منبع : ایران افشاگر ،25 آوریل 2016
لینک :
در کدام جهان؟ـ ب فراهاني : بهروز شده
و بازنشر فروردين 95
آگهي تجاري:
«شرکت مشاورهاي خامنهاي و شرکاي بيت ولايت در هر زمينهاي که نياز
داشته باشيد به شما مشورت ارائه ميدهد. ما با تيمي از مشاوران کارکشته و با سابقه
حاضريم تا نيازهاي تکنيکي شما را در هر زمينه فعاليت برآورده کنيم، و مسائلي را که
ممکن است در روند طبيعي زندگي، تجارت، مبارزه، عبادت، … شما تأثير سوء گذاشته باشند
را بررسي کرده و راه حلهاي مناسب به شما را ارائه دهيم.
مشکل و سؤالتان
را پيش نزديکترين نمايندة ما در منطقه خودتان بياوريد، ما را جزو تيم خودتان بدانيد
و به ما اتکا کنيد تا موفقيتتان تضمين داشته باشد.
حاج آقا خامنهاي
ـ ولي امر مسلمين جهان (تلفن/ ايميل/ فيس بوک/ لينکدين/ … »
اگر تابحال
اين آگهي را جايي نديدهايد، حق داريد چون در جايي تابهحال منتشر نشده است. البته
دقيقترش اين است که بگوييم در هيچ جاي دنيايي که ما ميشناسيم! چرا که سالهاست مشابه
همين آگهي در يک جهان موازي اما وارونه نسبت به جهان ما روي در و ديوار و در رسانههاي
عمومي ديده ميشود.
تعجب نکنيد!
اگر شما به «مالتي ورس» 1 اعتقاد نداريد و يا فکر ميکنيد که اين مقوله تنها در اذهان
دانشمندان پيشرو علم کيهانشناسي وجود دارد، بدانيد که اشتباه ميکنيد. چنين جهاني
که براي من و شما خيالي است، براي ديکتاتورها و ظالمان تاريخ، از اولينشان تا همين
آخوندهاي فاشيستي که ميبينيد، مثل چلو مرغي که ملاخور ميکنند، عيني است و اصلاً از
روز اول بسته شدن نطفة حکومت منحوسشان، بي وقفه در تلاش براي ساختن و سرپا نگهداشتن
آن بوده و هستند.
جهان وارونه
فرض کنيد در
آن جهان وارونه هستيد و دچار مشکل، ابهام يا سؤالي شدهايد. در اينصورت اقدام منطقي
اين است که به دنبال مشاوران حرفهاي در آن زمينه بگرديد تا شما را با توصيههايشان
راهنمايي و احياناً در پياده کردن آن ياري کنند. اينجاست که آگهي بالا به دردتان ميخورد.
مثلاً وقتي
در مورد حقوق بشر با مسائلي مواجه شدهايد و نميدانيد چطور حقوقتان را حفظ کنيد، بدون
فوت وقت سراغ صادق لاريجاني مشاور قضائي شرکت حاج آقا برويد تا اين آيت الله! خودآموز
بهترين و سريعترين راه حل را به شما نشان دهد و به صورت داوطلبانه آنرا برايتان به
اجرا در بياورد يا اگر ابهامي در مورد مفهوم «رأفت اسلامي» داريد و علاقهمنديد که
راجع به مکانيزمهاي عملي آن بدانيد، کافي است به صفحه «فيس بوک» آخوند پورمحمدي، که
از شرکاي اصلي بنگاهي به نام «م.ر.گ.» با 30 هزار پروژه عملي موفق بوده است، مراجعه
کنيد و خودتان را از چنين تجربة منحصر به فردي بي نصيب نگذاريد.
اما در صورتيكه
مشکلات شما بسيار بغرنجتر از اين چيزهاست و به مسائلي نظير خروج از بحران مالي جهاني
و افزايش حرارت کره زمين که مستقيماً به مديريت جهاني مربوط ميشود، «چشم…»، خود آق
محمود حي و حاضر خدمت شما هست، و حتي حاضر است با هزينههاي کلان رنج سفر به اينسو
و آنسوي جهان را تحمل کند تا شما را راهنمايي کند.
تازه امکانات
بيت حاج آقا تنها به سرکردگان پيشاني سياه امثال آنچه که در بالا آمده محدود نميشود،
بلکه از هفت خط و رنگ و ملت تا بخواهيد کاسه ليس و جيرهخوار، «اپوزيسون»هاي اجارهاي
و … کارشناساني که از هر طريقي از طرق در خدمت حاج خامنه و بخش اس.اس. آن قرار ميگيرند،
موجودند که بياغراق براي هر مسألهاي جواب دارند. فقط محض نمونه مقوله پيچيدهاي مثل
مبارزه اجتماعي براي کسب آزادي و روشهاي اجرايي آن را در نظر بگيريد. آيا کسي را خبرهتر
و با کفايت تر از استاد مز.اج. نوريزاده سراغ داريد که با اين چيره دستي و تنها با
يک جمله همه پيچيدگيهاي اين مقوله را که در دنياي ما هر کسي جرأت نزديک شدنش را ندارد
باز کند؟
«مبارزه اين نيست كه شما برويد توي يك قلعه سنگ باران بنشينيد و صبح
تا شب موقعي كه تفنگ داشتي هي تفنگ پاك كني و تميز كني و موقعي هم كه نداشتي عدس بكاري،
نه . مبارزه اينه كه در يك جامعه آزاد باشي و بتواني مبارزه كني… بيايند دنيا را ببينند
چهار تا فيلم ببيند چهار تا كتاب بخواند چهار تا تلويزيون ببيند راديو گوش كند غير
راديو و تلويزيون مجاهد چيزهاي ديگري هم هستند بتواند بيايد ببيند بتواند بيايد توي
دنيا برخورد كند زندگي تشكيل بدهد فرزندانش را به مدرسه ببرد… مبارزهاش را هم بكند».2
ميبينيد که
در آن دنيا مبارزه چقدر ساده است؟ به سادگي خواندن چهار تا کتاب و سينما رفتن و بچه
بزرگ کردن و … خلاصه به سادگي هر کار روزمره ديگر در يک جامعه آزاد آن دنيا.
حالا ببينيد
که همين مقولهاي که استاد مز.اج. اينقدر ساده کرده، در دنياي ما چطور است: «… مسير
حركت تكاملي ما سخت و سختي آفرين هست. هركسي نميتواند آن را حمل كند مگر بندهاي كه
خداوند قلب او را از حيث ايمان آزمايش كرده باشد…» 3 تازه سختتر از آن، بدست آوردن
آزادي است، زيرا در دنياي ما «آزادي انسان در اين نيست که بتواند پزشک يا نويسنده شود.
انسان به همانسان که از اشياء، اتومبيل و يا خانه بهرهمند ميشود، مالک آزادي نميشود.
انسان آزاد نميشود مگر آنگاه که به طور مستمر از ابتلائاتي عبور کند که در جهت کسب
آزادي است. خواه در درون حصار و خواه در بيرون آن.» 4 ميبينيد که اين دو دنيا در عين
حال که کنار هم هستند، چقدر وارونه بوده و زمين تا آسمان با يکديگر متفاوتند.
يک هشدار!
هشدارکه در
آن دنيا يک گروهک تروريستي هم هست که رهبرانش ناصادق و پيروانش کور و نا آگاه هستند.
پيروان را اسير نگه ميدارند و هر کس هم که ميخواهد به زور آنها را آزاد کند باز
به اسارتشان چسبيدهاند و ولکن زنداني که بيش از دو دهه در آن بيگاري و رنج کشيدهاند،
نيستند. همان گروهکي که صدبار از بين رفته و هنوز هم در حال صدبار از بين رفتن است.
تازه سلاح هم داشته و مبارزه مسلحانه هم ميکرده، بعد هم كه خلع سلاح شده، باز توبه
نكرده كه هيچ، حالا ده سال است كه همينجور در قلعهاش ايستاده و يك پرچمي هم از اول
دستش بوده كه هيچوقت زمين نميگذارد. خودشان به آن ميگويند «پرچم مقاومت و شرف خلق
در زنجير ايران»، حرفهايي كه اصلاً در آن جهان مفهوم نيست، اما هر چه كه هست خيلي
آزاردهنده است. هر چه هم كه مشاوران و کارشناسان و خيرخواهان بيت حاج آقا و اين و آن
بنگاه وابسته، به آن بيچارههاي کور و اسير ميگويند ولکنيد اين رهبران را، اصلاً
فايده ندارد. آنها حتي توصيه برجستهترين کارشناسان آزادي و امور مبارزاتي مثل استاد
مز.اج. که نه تنها مزدوران اجارهاي نيستند، بلکه از صميم قلب، خير اعضاي اين گروهک
را ميخواهند و مستمراً به آنها يادآوري ميکنند که «همه گاه آغوششان براي مجاهدين
باز است… در صورتي كه دست از اين رهبري بردارند».5 اما گوششان بدهکار اين حرفها
نيست و نه تنها دست از اين رهبري بر نميدارند، بلکه هر روز هم بيشتر به آن ميچسبند.
حتماً مغزشويي شده و يا به زنجير کشيده شدهاند. آخر اين رهبري چه دارد که با وجود
اينکه هنوز هم دارند صدبار از بين ميروند باز هم جدا نميشوند؟ آيا اين ظلم نيست؟
يکي بهداد اينها برسد… اگر با شنيدن اين حرفها و توصيهها و مرثيهها تا الآن اشکتان
در نيامده و يا بدتر از آن به خنده هم افتادهايد، ديگر اشکال از شماست که در آن يکي
دنيا نيستيد و در اين يکي دنيا ماندهايد.
خيالي يا واقعي
حالا اگر بعد
از اين همه دليل غيرقابل انكار هنوز فکر ميکنيد که چنين دنيايي وهم و خيال است، خوب
آن دنياييها هم راجع به دنياي شما همين فکر را ميکنند: «… مجاهدين … براي خودش يك
دنياي خيالي دارد رئيس جمهور دارد، تلويزيون دارد، حزب دارد كارمند دارد وزير دارد
وكيل دارد مفسر دارد براي خودش يك جمهوري خيالي درست كرده …» 6
اما اگر حقيقت
يكي است، پس بايد ديد كه صاحب حق و خالق آنچه هست و نيست چگونه مسير حركت مجاهدان و
مبارزان پيشتاز راه تکامل اجتماعي در جهان ما را برايشان ترسيم كرده است:
«پيوسته در دار و ندار و در جانهاي خود به آزمايش كشيده ميشويد، از
آنان كه دعاوي مشابه خودتان دارند و قبل از شما به آنها كتاب داده شده و از منكران
راه، اذيت و آزار بسيار خواهيد ديد، اما اگرپايداري كنيد، اگردچار انحراف نشويد و پرهيزكار
باقي بمانيد، اين حاكي از عزم استوار است و نقش تعيين كننده دارد.» 7
در واقع آن
دنياييها براي اينكه به وجود دنياي ما اذعان نكنند، آنرا خيالي مينامند. چون اگر
اذعان كنند، دنياي خودشان را نفي کردهاند و در اينصورت يا بايد در آن دنيا بمانند
و آنقدر واقعيت اين دنيا را نفي كنند كه دق كنند و يا ماهيت عوض كنند. از آنجا كه بهاي
انتخاب دوم براي آنها بسيار سنگين است و براي آن بايد در اولين قدم صداقت از خود نشان
دهند، پس در همان دنيا ميمانند. به همين خاطر هم هست كه ذرهاي قادر به فهم دنياي
ما نيستند، حقيقتي كه حضرت علي در نهجالبلاغه اينچنين ساده و شيوا بيان كرده است:
«…كسي نميتواند سخن ما و داستان ما را فهم كند مگر انسانهايي صادق
با عواطفي پاك و بي آلايش و صاحبان عقل و خردهاي وزين و منطقي.» 8
البته اين وضعيت
آن دنياييها از وقتي که تصميم گرفتند به دنياي وارونه بروند ديگر دست خودشان نيست.
به دليل ماهيت ضد انسانيشان، هر کاري که بکنند در صفتها و ارزشهاي انساني وارونهاند.
حتي اگر دنيايي را هم به طور کامل به آنها بدهند، باز «آخوري» از آن ميسازند تا باب
طبع ماهيت حيوانيشان باشد. بقول مولانا:
چون نهد در
تو صفتهاي خـَري صد پـَرت گر هست در آخور پـَري
شاخصهاي دو
جهان
آن شاخص دنياي
انسانيت و آزادگي كه خدا و شيفتهترين بندهاش ترسيم كردند و اين هم شاخص ارزشهاي
دنيايي وارونه. همان دنيايي كه جولانگاه زالوصفتهايي است كه حيات پست و نفرت انگيز
خود را در گرو عناد با انقلابيون جان بر كف ميهنمان و خونخواري شهدايشان و طعمه
جويي و بريده گيري از ميان صفوفشان در خود فروشي و خوشرقصي براي گشتاپوي آخوندها
ميبينند. اين ظلمت پرستان در عين حال كه پستترين خائنين به خلق ايران هستند، آنقدر
احمق و كودن نيز هستند كه فكر ميکنند با چند بار «اَه اَه» و «پيف پيف» گفتن به «سيد
علي آقا» ميتوانند رد گم كنند. حال آنكه درون متعفن و چندشآورشان بسيار عيانتر از
آن است كه بتوان پنهان كرد. زيرا هر جا ظالمي بوده، چنين انگلهاي رذلي هم دور و برشان
رشد كرده اند. همانهايي كه هفت قرن پيش مولانا به زبان استعاره به موش تشبيه كرد و
نوشت:
از پي صورت
نيامد موشخوار از خبيثي شد زبون موشخوار
طعمه جوي وخائن
و ظلمت پرست مست دينارهاي آخوندهاي پست 9
ب ـ فرهاني
پانوشتها:
مالتي ورس
(Multiverse) يا «چند جهاني»
يک نظريه نسبتاً جديد در کيهانشناسي است که از اواخر دهه 1960 ميلادي مطرح شد و بر
اساس آن جهان ما تنها يکي از بيشمار جهانهايي است که در کنار يکديگر وجود دارند که
قوانينشان با يکديگر متفاوت است و در مجموع يک جهان بسيار عظيم را تشکيل ميدهند..
↩
نوشتهاي از
مزدور اجارهاي، عليرضا نوريزاده بنام «پنجرهاي رو به خانه پدري»، 3 خرداد 1391. ↩
از خطبه ايمان،
نهجالبلاغه.. ↩
مصاحبه «آن
دوفورمانتيل» با «ميشل بن سايق»، مبارز نامدار فرانسوي ـ مراکشي که سالها در آرژانتين
براي کسب آزادي جنگ چريکي را پيش برد.. ↩
همان نوشته
از مزدور اجاره اي.. ↩
همان نوشته
از مزدور اجاره اي.. ↩
آيه ۱۸۶ سوره آلعمران.. ↩
از خطبه ايمان،
نهج البلاغه.. ↩
از مثنوي معنوي مولانا. مصرع آخر
از نويسنده است. اصل آن به اين صورت است: ازپنيرو جوز و از دوشاب مست.