۱۳۹۵ خرداد ۹, یکشنبه

سا لروز درگذشت رجل بزرگ هند جواهرلعل نهرو



 منبع : ایران آزاد فردا ،‌29 می 2016 

سا لروز درگذشت رجل بزرگ هند جواهرلعل نهرو 


۲۹ مه ۱۹۶۴ – ۸خرداد۱۳۴۳:
۲۹مه سال ۱۹۶۴ جواهر لعل نهرو اولین نخست‌وزیر هند پس از استقلال، درگذشت
جواهر لعل نهرو، رهبر ناسیونالیست و اولین‌نخست‌وزیر هندوستان مستقل در سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴، در چهاردهم نوامبر سال ۱۸۸۹ در الله‌آباد هندوستان چشم به‌دنیا گشود. پدرش از ثروتمندان برهمن و از وکلای دادگستری بسیار مشهور کشمیر بود. نهرو در ۱۶سالگی برای تحصیل به‌انگلستان رفت و تحصیلات خود را در دانشگاههای هَرو (harrow) و کمبریج به‌پایان رساند. او در سال ۱۹۱۲ به‌میهنش بازگشت و مدتی به‌حرفه وکالت دادگستری پرداخت. اما در سال ۱۹۱۹ و پس‌از یک‌قتل‌عام فجیع که در نقطه‌یی از میهنش صورت گرفت، نتوانست یک‌زندگی عادی را ادامه دهد، و ازآن‌پس به‌مبارزه و سیاست پرداخت و تمام وجود خود را وقف مبارزه درراه استقلال و آزادی میهنش کرد.
نهرو به‌زودی به‌کنگره ملی هند که سازمان عمده ناسیونالیستهای هندوستان تحت‌رهبری موهندَس (moohandas) مهاتماگاندی بود، پیوست. او به‌زودی در مسلک طرفداران گاندی درآمد و در تحولات سیاسی حتی در ردیف هواخواهان دست‌چپی گاندی قرارگرفت. عشق به‌سرزمینش هندوستان، و مردم میهنش، و تلاش پیگیر او برای خدمت به‌آنان، به‌زودی او را به‌رهبری جریان ناسیونالیستی هند رساند. نهرو در کلیه مبارزات انتخاباتی به‌عنوان مردی خستگی‌ناپذیر شناخته می‌شد. در سال ۱۹۳۷ که سمت ریاست کمیسیون اجرایی حزب کنگره هند را عهده‌دار بود در مدت بیست‌ونه‌ماه، مسافت ۱۷۵هزارکیلومتر را در سرتاسر هندوستان طی نمود و تنها در عرض یک‌هفته یک‌صدو‌پنجاه نطق انتخاباتی ایراد کرد.
نهرو در سالهای ۱۹۲۱ تا ۱۹۴۵ به‌خاطر فعالیتهایش در زمینه استقلال هند، ۹ بار به‌تناوب به‌زندان افتاد. همچنین در طول جنگ جهانی دوم به‌خاطر مخالفت درهمکاری و کمک هندوستان درجنگ انگلیس علیه قوای محور، به‌خاطر ابراز این‌عقیده که هندوستان بلافاصله بعداز جنگ باید به‌استقلال خود دست یابد زندانی شد. نهرو در زندان به‌تحریر یادداشتهایی برای دخترش پرداخت. یادداشتهایی که بعدها به‌یکی از بهترین و پربهاترین آثار در زمینه تاریخ تبدیل شد. نهرو همچنین اثر دیگر خود به‌نام اتوبیوگرافی یا شرح‌حال خود را در زندان نوشت. درآن‌زمان هنوز کشورش زیر استعمار انگلستان قرارداشت.
نهرو در سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۱ در موقعیت رهبر حزب کنگره ملی خدمت کرد. نهرو شخصیتی مستقل داشت و اگر‌چه تا روز درگذشت گاندی در سال ۱۹۴۸ به‌عنوان پشتیبان او باقی ماند اما با اعتقاد و خط‌مشی معروف گاندی، یعنی مبارزه منفی برای کسب استقلال هندوستان موافق نبود. نهرو از اصل معروف گاندی که عبارت از اجتناب از خشونت بود پیروی نمی‌کرد و هرجا که مصالح و منافع هند اقتضا می‌کرد در توسل به‌قهر و قدرت، تردیدی به‌خود راه نمی‌داد. او به‌جای اتخاذ روش مبارزه منفی، یک‌برنامه نظامی را که تمامی معیارهای محتمل یک‌مقاومت مسلحانه را اتخاذ می‌کرد در پیش گرفت.
در ۱۹۴۲ نهرو به‌عنوان یک‌رهبر شناخته‌شده حزب کنگره ملی، جانشین گاندی شد. چهارسال بعد وقتی که بریتانیایی‌ها شروع به‌آماده‌شدن برای عقب‌نشینی از هندوستان کردند، از او برای تشکیل یک‌حکومت موقت که هند را از وابستگی، به‌استقلال منتقل کند دعوت شد. در خلال سالهای بعد، نهرو ازتقسیم هندوستان به‌ایالات مجزای «هندو» و مسلمان ممانعت کرد. اما در این‌امر یعنی جلوگیری از جدایی پاکستان از هندوستان موفق نشد و بخش مسلمان‌نشین، با نام پاکستان از هند جدا شد. در ماه اوت ۱۹۴۷ نهرو به‌نخست‌وزیری رسید و آخرین مراحل عقب‌نشینی انگلستان و تأسیس هندوستان به‌عنوان یک‌حکومت خودگردان را دنبال کرد. او در این‌مسند با تلاش پیگیر کارش را ادامه داد تا آن‌که هندوستان در سال ۱۹۵۰ به‌یک‌جمهوری تبدیل شد.
نهرو به‌عنوان نخست‌وزیر، عمیقاً مشتاق و درگیر اجرای برنامه پنج‌ساله هندوستان و پیگیری سیاست صلح‌طلبانه و همزیستی با ملتها بود. او از قطعنامه سازمان ملل درمورد کره حمایت کرد. او دربرابر اقدام فرانسه و انگلستان درمورد کانال سوئز موضع مخالف گرفت. و به‌چین که حالت تهاجمی داشت گفت که او از مرزهای هندوستان با نیروهای نظامی دفاع خواهد کرد. تحت‌رهبری او هند یک‌عضو بانفوذ کشورهای غیرمتعهد شد.
رهبری ملتی مانند مردم هند که از نژادها و زبانها و گرایش‌های مذهبی گوناگون و بسیار مختلف و پیچیده ‌ترکیب شده، به‌پانزده زبان تکلم می‌کنند، و هزاران زبان محلی و لهجه‌های گوناگون در میان آنان رایج است، و اداره کشوری که منابع ملی محدود دارد، به‌ یک‌قدرت سیاسی که از نبوغی درخشان و برجسته برخوردار باشد نیاز دارد. رهبری توانمندی که یکپارچگی و وحدت این‌سرزمین وسیع را تحقق بخشد. و نهرو این‌قابلیت و توان را از عشق خویش به‌مردمش به‌دست آورده بود.
او در حفظ و صیانت و توسعه و گسترش مبانی و نهادهای دموکراتیک‌ هند توفیق داشت. درحالی‌که مشکلات و دشواریهای بسیار پیچیده اقتصادی و اجتماعی دربرابر او قرار داشت. مشکلاتی که گاه حل آن‌به‌شیوه‌یی دیکتاتورمنشانه آسانتر به‌نظر می‌آید. اما نهرو می‌کوشید مشکلات را با تکیه به‌دموکراسی از پیش پا بردارد.
اغلب سیاستمداران و نویسندگان زندگی نهرو، در توضیح ویژگیهای او، از اشتیاق بی‌حد او به‌آزادی و استقلال و آبادی میهنش سخن گفته‌اند و او را شیفته هندوستان توصیف کرده‌اند.
نهرو با وجود سالها مبارزه پیگیر علیه سلطه بریتانیا و رنج و مشقتهایی که در زندان مقامات حاکم بر کشورش متحمل شده بود، بااین‌همه از خواندن تاریخ کشورهای مختلف و همچنین ادبیات و اشعار ملتها، ازجمله ادبیات و اشعار انگلیس غفلت نمی‌ورزید.
نهرو بنیانگذار سازمان کشورهای غیرمتعهد بود. بااین‌حال هرگز از توجه به‌این‌نکته غفلت نمی‌ورزید که کشورش هندوستان را درانظار جهانیان به‌صورت یکی از قدرتهای بزرگ معرفی کند.
نهرو به‌عنوان مردی که از غرور ملی سرشاری برخوردار بود، از مشاهده وضع تأسف‌بار زندگی مردم بومی هند در زیر سلطه استعمار به‌شدت دستخوش دردورنج می‌شد. با اینحال پیامهای او آکنده از مهر و دوستی، نسبت به‌همه انسانها و بخصوص محرومان جهان بود. پیامهایی که، معرف صفا وخلوص باطنی نهرو بود و حکایت از عشق او به‌انسان و انسانیت می‌کرد.
 نوشته‌های نهرو یکی از زیباترین آثار تاریخی و سیاسی جهان به‌شمار می‌رود. این‌که رهبری تا این‌حد پرکار در عین درگیری در انبوه فعالیتهای سیاسی، آثاری تا این‌حد زیبا خلق کرده است، به‌عشق و شوق او به‌میهن و آزادی و استقلال و کل جامعه بشری برمی‌گردد.
آثار او عبارتند از:
-نامه‌های او خطاب به‌دخترش که تحت عناوین نگاهی به‌تاریخ جهان در سال ۱۹۳۶ منتشر شد.
-نامه‌هایی به‌وزرای ارشد، منتشره درفاصله سال ۱۹۸۷ تا۱۹۹۰
-یک‌اتوبیوگرافی به‌نام به‌سوی آزادی که در ۱۹۴۱ در آمریکا منتشر شد، و مجموعه خطابه‌ها و مقالاتش که با نام «اتحاد هند» در سال۱۹۴۱، منتشر شده
-و بالاخره کتابی به‌نام «استقلال و پس‌ازآن» که در سال ۱۹۵۰ منتشر گردید.
نهرو سرانجام در ۲۷ مه ۱۹۶۴ در نیودهلی چشم از جهان فروبست.