۱۳۹۵ فروردین ۹, دوشنبه

چرا اصل ولایت‌فقیه مورد نفرت مردم است؟



برگرفته از ایران اسرار : 28مارس 2016:
لینک به منبع :





«مرگ بر اصل ولایت‌فقیه!»، این شعار را ایرانیان پشتیبان مقاومت و مردم در هر قیام و خروشی تکرار می‌کنند.
اما راستی چرا؟ چرا این اصل مورد نفرت مردم است؟ مگر ولایت‌فقیه چه کارکردی داشته است؟ این گفتار پاسخی است به این چرایی!
اما برای جواب دادن به این پرسش، خوشبختانه نیاز به استدلال طولانی و آوردن اسناد و مدارک نیست. چون پاسدارانی که در حاکمیت ولایت‌فقیه استاد می‌شوند، در سخنرانیهایشان به صراحت علت این شعار، و ماهیت ولایت‌فقیه را بیان می‌کنند! (اگر این مطلب را بخوانید دیگر به استاد شدن پاسدارها اعتراض نمی‌کنید) این عبارت زیر را بخوانید:
«استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: اگر اصل ولایت فقیه نبود، بافت و ذات مذهبی جمهوری اسلامی نبود، اگر هویت دینی و تاریخی مردم نبود همه‌چیز مهیای یک طغیان بود، این عوامل مانع از شکل‌گیری یک حرکت اجتماعی در راستی حقوق حقه اقتصادی مردم می‌شوند». (عماد افروغ خبرگزاری نیروی 

تروریستی قدس تسنیم 6فروردین95‌ )
 اگر بر اساس برهان خلف، در این بند بالا دقت کنید، جواب سؤال این مقاله را گرفته‌اید: می‌گوید: اصل ولایت‌فقیه مانع اصلی شکل‌گیری حرکت اجتماعی در راستای حقوق حقه‌ی اقتصادی مردم شده است!
تشکر دیگری هم به همین استاد دانشگاه! بدهکارید! چون در ادامه سخنرانی‌اش، حرکت اجتماعی در راستای حقوق مردم را هم معنی کرده است؟
او که با فرهنگ دجالانه‌ی نظام آخوندی صحبت می‌کند، و اسم دجالیت و سرکوبگری و نهادهای ترور و قتل‌عام و شکنجه و دار را گذاشته است «اخلاق و معنویت» و دارد نسبت به قیام و طغیان عمومی علیه نظام ولایت‌فقیه هشدار می‌دهد می‌گوید به صراحت معنای حرکت اجتماعی را با عبارت طغیان بیان می‌کند. بخوانید:
«وقتی مردم ببینند که به اخلاق و معنویت هم توجه نمی‌شود و این‌ها تنها ابزار کلاه برداری هستند، طبیعی است که ممکن است به یک‌باره طغیان کنند. شما نمی‌توانید به کسی چک سفید امضا بدهید.»
سومین تشکر را از او باید کرد که در باز کردن همه‌ی واقعیاتی که سالهاست مقاومت ایران و مردم می‌گویند، یکی به یکی پیش می‌رود. مثلاً اگر شما بپرسید که این ولایت‌فقیه تا کی می‌تواند جلوی طغیان مردم را بگیرد، خود با نگرانی می‌پرسد: «اما سؤال ین است که تا کی می‌توانیم ضمانت بدهیم که هیچ وقت این اتفاق رخ ندهد».
یعنی می‌گوید که هیچ تضمینی نمی‌شود داد که این طغیان اتفاق نیفتد.
به این تشکرها باید یک تشکر دیگر هم اضافه کرد، چون سود حرف مفت آخوندی را برای این نظام به‌خوبی بیان کرده و به ریا و تظاهر و دروغ و فریبی که طی این چهاردهه کار همه‌ی عوامل این رژیم ولایت‌فقیه بوده اعتراف می‌کند: «متأسفانه برخی در این مملکت عادت کرده‌اند که تنها حرف بزنند و حرف برایشان نان و نوا و منزلت و قدرت داشته باشد و این مسأله ریشه در تظاهر و ریا دارد که توان جولان فوق‌العاده‌یی دارد».




واقعا همه حرفهای این پاسداراستاد، (با پوزش از استادان واقعی) راست است. مگر خمینی از همان روز اول در پاریس با حرف (قول دروغ) به نان و نوای سرقت انقلاب نرسید. مگر وقتی گفت جمهوری اسلامی و منظورش خلافت استبدادی خونریز بود این تظاهر و ریا نبود؟
مثلاً به همین جمله او نگاه کنید که چگونه با ماهیت کارهای همین  حسن روحانی  و قبل از او احمدی‌نژاد (و البته همه شان) مطابقت دارد:
«همه هنر ما ین است که تند تند سیاستهایی را تنظیم می‌کنیم که هیچ ربطی با نیازهای روزمره و واقعی مردم ندارد»
نگارنده دو توصیه دارد:
1ـ خبرگزاری نیروی تروریستی قدس بیشتر با این قبیل استادان! مصاحبه کند

2ـ خوانندگان هم این گفتگو را بخوانند. چون بهتر از این نمی‌شد کار مقاومت ایران را در بیان عملکرد ولایت خونریز استبدادی در سرکوب مردم ایران بیان کرد.