۱۳۹۵ فروردین ۱۰, سه‌شنبه

شناخت ریشه وعامل اصلی انفجارات وتروریسم


برگرفته از آفتابکاران ،29مارس 2016: 
لینک به منبع :
اطلاعات تکمیلی در لینک های ضمیمه همین مقاله : 

حسن حبیبی : غرب وبمب های انسانی 
اولین بمب هایی که شهروندان عادی را بصورت کور هدف قرار داد ، درسال 1986 توسط اخوندها در پاریس منفجر شد.دولت وقت که هنور مرعوب تروریسم اخوندی نشده بود،بلافاصله عکس العمل نشان داد وسفارت آنها در پاریس را محاصره کردتا بمب گذار را تحویل بدهند.
بنیادگرایی و تحجر اما ، پیچیده تراز این دولتمردان عمل کرد.در تهران دیپلمات ها ،و در لبنان خبرنگاران فرانسوی را به گروگان گرفت. دیری نپایید .که دو سلاح ناشناخته “تروریسم و گروگانگیری“ نحست وزیر ،ژاک شیراک را در مقابل آنها بزانو در آورد.غرب ناتوان تر از آن بود که قدرت تخریب این دو سلاح را درک کند. سلاحهایی که فقط و فقط با قربانی کردن انسانهای متحجر ،کارا میشوند . واین انسانها نیز انحصارا در نظام های بنیادگرا تربیت ،و عملیاتی میشوند.
بزانو در آمدن فرانسه پیام روشنی برای آخوندها داشت. بخوبی فهمیدند که تنها راه ادامه حیاتشان استفده مستمر از همین دو سلاح است. از این رو به رفع و رجوع کردن اشکالاتش پرداختند.کم کم نیروهای خودی را از صحنه عملیات بیرون کشیدند تا نامرئی تر عمل کنند. وسپس رفته رفته دولت های غربی را یکی پس از دیگری با این شیوه رام کردند.
از سوی دیگرسایر نیروهای مرتجع در اینجا و آنجای جهان متوجه کارائی این دو حربه شدند و آن راراهنمای عمل خود قرار دادند . القاعده و گروه های ریز و درشت دیگر از همه جا سربلند کردند.هرکدام به نیابت از منافع خودشان ویا قدرت های دیگر، ومنجمله آخوندها ، وبه فراخور توانشان با این دو سلاح بنیادهای کشورهای غربی را هدف قرار دادند.داعش آخرین و منسجم ترین آنها ست.  طی این سالها آخوندها در تبلیغاتشان خود را به عنوان دشمنان اصلی ”امپریالیسم و اسرائیل ” و دوست ”ملت مسلمان فلسطین ”جا زدند. فرزندان نسل های بعدی مسلمانان در غرب نیز فریب این دسته بندی ارتجاعی را خوردند. ارتجاع هار ووحشی ،نماینده اسلام و مسلمانان، و شهروندان بیگناه غربی ، تحت عنوان ”کافر ” دشمن اسلام معرفی شدند .
محصول این فریب اید ئولوژیک ، یکجا به جیب داعشیان ریخت و به آنان امکان داد تا با استفاده ازاین قربانیان بومی ،تشکیلات کشتار بسازند.
ماشین کشتار بنیادگرایی و فاشیسم اسلامی در اروپا ،اکنون دیگر بکار افتاده و آب بندی هم شده است. این ماشین قربانیان زیادی را خواهد بلعید و اولین سود برنده این جنایات ،البته آخوندها هستند.
جهان غرب در مقابل این ماشین مخوف ناتوان است زیرا که عامل محرک آن را داعش میداند ونه رژیم بنیادگرایی که خالق آن است. تنها حربه دولتهای غربی نیز تلاش برای کنترل و خنثی کردن تشکیلات عملیاتی داعش و جلوگیری از رسوخ عوامل آن به تجمعات انسانی است.
تشکیلات بمبهای انسانی را شاید بتوان مهار کردولی ایمن کردن تمامی مراکز تجمع انسانی امری است محال.ممکن است بتوان فرودگاهها و اماکن مهم را کنترل کرد ولی مگرمیتوان رستوران های بزرگ ،راهروهای متروها وهمه وسایل نقلیه عمومی در ساعات ازدحام وهرجا که چند ده نفر در کنار هم تجمع میکنند را کنترل و ایمن کرد؟ بگذریم که همین کنترلهای ممکن هم بی بها نیست و بشدت به اقتصاد وروند زندگی روزمره آسیب میرساند.
داعش فقط حلقه ای از این ماشین کشتار است و بدون شک در نقطه ای در این مسیر حذف خواهد شد ولی مادامی که این رژیم پابرجاست کشتار بیگناهان نیز ادامه خواهد یافت.
ناتوانی مزمن غرب در مقابله با بنیادگرایی یک ناتوانی دیدگاهی است.غرب میتواند خطر بمب اتمی اخوندها را بفهمد ولی خطر اندیشه ارتجاعیشان را هرگز.اندیشه ای که صدها بار خطرناک تر از بمب اتمی است.
از همین روست که ، تنها هماورد آخوندهای مرتجع نیز ، دیدگاهی است که در نقطه مقابل آنان قرار دارد،ومقاومت متشکل مردم ایران که در شورای ملی مفاومت ایران به رهبری خانم مریم رجوی ،عینیت پیدا کرده است ،تنها معرف این دیدگاه است.آخوندها نیز خود اولین معترف این واقعیت هستند زیرا که بر اساس اسناد رسمی سیاسی موجود ،درمعاملاتشان با غرب ،همواره تنها بر سر این مقاومت بوده که ، حاضر به پرداخت امتیازشده اند .

پاریس .6 فروردین 1395