسي بدهد. اما بعد از نوشيدن زهر آتش‌بس براي جلوگيري از فوران نارضايتي مردم و حفظ نظامش تنها چاره را کشتار و قتل‌عام سي‌هزار زنداني مجاهد و مبارز ديد...و اگرچه پس مانده‌هاي خميني براي پوشاندن همين واقعيت، طي ساليان گذشته تلاش كرده‌اند اين كينه‌كشي حيواني را ‌به‌عمليات كبير فروغ جاويدان و شورش! زندانيان سياسي ارتباط دهند، ولي اين دعاوي كه پوچي آن ‌به‌روشني اثبات شده، بيانگر وحشت رژيم از هماوردش يعني سازمان مجاهدين است كه همين جام زهر را ‌به‌حلقوم خميني ريخته و روانهُ گورش كرده است.حالا پس ازگذشت 27سال از آن جنايت فجيع، آخوند پورمحمدي عضو هيأت مرگ در قتل‌عام زندانيان و وزير دادگستري رژيم ‌به‌اين جنايت اعتراف کرده و گفته است نسل‌کشي مجاهدين ‌به‌فرمان خميني در سال 67 اقدامي پيشگيرانه براي حفظ نظام ولايت‌ فقيه بوده است. سايت گشتاپوي آخوندي موسوم ‌به‌هابيليان نيز در آستانهُ انتخابات فرمايشي و اوج گيري سگ دعواي جناح‌هاي متخاصم رژيم، مبادرت ‌به‌بازنشر مطلبي توليد شده در مرداد سال 89 (بعد از شكسته شدن طلسم ولي فقيه در جريان خيزش سال 88)كرده است. و در يك وارونه گويي آشكار علت قتل عام را شورش! و آتش زدن! زندان‌ها بعداز عمليات كبير فروغ جاويدان عنوان كرده و با چنگ و دندان نشان دادن و براي جلوگيري از خيزش‌هاي اجتماعي و در عين حال هشدار ‌به‌رقيب مي‌گويد اگر موجوديت نظام زير سؤال برود، چه بسا ديگر خبري از رأفت! و عطوفت! امام جنايت پيشگان نباشد:«.. پس از پذيرفتن آتش‌بس و حمله[مجاهدين] ‌به‌ايران اين عده نيز در زندان آشوب کرده و شروع ‌به‌آتش زدن زندان کردند... به‌دنبال اين اقدام [مجاهدين]  بود که امام فرمود آن‌هايي که بر سر موضع هستند مهدورالدمند و بايد محاکمه و مجازات شوند.»اما واقعيت اين است كه در اين 27 سال حتي يكبار هم نگفته‌اند كه همزمان با عمليات فروغ جاويدان، در كدام زندان شورش شده و كدام زندان را آتش زده‌اند؟ ويا اگر ماجرا فقط انتقام گيري بابت عمليات مجاهدين بوده پس چرا هواداران گروه‌هاي غيرمذهبي را نيز اعدام كرده‌اند؟اگر پرده را بالا زده و اباطيلي از قبيل انتقام جويي و ارتداد و شورش و آتش زدن زندان و... را كنار بگذاريم ، علت واقعي صدور اين فرمان ددمنشانه را بايد در سركشيدن جام زهرآتش بس جستجوكرد كه آن هم قبل از عمليات فروغ جاويدان بود.علت واقعي اين بود كه بعد از سركشيدن جام زهرآتش بس توسط خميني، رژيم دچار بن بست استراتژيك شد و تعادلش را از دست داد و خميني ملعون سرنگوني را بوضوح در چشم انداز مي‌ديد. او براي حفظ نظام نكبتبارش چاره را درآن ديده بود كه قيمت سنگيني از آلترناتيوش بگيرد، و چون درآن زمان دستش ‌به‌ارتش آزاديبخش ملي و نيز شوراي ملي مقاومت نمي‌رسيد، لاجرم ‌به‌سراغ زندانيان رفت و دست ‌به‌آن جنايت فجيع زد. اما ‌به‌مصداق كلام خدا «وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ» آيهُ54سورهُ آل عمران، پيامد آن جنايت گريبان خودش را گرفت و مجبور ‌به‌جراحي در رأس نظامش شد و ‌به‌يك شقه در رأس نظام تن داد و پس از آن دق كرد و مرد. بعداز ساليان خليفهُ‌ارتجاع با فاصلهُ بسيار از دوران يكه تازي و عربده جويي‌هاي خميني خون آشام، ناگزير شده است براي زهرخوران اتمي، همان بازي‌ها را تكرار كند. ‌به‌همين دليل خليفهُ‌ارتجاع در شهريورسال 92 دست ‌به‌جنايت فجيع در اشرف زد و52 مجاهد قهرمان را قتل عام كرد. بهانه اين بار زمين‌هاي كشاورزان عراقي!!  بود، اما علت واقعي اين بود كه خامنه‌اي درآستانه سركشيدن جام زهراتمي و تن دادن ‌به‌برجام، براي مهار  اوضاع بعد از زهرخوران، دست ‌به‌آن جنايت زد زيرا گمان مي‌كرد كه با قتل عام مجاهدين در اشرف مقاومت را كمرشكن مي‌كند و مي‌تواند پيامدهاي زهراتمي را كه مجاهدين ‌به‌حلقومش ريخته‌اند تحمل  كند. تنها تفاوت بين قتل عام سال67 و قتل عام اشرف در اين بود كه خميني ملعون بعد ازسركشيدن جام زهر دست ‌به‌آن آدمكشي بي سابقه زد اما  خامنهاي ابوداعش كه تجربه سلفش را داشت قبل ازسركشيدن جام زهراتمي اين كار راكرد.اما هم  خميني درسال 67 وهم خليفه‌ارتجاع درسال92 اشتباه محاسبه فاحشي داشتند، آن‌ها نتوانستد ضربه كمرشكن ‌به‌مجاهدين بزنند در عوض پيامد جنايتشان برسرخودشان آوارشد، خميني آنچنان كه اشاره شد درسال 68مجبورشد تن ‌به‌جراحي و شقه در رأس نظام منحوسش بدهد و براثر نوشيدن زهر آتش بس دق كرد و مرد. خامنهاي جنايتكار هم در سال 92 از جنايتي كه مرتكب شد با هزار اشرف نتيجه معكوس گرفت، مجاهدين از تمام توطئهها عبوركرده و قوي‌تر بيرون آمدند، در نقطه مقابل، پيامدهاي سركشيدن جام زهراتمي همچنانكه در جنگ گرگ‌ها مي‌بينيم گريبان خليفه‌ارتجاع را گرفته و تاسرنگوني محتوم ازآن خلاصي نخواهد داشت.
اگرچه سايت وزارت بدنام با سرهم كردن مشتي اراجيف و اكاذيب تلاش مي‌كند صدور فتواي جنايتكارانه قتل عام زندانيان سياسي را مشروع جلوه بدهد، ولي ‌به‌رغم تمام دروغ‌ها و اتهامات ساختگي، واقعيتي را هم ناخواسته مطرح كرده است . وي با طلبكاري مينويسد: «با اين حال نکته‌ قابل ذکر در اين مورد اين است که چنانچه تمام اين حکم ‌به‌اجرا مي‌رسيد...!!» يعني اينكه جلادان حكم جنايتكارانه خميني را ‌به‌تمام وكمال اجرا نكرده‌اند. خوب علت چه بوده؟ چرا تمام حكم اجرانشده؟ وي چندسطر پايين تر مدعي مي‌شود: «شايد تنها ايرادي که مي‌توان تا حدودي ‌به‌اجراي اين حکم وارد دانست، رافتي بود که باعث شد عده‌اي از [مجاهدين] ‌به‌چو‌به‌دار سپرده نشوند...!!»
اين همان تناقض ماهوي رژيم قرون وسطايي آخوندي است كه در آستانهُ نمايش انتخابات، هم بايد چنگ و دندان نشان دهد كه ماهيت رژيم تغييري نكرده است، هم بدليل وضعيت اجتماعي، طلسم شكسته و جام زهر اتمي، ديگر توان سركوب بيش از اين را ندارد.ولي آنچه كه مسلم است باز نشر اين تهديدها در سايت گشتاپوي آخوندي ‌به‌دليل همين وضعيت بي‌تعادلي و بن‌بست استراتژيك رژيم ناشي از زهرخوران اتمي است كه صدالبته رژيم غرقه در بحران آخوندي هيچ راه گريزي ندارد همه دژخيمان وجلادان اين رژيم ضدبشري بايد تاوان جناياتشان از جمله قتل عام سال67 را بدهند.
حسين فارسي بهمن 94