۱۳۹۵ اردیبهشت ۸, چهارشنبه

گزارش پنتاگون درباره وزارت اطلاعات- همکاري تريتا پارسي





منبع : ایران افشاگر ،27 آوریل 2016
لینک :
گزارش پنتاگون درباره وزارت اطلاعات- همکاري تريتا پارسي و ناياک با مأموران رژيم
نقل از درجستجوي حقيقت:حسن داعي
هفته گذشته، گزارش مشترک پنتاگون و چند آژانس ديگر دولت آمريکا در باره وزارت اطلاعات رژيم ايران منتشر شد. در اين گزارش، وزارت اطلاعات يکي از بزرگترين و فعال‌ترين سرويس هاي اطلاعاتي جهان  معرفي شده و ضمن بررسي فعاليت‌هاي برون مرزي اين وزارتخانه، شيوه‌هاي يارگيري و نفوذ در ميان اپوزيسيون و جاسوسي در ميان آنها نيز مورد بررسي قرار گرفته است. اين گزارش 64 صفحه‌اي در نشريات انگليسي و فارسي انعکاس وسيعي يافته، در اين گزارش، تصاوير مسعود خدابنده و همسرش آن سينگلتون چاپ شده و نامبردگان بعنوان جاسوسان وزارت اطلاعات معرفي گرديده و نحوه همکاري آنان با رژيم و فعاليت هاي آنان عليه مجاهدين خلق مورد بررسي قرار گرفته است (صفحه 27 و 28). در اين گزارش همچنين وبسايت‌هاي ايران اينترلينک، ايران ديدبان و هابيليان بعنوان سايت هاي وابسته به وزارت اطلاعات معرفي شده اند. (صفحه41)
‌‌‌‌‌‌همکاري سازمان ناياک با ماموران وزارت اطلاعات







در سال 2007، پس از چاپ مقالات من در مورد لابي ناياک در آمريکا، وبسايت رسمي مسعود خدابنده يعني ايران اينترلينک، مقاله اي به قلم يکي از همکاران وزات اطلاعاتي خود بنام محمدحسين سبحاني منتشر کرد و من را وابسته به سازمان مجاهدين، تروريست، جنگ طلب و نوکر اين و آن خواند. اين مقاله مورد استفاده ناياک قرار گرفت تا در کارزار وسيعي که عليه من و ديگر منتقدان خود براه انداخته بود مورد استفاده قرار گيرد.
در سال 2008، سازمان ناياک از من به دادگاه فدرال واشنگتن شکايت کرد تا با خرد کردن من زير بار مخارج دادگاه و شکست نهائي، مرا به درس عبرتي براي ديگر منتقدان ناياک تبديل کند. اين دادگاه که چهار سال و نيم بطول کشيد با شکست ناياک و تريتا پارسي پايان يافت و نامبردگان بدليل دروغگوئي و تقلب به جريمه مالي سنگيني محکوم شدند.
در جريان دادگاه معلوم شد که در سال 2008، تريتا پارسي يک جلسه سخنراني در کنگره آمريکا براي خدابنده و سينگلتون ترتيب داده بود و بليط مسافرت آنان نيز پرداخت شده بود اما وزارت امنيت آمريکا مداخله کرد و مانع ورود اين دو مأمور وزارت اطلاعات به هواپيمائي شد که از لندن به واشنگتن مي آمد.
از طرف ديگر، ايميل‌هاي بابک طالبي نفر شماره دوم ناياک نشان داد که محمد حسين سبحاني با ناياک رابطه داشت و کارزار دروغ عليه من را با هماهنگي يکديگر به پيش ميبردند.
از اوائل سال 2008، پيدا کردن راههاي دوستي و ارائه ژست‌هاي حسن نيت به جمهوري اسلامي در دستور کار وزارت خارجه آمريکا قرار گرفت. مذاکرات پنهان با نمايندگان رژيم در اروپا شروع شد که هاشمي ثمره از طرف احمدي نژاد و علي باقري معاون سعيد جليلي در اين مذاکرات شرکت داشتند. تريتا پارسي دلال اصلي اين مذاکرات بود.
در مذاکرات آشکار و پنهان، رژيم ايران خواهان بستن قرارگاه اشرف در عراق و اخراج مجاهدين از اين کشور بود. اين، اولين شرط رژيم براي آرام سازي عراق و فراهم نمودن خروج بدون دردسر آمريکا از اين کشور بود. اما بستن قرار گاه اشرف و اخراج مجاهدين از عراق با توجه به آنکه دولت آمريکا به ساکنان قرار گاه اشرف تضمين کتبي براي حفظ جان آنان داده بود، کار ساده و بي هزينه اي نبود.
از سال 2008، سازمان ناياک و باند خدابنده يک لابي مشترک براي بدنام کردن مجاهدين در افکار عمومي آمريکا و آماده سازي برخورد با آنان را شروع کردند. سازمان ناياک در لابي خود در کنگره نيز، بستن قرار گاه اشرف را شرط اصلي دوستي با رژيم ايران و سازش هسته اي عنوان ميکرد. وزارت خارجه آمريکا پشتيبان اصلي ناياک در اين دوره بود تا ژست هاي حسن نيت لازم به رژيم ايران ارائه شود. جلسه سخنراني که تريتا پارسي براي خدابنده در کنگره ترتيب داد بخشي از اين کارزار بود که با دخالت برخي از نمايندگان و در نهايت وزارت امنيت آمريکا انجام نشد.
دولت نوري المالکي نيز که با حمايت مستقيم رژيم ايران و همچنين تأييد دولت اوباما بر سر کار آمد، به قرار گاه اشرف حمله کرد و نزديک به 37نفر از ساکنان را به قتل رساند. (من در گزارش کوتاهي که در اين زمينه تهيه کردم، بخشي از اسناد لابي مشترک ناياک و خدابنده با حمايت وزارت خارجه آمريکا براي زمينه سازي بستن قرارگاه اشرف و برخورد با مجاهدين را در اختيار هموطنان قرار داده ام) و در فرصت هاي بعدي، بخش‌هاي ديگري از اين اسناد را منتشر خواهم کرد.

گزارش کنوني پنتاگون نشان ميدهد که سرويس‌هاي اطلاعاتي آمريکا از رابطه خدابنده با رژيم ايران بخويي آگاهي داشته و همکاري تريتا پارسي با آنان را نيز زير نظر داشته‌اند. حمايت وزارت خارجه آمريکا از لابي ناياک در کنگره براي يافتن راه هاي حسن نيت با رژيم ايران بخوبي نشان ميدهد که لابي مماشات در آمريکا، دست وزارت اطلاعات رژيم و عوامل آنرا تا چه ميزان بازگذاشته و به آنان ميدان داده است.