ایران اسرار ،26 آوریل 2016
مجری: بحران
درونی رژیم بر سر برجام و عدم مبادلات بانکی با دلار، موضوع بحث ما است. برای اینکه
بتوانیم موضوع را طرح کنیم، قطعهای از یک گفتگوی تلویزیونی رژیم را در زمینه بحثمان
میشنویم و بعد سؤال را مطرح میکنم.
تلویزیون رژیم: «آقای دکتر شفیعی
در جلسه کمیسیون امنیت بودند، معاون بانک مرکزی حضور داشتند، مسئول خصوصیسازی دولت
حضور داشتند؛ من نیم ساعت اصرار کردم که شما بفرمایید که چند دلار تا حالا از این
پولهایی که آزاد شده، در اختیار ایران قرار گرفته؟ چند دلار؟ بگویید ده دلار، صد دلار،
هزار دلار، یک میلیارد دلار. عدد بدهید! عددی به ما داده نشد. ما اطلاع داریم که هیچچیزی
داده نشده است. من میخواهم بگویم که تحریمها روی کاغذ رفع شده».
مجری: آقای توحیدی! این حرفهایی
که از تلویزیون رژیم شنیدیم، بحث جنگ و جدال جناحهای درونی رژیم است یا واقعاً وضعیت
به این خرابی است؟
محمدعلی توحیدی: این حرفها، به
هر حال در چهارچوب جدالهای داخلی رژیم است، ولی از یک جلسهای صحبت شد که همه طرفها
بودند؛ اسم و شاهد آورد.
به نظر من این
اظهارات و صحبتها، در اساس وضعیتی که رژیم به زهر اتمی و به برجام تن داده را بیان
میکند. جزئیاتی از تنگنای مالی و اقتصادی رژیم را میگوید، از ا ینکه طرف مقابل حتی
پرسشی مطرح میکند که حتی قادر نیست جواب بدهد به آن، و تنگنایی که رژیم دارد، از وضعیت
خراب اقتصادی رژیم، از اینکه اینقدر نیازمند است و از فضاهای بحرانی که در درون رژیم
است. دادهها و فاکتها خیلی زیاد است.
این فضا یک شرایط سیاسی خاص را
نشان میدهد. یعنی از زمانی که از دو ـ سه سال پیش، رژیم رو آورده به این زهر اتمی
و ـ به قول خارجیها «با زانوان خونین» ـ زیر فشار بحرانها و فشارهای جهانی و محکومیت
و طرد بینالمللی، بهاجبار به این زهر اتمی تن داده است، این حرفها، این فضا را منعکس
میکند.
مجری: ظریف در آستانه سفرش به آمریکا،
خودش روی این نکته تأکید کرد که «در برجام، تعهدی راجع به استفاده رژیم از دلار آمریکا
نیست، ولی خواست ما این است که آمریکا مزاحمتی ایجاد نکند». به نظر شما معنی حرف ظریف
چیست؟
محمدعلی توحیدی: الآن این موضوع
در داخل رژیم، به یک بحران تبدیل شده است. ظریف میخواهد از طرف باند روحانی توجیهات
لازمه را بیاورد. میگوید صورتمسأله این است که گویا آمریکا مزاحمتی برای کارهای بانکی
رژیم ایجاد میکند؛ درعینحال، این حرف او این معنی جدی را نیز در بر دارد و میگوید
در برجام، تعهدی بر عهده آمریکا گذاشته نشده که مشکل دلار ما را حل و فصل بکند.
به نظر من این یک اذعانی است از
طرف بالاترین مقامی که از طرف رژیم، برجام را امضا کرده و مذاکرات را انجام داده است.
یعنی که چنین مشکلی روی دست رژیم بوده است. به نظر من از قبل هم این را میدانستند.
سیستم مالی بینالمللی با دلار
آمریکایی رابطهای دارد که ناشناخته نیست. همه این را میدانند. اینها نمیتوانند ـ
و نمیتوانستند ـ در جریان برجام، تعهدی در این زمینه بگیرند. یعنی عملی نبوده است.
بنابراین این دست خالی باند روحانی را نشان میدهد. رئیس کل بانک مرکزیاش هم رفت این
حرفها را بیان کرد ـ که الآن شده سوژه دعوای باندهای رژیم ـ که ما چیز زیادی دستمان
را نگرفته و در بنبست و مشکل هستیم. حتی بهصراحت گفته هیچ حاصلی از برجام نشده است.
این وضعیت است که دست خالی باند روحانی را نشان میدهد.
طبعاً باند رقیب هم فرصت را مغتنم
میشمرد که در این شرایط، از حریف مچگیری کند.
مجری: با این حساب، در شرایطی که
تأکید شما روی دست خالی روحانی است، آیا خامنهای میتواند در جنگ و دعوای درونی رژیم
و شرایط انتخاباتی مجددی که دارد، رژیم خودش را بالا بکشد؟
محمدعلی توحیدی: بههیچ وجه! اینکه
دست او خالی است و کاری از آن جناح برای حل این بحرانی که گریبانگیر رژیم است، ساخته
نیست، اصلاً بهمعنی این نیست که باند رقیب یا خامنهای وضعیت بهتری دارد و یا میتواند
حتی در چهارچوب دعواهای درونی رژیم هم وضعیتش را بهتر بکند.
حرفهای خامنهای
در این برهه اخیر و بعد از عید که خیز برداشته علیه مشکل برجام و اینکه میگوید «برجام
فایدهای ندارد، یک و دو و سهاش هم فایدهای ندارد»، و اینکه میگوید «بهتر است نرویم
دنبال برجامهای دیگر» ؛ این حرفها را میزند که به باند رقیب تهاجم کند، در حالی که
وضع خودش بسیار وخیم و خراب است. مثلاً میگوید «در همان دور قبلی به من زنگ زدند و
من هم مسئولیت پذیرفتم؛ همین ظریف با من تماس گرفته و گفته خطهای قرمز که میگویی
قابل اجرا نیست و ما از آنها رد شدهایم». حتی از سر ناچاری و برای اینکه خودش را
از تکوتا نیندازد، میرود با آن مقام ایتالیایی مینشیند و صحبت میکند و رو در رو
میگوید که ما از این رفت و آمدها نتیجهیی نگرفتیم.
اینها شدت افلاس، بیچارگی، بنبست
و فلاکت خامنهای را نشان میدهد. معلوم است که میخواهد با باند رقیب تصفیه حساب کند،
از طرفی دست خودش بسیار خالیتر و وضعیتش بسیار بدتر است. من فکر نمیکنم در چهارچوب
بحران درونی رژیم، باند خامنهای هرگز بتواند خودش را بالا بکشد.
مجری: با توجه
به شرایطی که الآن پیش آمده، آیا ریشه مشکل آمریکا و رژیم بر سر برجام، کجاست؟ آیا
آن موقع سر رژیم کلاه گذاشته شده یا الآن بر او سخت میگیرند؟
محمدعلی توحیدی: به نظر من هیچکدام
از اینها نیست. واقعیت این است که اینها در برجام و در مذاکرات اتمی، خیلی امتیازهای
ویژهیی هم به رژیم دادند. اصل مسأله، وضعیت بحرانی و بهشدت درب و داغان این رژیم
است. در یک کلام، نشان دهنده موقعیت و مرحله پایانی و سرنگونی این رژیم است؛ به این
معنی که راهی برای برونرفت از بحرانها ندارد. رژیم در یک شرایط بنبست، از سر ناچاری
و از سر بیعلاجی تن به این مذاکرات داده است. طرفهایش هم تا جایی که میشده، امتیاز
داده و سهل گرفتهاند. نه آن موقع سخت گرفتند و نه الآن سخت میگیرند.
شما دقت بکنید، در یک مورد بسیار
واضح، اتریش فقط به قانون اساسی خودش احترام گذاشت. حاضر نشد ابتداییترین حق آزادی
بیان و اجتماعات را بفروشد. وقتی مجبور شد سفر روحانی را بهخاطر تظاهرات مجاهدین لغو
کند، چه بلایی سر رژیم آمد؟
بنابراین در مماشات به این رژیم
امتیاز میدهند و بر او سهل میگیرند. آنچه که از خرابی اوضاع رژیم و بحران رژیم میبینید،
وضعیت خودش است که در یک تنگنای بیعلاجی قرار گرفته است. صورت مسأله، موقعیت و مرحله
کنونی رژیم است؛ یا به عبارت دیگر، بلایی که مردم و مقاومت ایران بهدلیل پایداریشان،
بر سر این رژیم نامشروع آوردهاند. در یک بنبست بیعلاجی گرفتار آمده و منزوی و مطرود
است. در داخل منفور، در خارج مطرود، در منطقه منزوی. رژیم در چنین شرایطی قرار گرفته
است. صورتمسأله واقعی اینجاست.
مجری: افشاگریهایی که در همین رابطه
از چپاولهای بیکران سران و سردمداران رژیم نقل میکنند، واقعاً باعث تعجب و حیرت است.
آیا این مسأله را خودشان متوجه نیستند؟ آیا نمیفهمند که بحرانشان را تشدید میکند؟
محمدعلی توحیدی:
رژیم یک وضعیت ناگزیری دارد. بهرغم پیامدهایی که برایشان دارد، مجبورند یک چیزهایی
را بیرون بریزند. ولی درعینحال، به نظر من اذعان به این موارد حیرتانگیز است. جنتی
که از آن یکی باند و از نزدیکترین آدمها به خامنهای است، میگوید در سطح بالا ـ حتی
تصریح میکند مقامات این رژیم ـ میلیارد میلیارد دلار، سرمایههای مملکت را بیرون میبرند
و چپاول میکنند. از آن طرف هم کارشناسها و افراد آن جناح مقابل هم حرفشان این است
که راهحل در برجامهای دیگر است که پیش بگیریم تا مسائل حل بشود. میگویند صدتا برجام
دیگر هم بدهید، ما به جایی نمیرسیم.
بنابراین غیر از آن جنبههای ناگزیر،
وقتی جنگ و دعوا را میبرند سر این مسائل، به این خاطر اینها را میگویند که صورت
مسأله واقعی را بپوشانند. واقعیت این است که آن امالفساد موضوع، آن ریشه اصلی را،
آن سودجوی اصلی را، نقش خامنهای را، آن نقش سیاسی که این رژیم داشته، آن سیاستهای
خائنانه و جنایتکارانهای که تمامیت رژیم پیش برده و کار را به اینجا کشانده، گم میکنند
و نمیگویند.
یک قلم آن، اقدامات تروریستی رژیم
است که الآن دیوان عالی آمریکا هم رأی داده به اینکه باید غرامت (دو میلیارد دلار)
بدهید و شکایت رژیم را رد کرده است. دو میلیارد دلار از کیسه مردم ایران باید برود
بهخاطر تروریسم رژیم، بهخاطر اینکه رفیقدوست ـ که آن موقع وزیر دستگاه بود ـ گفت
آن انفجاری که در بیروت شده، هم تی.ان.تی و هم ایدئولوژیاش از ایران رفته بود. این
اعتراف را میکند، این جنایت را هم انجام میدهد، این بحرانها هم گریبانگیر جامعه و
مردم ایران میشود، آنوقت اینها سر این، با هم دعوا میکنند.
کی بود که این تروریسم را پی گرفت؟
کی این برنامه اتمی را سالها در پیش گرفت و این پایگاههای بمبسازی را مخفی کرد؟ (همانها
که بعد از 18سال، توسط مقاومت ایران برملا شد!) صورتمسأله، اینجاست. اینها باید پاسخ
بدهند که چرا این کارها را کردهاند؟ چرا این سیاست را پیش بردند؟ و حالا راهحل چیست؟
اینها را گم میکنند.
مجری: یعنی تأکید شما بر نقش مقاومت
در افشای این چپاولها، بهخصوص چپاول باند خامنهای و خود خامنهای است؟
محمدعلی توحیدی: دقیقاً. بنیادهای
تحتامر خامنهای الآن در داخل کشور ـ که این همه مشکل بودجه دارد ـ اصلاً اهل مالیات
دادن و هیچ حساب و کتابی نیستند. بنابراین بخش عمدهای از ثروت و اقتصادی که در این
کشور دارد کار میکند، خارج از هر گونه نظم و نظام و غرق کامل در فساد و بیحساب و
کتاب است؛ حتی در چهارچوب داخل رژیم. این جرم خامنهای است با چه ثروتهای کلانی که
سر به فلک میزند!
با این حال تأکید من آن سیاست،
آن استراتژی، آن دستگاه و آن نظامی است که بنیادش بر اینها سوار شده است؛ آن جنگ واقعی
و سیاسی که در ایران بین اپوزیسیون و نیروی مخالف واقعی این رژیم با تمامیت این رژیم
جریان دارد. این را باید به جامعه منتقل کرد. این را باید در آگاهی جامعه متمرکز کرد.
حول این مسائل، صحبت از دزدی و
چپاول و غارت و ندانمکاری است ـ و گوشههایی از آن هم برملا میشود ـ ولی در این دود
و دم و بحث و فحص که سر این چپاولها هست، یک چیزی نباید مخفی و گم بشود، آن هم این
دعوای اصلی و طرفهای اصلی است. در این دعوا ما میبینیم که موضوع حسابرسی از خامنهای
گم است و هیچ جا مطرح نمیشود. در فرهنگ رژیم که اصلاً مطرح نمیشود. در مطبوعات رژیم
هم که خیلی از این چیزها مینویسند، میبینیم الآن باز خبرنگاران بدون مرز گزارش دادهاند
که یکی از بدترین زندانهای روزنامهنگاران، زندان رژیم آخوندی است. ظاهر آن، اینطور
مینماید که خیلی افشاگری میشود، ولی آنچه را که باید، اجازه گفتارش نیست.
اسم مجاهدین، مرز سرخ است. حرفها
و مواضع مجاهدین، مرز سرخ است. کلی از این حرفها ممکن است علیه رژیم بزنند، ولی حتماً
باید آن نیروی مخالف رژیم را بکوبند و صورتمسأله اصلی را بر سر حق حاکمیت مردم ایران،
گم کنند و دور کنند.
کل این پرونده اتمی چه بود؟ صحبت
دیپلوماسی و قانون و برجام، بعدها پیش آمد. اصل قضیه چه بود؟ چه کسی پایه این فساد
را گذاشت؟ چه کسی این همه سرمایههای این مردم را در این راه خرج کرد؟ چه کسی هر روز
دارد در سوریه، یک جنگ ـ یک جنگ ناعادلانه، ظالمانه و خارجی ـ را، کشتار مردم را در
این ابعاد با پول مردم ایران اداره میکند؟ اینها گم است؛ هم خامنهای در آن هست، هم
روحانی. اینها گم است! ولی در عوض، این بحثها به آنها تحمیل میشود و میگویند.
آنچه باید مقاومت یا نیروهای مقاومت
یا هر انسان شرافتمندی، روی آن متمرکز باشد، اینها هستند. اینها را تحت لوای ایران
و «مسأله ایران وآمریکا» مطرح میکنند؛ نه، اینها مسائل ایران و آمریکا نیست؛ مسأله
رژیمی است که بدتر از هر دولتی، بدتر از هر قدرتی، بدتر از هر مغول و تاتاری، به جان
ملت ایران افتاده است. از آن طرف هم اپوزیسیون و نیروی مقاومتی است که در برابرش دارد
میجنگد، آوارگی و فشار را تحمل میکند و به این رژیم «نـه» گفته است. این، صورتمسأله
واقعی است.