۱۳۹۵ فروردین ۲۰, جمعه

مجاهدين ، برهم زننده تعادل قوا…






منبع : ایران آزاد فردا ،8آوریل 2016:
لینک :

ناصر آبادانی :مجاهدين ، برهم زننده تعادل قوا…


بعد از حرفهاي لاريجاني در مورد علت به هم خوردني لغو سفر آخوند روحاني به اتريش ، مسائلي در ميان تعدادي دوستان مطرح شد ، كه من نوشته زير را به صورت پراكنده در پاسخ بعضي دوستان نوشتم ، بهتر ديدم آن را كمي جمع و جور كنم و در قضاوت و ديد دوستان بگذارم ، اميد وارم كه مورد قبول افتد،،،
( جمهوری اسلامی با استفاده از علی لاریجانی که رئیس مجلس و شخص با نفوذی می باشد و بی شک سخنان او در سطح وسیعی در رسانه های درون و برون کشور منعکس می شود، قصد دارد با مطرح کردن مسئله تظاهرات مجاهدین و اختلاف میان تیم حفاظتی حسن روحانی و مقامات اتریشی، مجاهدین را تنها عامل ممانعت از اجرای برجام هم در درون کشور و هم در رسانه های برون کشور معرفی نماید تا بتواند ضربات نهایی را برای از میان برداشتن مجاهدین وارد کند.)
اين گوشه اي از نوشته يك كارشناس اطلاعاتي ( راستيتش نمي دونم كيست ؟ ) به نام ” فرامرز دادرس ” است،
براي نمونه اين چند خط را در بالا گذاشتم، ذلت و حقارت از آن مي بارد ، ذلت رژيمي ،كه براي بقاء ،اميد به شيطان سازي مجاهدين كرده است ،مثل اينكه تاكنون بنده نوازي مي كرده است،
گاف لاريجاني را اين جور جمع وجور كردن درست از كار در نمي أيد ،بيشتر مايه آبروريزي است ،
كارشناس اطلاعاتي با اسم ونام مشخص از درون رژيم مشخص است كه چرا وارد ميدان شده است ، جمع و جور كردن چيزي كه ديگر در توانشان نيست ،
در هر صورت ،ما همه مي دانيم كه مجاهدين در همه صحنه ها اروپايي حضور دارند و تظاهرات هم هست ،
آيا روحاني يا تيم او با اين حربه كهنه به زعم خودشان( “شيطان سازي مجاهدين ” )، قصد سفر براي اجرا و بيش بردن طرح هاي اقتصادي مبتني بر جام زهر “برجام ” را به كشورهاي اروپايي ندارد، ؟ آيا رژيم اين همه هزينه نابود كردن پروژه هسته اي و حق مسلم را داده است تا با يك تظاهرات جا بزند ؟
رژيم خوب مي داند بحث ( مذاكره ، پروژه هسته اي ) به ( مذاكره ،و موشكها ) تبديل شده است ، رژيم خوب ميداند
وآنكه اين جام زهر برجام را به دستشان داده ، مجاهدين است، به طريق اولا اگر بحث ( مذاكره و موشكها ) روي ميز است ، دست مجاهدين در كار است ،
رفسنجاني تيري در تاريكي نيانداخته است و خامنه اي با عنوان كردن “خائن ” به او آخرين تيرش را شليك نكرده است ،به قول جان كري بحث ( مذاكره يا موشك ) به طور جدي روي ميز است ،
خلع قدرت نظامي با خلع سلاح موشكي ،رژيم را در وحشت فرو برده است ،
وحشت نيروي سركوبگر نداشتن ،سلاح سركوب و ارعاب است ،
رژيم از چه كسي مي ترسد و چرا از حالا براي خلع سلاح شدن ، مجبور است مجددا پروژه شيطان سازي را پيش ببرد ،
فكر مي كنم ، نياز است يكبار ديگر وحشت خامنه اي را از سرنگوني در جلسه اي كه با آخوندها داشت نگاه كنيم ..
رژيم در نقطه قدرتش هرچه در توان داشته براي متوقف كردن مقاومت در خارج از كشور به كار برده است ، اينكه بتواند در نقطه استيصال ، اين تاثير را بر كشور هاي غربي داشته باشد ، من بعيد مي دانم، اين به معني اين نيست كه تلاشش را نمي كند ، اتفاقا تلاشش را مضاعف هم مي كند ، هر چه شكندگي رژيم در داخل بيشتر شود ، و احتمال سقوط در چشم انداز باشد ، رژيم بيشتر سعي مي كند ،مجاهدين را از دور بر خود دور كند ، و از تمام امكانات براي بيرون به در بردن مقاومت استفاده خواهد كرد، استفاده از نيروهايش كه تا حالا در حالت فريز نگه داشته بود نيز شدت مي گيرد
ولي تفاوت ماهوي اين دو نوع قدرت نمايي ، هم براي مقاومت و هم براي ناظرين ،مشخص است،
از نقطه قوت به نقطه حضيض آمدند، پروسه تخليه قوا و انرژي است ، در اين حالت به گربه اي مي ماند كه چنگ مي زند تا خود را از گوشه اي كه در تله افتاده است نجات دهد،
وبديعي است كه دشمن ضعيف را هم نبايد دست كم گرفت،
آخوند ها سطح منازعات خود را از ورق پاره كيهان به سطح جنگ رو در روي خامنه اي و رفسنجاني كشانده اند.
خامنه اي اگر قدرت حذف رفسنجاني را داشت ، تا حالا صد بار آن را انجام داده بود ، تعارف ندارد، لفظ خائن به رفسنجاني آخرين قدرت شليكش بود ، قائدتأ بايد بعد از اين شليك و قياس رفسنجاني با منتظري ، از طرف لاريجاني ، رفسنجاني بايد تعيين و تكليف مي شد،
اين جنگ روي ياروي را كه به ضعف و فرتوت شدن رژيم راه مي برد ، ناظرين نيز هم به خوبي ارزيابي مي كنند ، جدال مذاكره هسته اي را رژيم باخت و جام زهر ” برجام ” را نوش جان كرد ، جدال مذاكره يا موشك ، هم به سرنوشتي هم شكل با ” حق مسلم ” دچار مي شود ،
واين قدرت چانه زني رژيم را بسا بسيار پايين مي آورد ،
براي سازمان، تمام طيفها دروني رژيم ، در يك سبد قرار مي گيرند ، ولي طبعا ، ارائه يك بازي سياسي ظريف ، براي تظعيف دو طرف پيچيده شده است ، اگر خاطرمان باشد چند وقت پيش رهبري مقاومت براي مجلس خبرگان رژيم با مخاطب قرار دادن رفسنجاني ، كشور را از پيش بردن به سوي يك جنگ ااندرز داد ، آن هشدار تنها يك نامه نبود ، آغاز به پيش بردن يك خط سياسي بود ،خطي كه به تظعيف رهبري خامنه اي پيش رفت ، و حاصلش را ما الان مي بينيم ،همچنان كه رهبر مقاومت با موسوي هم ، همين خط را پيش رفت ،
تضعيف خامنه اي تضعيف كلي نظام را در بر دارد ، چون نيروي سركوبگر ( اطلاعات و سپاه و بسيج )در دست اوست ، ابزار سركوب گرفته شود و يا از بين رود ، كاري ديگر از دست مابقي بر نمي أيد
فضاي باز سياسي شاه ، ترمز نيروي سركوب بود ،به محض از دور خارج شدن نيروي سركوب ، آمر يا همان شاه هم از بين رفت ،
البته اين تجربه را طبيعتا هر دو جناح رژيم هم دارند ، براي همين است كه رفسنجاني از بازي با كارت حسن خميني به دنبال سرباز گيري بود ، و خامنه اي خوب اين را مي دانست ،و بازي را نيمه تمام گذاشت ، روزه خواني بعدي رفسنجاني در جلو ي خانواده خميني و خطاب قرار دادن شوراي نگهبان ، كه چه كسي صلاحيت شما را تأييد كرده است ! ادامه بازي براي سرباز گيري از رانت خانواده خميني بود ،
ولي قابل ذكر است ، كه رژيم دشمن بالقوه و بالفعل خود را مي شناسد ، و سعي مي كند با تمام توش و توان ،مجاهدين را از خود دور كند
، آيا موفق خواهد شد ؟!
تجربه اطريش و اذعان به آن براي رژيم زياد هم أسان نبوده است ،
سوال اين است ،آيا لاريجاني گاف داده است ، يا در جنگ و جدال ها ،باندها عقلانيت و تعادل خود را از دست داده است ؟ ، چون اين وظيفه رئيس مجلس نبوده است كه همچو چيزي را عنوان كند ، قائدتأ بايد سخنگوي دولت اگر مطلبي داشت ، در اين مورد “لغو سفر ” چيزي بگويد ، من سودي در مطرح كردن اين مطلب از سوي رژيم ،براي رژيم نميبينم،
آنها ناخواسته قدرت مجاهدين را در بر هم زدن تعادل رژيم جار زدند،
همانطور كه در بالا ذكر شد ،جمهوري اسلامي تاكنون به طرق مختلف ،چه آشكار و چه نهان در تمامي زد و بندهاي اقتصادي يا سياسي با عوامل پيدا و پنهان ولأبي هاي گسترده در صدد حذف مجاهدين بوده است ، و براي اينكار از هيچ كوششي تا كنون دريغ نكرده است وبعضأ بسياري از اين زدو بندها توسط مقاومت افشاء شده است ، حتي در يكي از سندهاي اوليه محدويت هسته اي ، محدويت مجاهدين فعاليت مجاهدين در غرب جزء شروط بود ، يا قراداد قبرس كه با حضور محسن رضايي سركرده سپاه در خصوص همكاري با امريكا و استفاده از حريم هوايي و يا زميني در جنگ عراق بود ،، و بمباران هاي نيروهاي ائتلاف منجر به شهيد شدن بهترين فرزندان خلق و نابودي بسياري از قرارگاه هاي سازمان شد . در هر صورت ، به خوبي واقف هستيم يكي از شروط رژيم براي عقد هر قرار دادي محدويت يا ممنوعيت فعاليت مجاهدين است ، فكر مي كنم اين مسئله از چشم افراد معمولي هم دور نيافتاده است، ،وضعيت نابسامان رژيم در حوزه هاي مختلف اقتصادي و اجتماعي ، مدار جنگ جناحين را بسا بسيار بالاتر برده است به گونه اي كه درگيري در سطح سران رژيم به امري روز مره تبديل شده است،
طبيعتا در اين ميان آنها حواسشان به دشمن بالقوه و بالفعلاشان يعني مجاهدين هست و از آن غافل نيستند ، آنها احساس مي كنند يا تحليلشان اين است كه به گونه اي عمل كنند كه در سطح عوام و توده ها مجاهدين را مانع تحقق اجراي برجام جا بزند ، و از اين طريق مفري براي خود بجويند ، ولي اين يك سوي قضيه است ،
برجام و پيامدهاي اقتصادي آن براي رژيم از اهميت بالايي برخوردار است ، به هم زدن همچو ديداري در همچو سطحي ، حتما بن بست بزرگي داشته است ،
اين بن بست نه در سطح خيابان كه در قرارهاي اوليه و بحث هاي مقدماتي ديدار حاصل شده است ، و اتفاقا از ديدگاه من ،مجاهدين پايه اوليه بحث هاي رژيم بوده است كه مهمتر است از بحث هاي اقتصادي يا اجراي تظاهرات بوده است ، چرا كه همانطور كه رئيس جمهور اتريش گفته بود اتريش وزنه قوي اي در لغو تحريمها و يا سوئفت بانكي نبوده است ، ، ، هيچ كس بهتر از خود رژيم ،مبادرت به شمارش معكوس نكرده است چرا كه رژيم اين بار مجبور است تمام عوامل پيدا و پنهانش را به ميدان بكشد ، عواملي كه در زماني هم كه پنها ن بوده اند همين خط را به پيش مي بردند ، پس در ماهيت عملكرد آنها تغییری به وجود نيامده است جز اينكه مجبورند برگهايشان را رو كنند ، پس
همانطور كه در بالا ذكر شد اين گونه رفتار ها بازي با تيغ دو لبه است كه قبل از اينكه به مجاهدين آسيب برساند آنها را زخمي مي كند ، و بالطبع وزنه سياسي مجاهدين را در خواص و طبقه مياني جامع و همچنين در سطح كشورهاي منطقه و جهان چند مداربالاتر مي برد،
طبيعتا هر نگاه امنيتي كه رژيم در كاربرد اين ترفند ها مد نظر داشته باشد ،بازنده نهايي است ، مخصوصا بعد از لغو سفر ،استفاده از اين ترفند كاربرد و سود چنداني براي رژيم نداشت، و بيشتر خود رژيم را زخمي كرد ، اذعان به قدرت يك اپوزسيون در خارج از كشور كه موجب لغو يك سفر تجاري “” كه برجام “برپايه آن شكل گرفته است ، براي رژيم يك شكست است،
در ضمن سطح منازعات رژيم بر سر معامله با سازمان مجاهدين براي پيش برد هر امري كه براي رژيم كارساز باشد ،را كه تاكنون در خفا و پشت درهاي بسته انجام مي شد ، عيان كرد ، پس به طريق اولا، چه در خفا ء و چه در عيان ، خط رژيم ، حذف مجاهدين از صحنه بوده ، و يا حد اقل جلوگيري از تظاهرات، ولي در هر دو صورت چه در پاريس كه انجام شد و تظاهرات وسيعي نيز توسط مقاومت انجام شد و چه در اتريش ، كه روحاني عطاء يش را به لقائ ش بخشيد ، نا موفق بوده است ، مضافاء به اينكه وزنه مقاومت را در صدر اين گونه منازعات و مراودات سنگين تر كرد ،
من فكر مي كنم ، بيشتر لبه تيغ گردن رژيم را زد، و در نقطه ضعف قرار داد،
هرچند فرمانده پاسدار نيروي قدس ،براي تكميل پازل رو در رويي با مقاومت به درگيري و نابودي تيمي فرضي از مجاهدين در سيستان و بلوچستان نيز رو آورد،