۱۳۹۵ فروردین ۹, دوشنبه

فرمانده عالیقدر، مسعود، حاضر، حاضر



برگرفته از ایران آزاد فردا ،28مارس 2016:
لینک به منبع :

فرمانده عالیقدرم، مسعود، حاضر، حاضر: محمود نیشابوری


به آنچه تو گویی مطیع فرمانم
قبول امر شما، منتی است بر جانم
آنکه نامش، راهش قرین افتخار و سر افرازیست
آنکس که، کلامش، نگاهش، خنده اش، همه و همه
سمت و سویی دارد، به وسعت همه مهربانیها
نماد سبزینگی و رویش است، سر چشمه
عشق و معرفت به خدا و خلق است
آنکس که تا فراسوی طاقت انسان فدا می کند و می پردازد
هر آینه می پردازد، کارش پرداخت بی چشمداشت است و بس
هیج کس همانند او ضد حکومت پلیدیان نیست
دژخیمان از نامش می هراسند
دوست و دشمن از عزم و رزمش در شگفتند


برادر!
تو، امید و آرزوی یک خلق ستمدیده ای
هزاران، هزار سربدار با نام تو بر طناب دار بوسه رهایی زدند
پیام تاریخیت را از قتلگاه حسین بن علی را شنیدیم
لبیک کنان بسویت پر کشیدیم و کشیدند و می کشند
طپش قلب تو انسانیت و مرز بندی با دشمن را یاد آوری می کند
در هر زمان و هر مکان
دشمن شرزه چه اراجیف، دروغ و نیرنگی و چه واژه هایی! را
گفتند، نوشتند، کتابها، اعلامیه ها، در منابر و کوی و برزن
تبلیغ کردند
اما!


تو چیز دیگری هستی
بر دامن پاکت ننشیند گردی
مسعود!

تو زمردی و خصمت افعی
افعی به زمرد گر نگرد کور شود
آن نابخردان، معاندین، و صله بگیران که
سراغ تو را می گیرند، که مسعود کجاست!؟
می گویم، آدرسش در قلبهای میلیونها ایرانی شرافتمند است
ای مزدوران
شمایان آخوندهایی هستید البته با کروات و اداهای اپوزیسیون نمایی!
بریدگان از تاریخ، که همه چیزشان را فروختند، به بهاء نازلی
لابیها، و مزدوران رژیم که استخوانهای پوسیده آخوند های شیاد
را لیس می زنند، مهر خیانت تا ابد بر پیشانیتان نقش بسته است
اما چه باک، نام زیبایت همچون گوهر گرانبها و الماس بران همه جا نمایان
و قرین افتخار تا بینهایت است.
آنکس که سودای آزادی دارد، در کنارت، سربازت هست، تا به آخر
تشنگان آزادی از تو و راه و رسمت، قدرت می گیرند و فریاد می شوند
خلق جهان بداند، مسعود رهبر ماست، شعار نیست
واقعیتیست همچون خورشید تابان
بی شک تشنگان آزادی و رهایی، مقدم مسعود و مریم رهایی
را در میدان آزادی گرامی می دارند.
خنده ها، جایش را به ماتم و گریه و اندوه می دهد، آنگاه مسعود و مریم از آزادی برای خیل عظیم ایرانیان سخنرانی کنند.


آنروز دیر نیست