۱۳۹۵ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

شکاف ولایت و مرجعیت بیشتر می‌شود


منبع : ایران اسرار ،26 آوریل 2016

 شکاف ولایت و مرجعیت بیشتر می‌شود

لینک :











این روزها صف‌بندیهای جدیدی بین مراجع تقلید در حوزه قم و خامنه‌ای در حال شکل‌گیری است. هفته گذشته به‌دنبال حملات بی‌وقفه خامنه‌ای و باندش علیه برجام و دولت آخوند حسن روحانی، وی وزیر بهداشتش را به قم و نزد اغلب مراجع تقلید مستقر در آنجا فرستاد و از آنان برای برجام تأییدیه گرفت. روزنامه حکومتی آرمان (4اردیبهشت 95) در این رابطه نوشت: ”بار دیگر مراجع قم با تقدیر از دستاورد‌های دولت در حوزه سلامت، از برجام حمایت کردند و خواستار رعایت انصاف و دقت در برخورد با این موضوع شدند. آیات و مراجع عظام مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، وحید خراسانی، موسوی اردبیلی، نوری همدانی، جوادی آملی، شبیری زنجانی وجعفر سبحانی ضمن بر شمردن نقاط مثبت دولت در بخش سلامت و درمان، به‌صورت ویژه از وزیر بهداشت تجلیل کردند. برخی مراجع عظام تقلید نیز در ارتباط با برجام مطالبی را بیان کردند و خواهان رعایت انصاف و دقت در اجرای این مسأله ملی شدند“.
البته این صف‌آرایی از طرف خامنه‌ای بی‌پاسخ نماند و او هم آخوند موحدی کرمانی را در نمایش هفتگی نماز جمعه تهران، به موضعگیری در برابر همان مراجع تقلید موظف کرد. موحدی کرمانی گفت: ”بله در مورد تقلید، در بعضی از مسائل همانند نماز و روزه و حج و امثال اینها می‌تونه فردی مقلد دیگری باشه، ایراد نداره. ولی همه، همه و همه باید در مسائلی که عرض کردم، مسائل حکومتی، مسائل اجتماعی، مسائل سیاسی، مسائل داخلی، دفاعی، موضعگیری در مقابل دشمن، همه باید مطیع رهبر باشند. “ (رادیو معارف (رژیم) نماز جمعه تهران 3اردیبهشت 95)
شکاف بین ”ولایت فقیه“ و ”مرجعیت“ که این‌چنین برای بار چندم بعد از  مرگ خمینی  سر باز می‌کند، ریشه در تناقض پایه‌یی در مورد گره نخوردن ولایت‌فقیه و مرجعیت در شخص  علی خامنه‌ای  دارد، مسأله‌ای که در شخص خمینی این دو موضع روی هم افتاده بود.
واقعیت این است که خامنه‌ای در سالهای قبل از انقلاب جزو آخوندهای درجه 3 و 4 حوزه محسوب می‌شد و حتی یک روز هم درس خارج نداده بود که بتواند در موضع حتی مدرس قابل توجه، خود را نشان دهد. مشکل و معضلی که تا به امروز هم حل نشده و وی نتوانسته جایگاهی متناسب با مرجعیت در موضع ولایت‌فقیه کسب کند.
بعد از مرگ خمینی بر اثر وحشت سران رژیم از در هم پاشیدگی نظامشان، رفسنجانی و شرکاء یکشبه همه مدارج حوزه را کنار زدند و همزمان با انتخاب او به‌عنوان ولی‌فقیه، مرجع تقلیدش هم کردند. مرجع تقلید درس خارج نداده و رساله توضیح‌المسائل نداشته! سالهاست به اسم این‌که ”آقا در درس خارج فقه یا اصول این را گفتند و آن را گفتند“ تلاش کرده‌اند جایی در میان سایر مراجع تقلید برای او دست و پا کنند، ضمن این‌که هم‌چنان 27سال پس از مرگ خمینی و ولایت‌فقیهی خامنه‌ای و این سالیان طولانی، حتی خامنه‌ای نتوانسته با این‌که سالیان است به‌اصطلاح درس خارج می‌دهد جایی در میان حوزویان باز کند.
البته برکسی پوشیده نیست که اصطلاح مراجع مستقر در حوزه در تمامی این سالیان به در تمام جنایات و شقاوتهای این رژیم پشتیبان آن بوده‌اند و حتی برخی از آنها مثل ناصر مکارم و نوری همدانی پیوسته از خامنه‌ای به نحو مشمئز کننده‌یی حمایت کرده‌اند، . اما این‌که این روزها تقریباً به‌طور یکدست از دولت روحانی و رفسنجانی حمایت می‌کنند، به موقعیت شکننده خامنه‌ای و بن‌بست لاعلاجی که رژیم در آن دست و پا می‌زند برمی‌گردد. به‌طورمشخص شکست سیاستهای خامنه‌ای و وحشتزدگی آخوندهای دانه درشت از هم‌سرنوشتی با وی از یکطرف، نداشتن هیچ‌گونه چشم‌اندازی جز آنچه که به گمانشان در راه‌حل رفسنجانی و آویختن به دامان غرب او سراغ گرفته‌اند از طرف دیگر، و البته فشارهایی است که روزانه از پایین جامعه به آخوندها در حوزه‌ها وارد می‌شود، از عواملی هستند که بار دیگر شکاف ”ولایت“ و ”مرجعیت“ را دامن زده است. بی‌دلیل نبود که خامنه‌ای در سخنرانی خود در فروردین گفت: ”حوزه باید انقلابی بماند“. روشن است که منظورش از انقلابی ماندن حوزه چیزی جز این نیست که حوزه وفادار به  ولی‌فقیه ارتجاع  بمانند.

برجسته شدن شکستهای خامنه‌ای در سیاستهای داخلی و خارجی و تنفر و فریادهای مرگ بر اصل ولایت‌فقیه، زاویه گرفتن حوزویان را از خامنه‌ای طی سالیان اخیر بیشتر کرده و جریانی که خواهان جدایی دین از دولت هستند نیز طرفداران بیشتری پیدا کرده است. ظاهراً آخوندهای بیشتری می‌خواهند حساب خود را از سرنوشت محتوم سرنگونی نظام ولایت‌فقیه جدا کنند. به همین خاطر هشدارها از طرف باند خامنه‌ای به حوزه بیشتر شده است. از جمله آخوند عبدالله حاجی صادقی جانشین نماینده ولی‌فقیه در  سپاه پاسداران  چند ماه پیش گفت: ”دشمن درصدد است جریان سکولار را در حوزه ترویج دهد“. (روزنامه حکومتی رسالت 16آبان 94)
در فروردین امسال هم یک آخوند دیگری از باند خامنه‌ای به نام عبدالحسین خسروپناه که روزنامه حکومتی رسالت از او به‌عنوان ”رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران“ یاد کرده می‌نویسد: ”حجت الاسلام خسرو پناه ”با اشاره به هشدار رهبر معظم انقلاب نسبت به تضعیف روحیه انقلابی در حوزه‌های علمیه“ گفت: ”سکولار شدن حوزه یک تهدید جدی است“. وی اضافه کرد: ”اگر دشمن بخواهد ضربه‌ای به انقلاب اسلامی وارد کند، تنها از طریق ضربه زدن به حوزه‌های علمیه موفق می‌شود؛ از همین رو به‌دنبال سکولار کردن حوزه انقلابی و یا بی‌خاصیت کردن آن ولو با شعار اسلام جامع‌نگر است“.

پس اکنون خامنه‌ای در چنبره بحرانها، با یک تهدید جدی فزاینده در حوزه‌ها هم مواجه است و حالا این فشار از پایین حوزه‌ها برای جدایی هم سرنوشتی با حاکمیت ولایت‌فقیه، به نزدیکترین حامیان خامنه‌ای در میان مراجع تقلید هم سرایت کرده و روز به روز و به موازات شکستهای بیشتر رژیم در حل بحرانهای داخلی و منطقه‌یی و نیز وحشت از خشم مردم محروم و فقر زده ایران، این زاویه بیشتر می‌شود. حتی پول و پله‌ای هم که خامنه‌ای در بودجه‌های رسمی و غیررسمی به نام آنان یا مؤسسات وابسته به آنان به ثبت می‌دهد، دیگر توان جلوگیری از این گسیختگی و انزوای ولی‌فقیه طلسم‌شکسته را ندارد. به قول امام جمعه اصفهان: ”برای آقا دعا کنید ایشان تنها هستند“.