در اين روز
دادگاه استيناف انگلستان به رياست «لرد فيليپس» قاضيالقضات اين كشور، حكم تاريخي خود
را درباره لغو نامگذاری تروريستي سازمان مجاهدين خلق ايران صادر نمود و حق فرجامخواهی
را هم از دولت انگليس سلب كرد. والاستریت ژورنال مورخ19ارديبهشت، (فرداي روزي كه دادگاه
استيناف انگلستان حكم تاريخي خود را صادر نمود) نوشت: «به گفته چندين دیپلمات كه در
گفتگوها با رژيم ايران حضور داشتند، مقامات رژيم ايران سالهاست كه در مذاكره با دولتهای
غربي بر سر برنامه هستهای، سركوب مجاهدين خلق را در صدر اولویتهای خود قرار دادهاند»
والاستریت
ژورنال دراینباره ادامه داده بود: «…يك سخنگوي وزارت كشور انگلستان اعلام كرد دولت
انگلستان نام مجاهدين خلق را از ليست تروريستي خارج خواهد كرد. يك دیپلمات اروپايي
نيز گفت: ادامه نامگذاری تروريستي سازمان مجاهدين خلق ايران توسط اتحاديه اروپا در
بررسي مجددي كه در تابستان امسال صورت خواهد گرفت، بسيار دشوار بهنظر ميرسد. دولت
انگلستان در يك نبرد طولاني براي حفظ نام گروه مخالفان ايراني در ليست تروريستي شكست
خورد. رفع اين اتهام از 03مخالفان ايراني ميتواند پيامدهايي در رفتار با اين گروه
در نقاط ديگر و همچنين پيامدهايي در روابط بحراني غرب با رژيم ايران داشته باشد…»
در تاريخ 14 ارديبهشت 94، ارگان ولیفقیه ارتجاع، كيهان، در يادداشت روز خود، خطاب
به روحاني رئیسجمهور رژيم نوشت: «… آقاي روحاني بهعنوان اولين مذاکرهکننده، به نيکي
به ياد دارد که پس از قريب 2 سال تعليق (82 تا 84) وقتي از طرف غربي پرسش ميشد که
بعدازاین همه اعتمادسازي ايران و توقف فعاليتها، تعليق کي تمام ميشود، پاسخ ميدادند
«بهترين تضمين و اعتمادسازي، ادامه تعليقهاست.»! تجربه از اين گرانبهاتر؟! آيا آمريکا
و اروپا به اندک تعهدات خود در آن زمان مبني بر قراردادن سازمان مجاهدين در فهرست گروههاي
تروريستي يا فروش قطعات هواپيما به ايران عمل کردند؟! …». سطور فوقالذکر حاوي اعترافي
صريح در ارگان خامنه ايست، به اين واقعيت كه در مذاکرات اتمي نيز در طي ساليان، مهمترین
درخواست رژيم ارتجاعي از طرفهای استعماري، چه در اروپا و چه در آمریکا، برچسب زدن
به مجاهدين بوده است. درخواستي كه از سر ترس و ذلت، پيوسته از جانب رژيم روي ميز بوده
است؛ اما واقعيتي كه عمداً كتمان شده، اين است كه شكست رژيم در این درخواست و درواقع
در توطئه برچسب زدن و منهدم كردن مجاهدين و مقاومت سازمانیافته مردم ايران، نه به
خاطر اصول يا تعهدات طرفهای استعماري، بلكه تماماً و صد روي صد، حاصل پايداري مجاهدين
و دهها حكم قضايي در عالیترین دادگاههای اروپا و آمريكا و حاصل كارزار جهاني مجاهدين
و ايستادگي اشرفیها و اشرف نشانها و حاميان شريف مقاومت ايران بوده است.
02هفت سال قبل از باطل اعلام شدن ليست كذايي انگلستان، در سال 2001،
به دنبال تن دادن وزير خارجة وقت «جك استراو» به خواسته رژيم ملايان، نام سازمان محوري
مقاومت يعني سازمان پرافتخار مجاهدين خلق بهعنوان ستون فقرات شوراي ملي مقاومت در
ليست سياه تروريستي قرار گرفت. بعدها دولت انگلستان بهعنوان كشور عضو اتحاديه اروپا،
اين نامگذاری را در سطح كشورهاي اتحاديه اروپا نيز تسهيل كرد و منجر به اين نامگذاری
در سال 2002 در اتحاديه اروپا شد. دادگاه استيناف انگلستان در تاريخ 7 مي 2008، طي
رأي قطعي خود، خروج نام مجاهدين از ليست انگلستان را اعلام كرد. قاضیالقضات انگلستان
لرد فيليپس از وزير كشور وقت خواست يك لايحه فوري، به دو مجلس انگلستان تقديم كند و
هر چه سریعتر بخواهد، نام مجاهدين را از ليست حذف كنند. اين واقعه همزمان با يكي از
سفرهاي «خاوير سولانا»(مسئول وقت سياست خارجي اتحاديه اروپا) به ايران و ارائه بستههای
مشوق به رژيم آخوندي بود. پس از حكم قضايي در انگليس، اتحاديه اروپا عنوان كرد براي
خروج نام مجاهدين از ليست اروپا نياز بهوقت است چراکه خروج از ليست در انگلستان توسط
دو مجلس هنوز موافقت نشده است… اين موضوع باعث شد نمايندگان مردم اروپا، شوراي وزيران
اتحاديه اروپا را زير فشار بردند كه ديگر چه ضرورتي به ادامه نامگذاری هست؟ و بايد
پروسه حذف نام مجاهدين از ليست در سطح اتحاديه اروپا نيز شروع شود. بسياري از حاميان
مقاومت در پارلمان انگلستان در سطوح مختلف مجلس انگلستان مستمر طي اين ساليان از مقاومت
ايران عليه بنيادگرايي رژيم آخوندي حمايت و نقش مقاومت را در استقرار دمكراسي در ايران
و صلح و ثبات در سطح منطقه را بسيار جدي و كليدي اعلام كردند و خواهان حذف نام مجاهدين
از لیستهای سياسي تروريستي بودند. دولت انگلستان تلاش زيادي كرد كه اين زمانبندی
را به تأخير بيندازد اما به دلیل فشارهاي حقوقي و اجتماعي، سرانجام در 23 ژوئن هر دو
مجلس انگلستان اين مصوبه را تصويب كردند؛ اما بااینکه ليست گذاري اوليه در اتحاديه
اروپا با استناد به ليست انگليس صورت گرفته بود، به دلیل سفر خاوير سولانا، صراحتاً
خبرگزاریها منتشر كردند كه بحث و بررسي اين ليست در اتحاديه اروپا عقبافتاده است.
اين موضوع، اعتراضات شديدي را از طرف كل پارلمانهای كشورهاي اروپايي بهویژه در سطح
مجمع پارلماني كشورهاي اروپا كه مقاومت ايران در آنها پايگاه فعاليت بالايي داشت موجب
شد و به شوراي وزيران اعلام كردند اين سرمایهگذاری روي سياست شکستخورده مماشات، اروپا
را مبدل به عروسكي در دستان رژيم آخوندي میکند نبايد اجازه داد كه رژيم ديكتاتور و
ضدبشري و بنيادگرا از اين حربهها استفاده كند براي اينكه بتواند هر چه شانتاژ و امتياز
بيشتر از غرب بگيرد و نبايد سیاستهای استراتژيكي كه نهتنها راه به تغيير دمكراتيك
در ايران میبرد بلكه يك ارتباط تنگاتنگ براي صلح و ثبات در منطقه و جهان را ايجاد
میکند را به خطر انداخت. اين فشارها چندان به گوش سولانا و اتحاديه اروپا در آن زمان
نرفت و اینها در خواب خوشخیالی و سراب اينكه اگر به رژيم وقت دهند منجر به تغيير
سياست رژيم خواهد شد روية خود را ادامه دادند البته نتيجه آن مذاكرات، پيشاپيش براي
مقاومت روشن بود و در عمل هم مشخص شد كه با شكست مفتضحانه مواجه میشود. سياستي غلط
و کوتهبینانه كه قيمت و بهاي آن را مردم و مقاومت ايران و بهویژه رزمندگان ارتش آزادیبخش
با انواع تضييقات كه رژيم در سطح بینالمللی و عراق اعمال میکرد پرداختند. در سال
2004 نيز خبرگزاري فرانسه گفت يكي از جدیترین امتيازاتي كه كشورهاي اروپايي به رژيم
ارائه كردند ادامه نامگذاری مجاهدين در ليست تروريستي بود. به دنبال آن «فدراسيون
بينالمللي حقوقبشر و انجمنهای وابسته به آن، ليگ حقوقبشر و جامعة دفاع از حقوقبشر
در ايران» اعلام كردند: «… طراحان اين پيشنهاد، با مبادله نمودن حفظ يك سازمان ـ مستقل
از هر قضاوتي كه در مورد آن وجود داشته باشدـ در ليست سازمانهای تروريستي، در ازاي
يك تحول سياست هستهای ايران، ثابت ميكنند كه اين ليست داراي خصلتي خودسرانه بوده
و صرفاً از تصميم سياسي دولتها ناشي ميشود…». اين نامگذاری البته به دلیل منافع
سياسي و اقتصادي مماشات گران صورت گرفت اما نهتنها منافع درازمدت ملت ايران را هدف
قرارداد بلكه بهغایت به صلح و امنيت جهاني نيز ضربه وارد كرد. تلاشهایی كه براي
«تخطئة مبارزه و آزادي» بود، اما اشرفیها با پايداري خود، آن را تبديل به ارزشهای
آزادیخواهانه و مبشر برابري و دموكراسي كردند. در اين رابطه خانم دانيل ميتران در
پيامي بسيار زيبا همين معني را باز كرده و گفته بود: «اشرف را با انواع روشها محاصره
كردند اما از قلب همين محاصرة بیرحمانه،
اشرفیها توانستند
محاصرة جنبش آزادي ملت ايران را درهم بشكنند.»