روزگار دوزخي آزاديخواهان در زندانهاي نظام پلید وفاشیست آخوندها
گزارشی از افزایش تعداد زندانیان در اعتصاب غذا
تاریخ :5 می 2016
با نگاهی به گزارشهای متعدد موارد
نقض حقوق زندانیان در ایران، آشکار است که رژیم آخوندی هر آزادیخواهی را دستگیر
کند، تا آخرین نشانههای حیات فکری و جسمی او را تحت فشار میگذارد. رژیم به بهانه “افکار سیاسی”، “تبلیغ علیه نظام” و “اقدام علیه امنیت ملی” روزگار دوزخی
برای زندانیان ایجاد کرده است. مسوولین اطلاعاتی، قضایی و زندانبانان سلسله مجازاتهایی
را در مراحل بازداشت، صدور حکم و در دوران حبس مقرر کردهاند که در نهایت زندانیان
معترض را وادار به نشان دادن سختترین و خطرناکترین شکل اعتراض که همان «اعتصاب
غذا» است، میکنند. هماکنون زندانیان بسیاری در زندانهای رژیم در
اعتراض به رفتار زندانبانان خود، دست به اعتصاب غذای خشک و تر زدهاند.
اعتصاب غذا در زندانهای ایران
در اعتصاب غذای تَر، زندانی غذا نمیخورد و تنها آب و مایعات مینوشد.
در اعتصاب غذای خشک زندانی از خوردن غذا و مایعات ممانعت میکند.
بسیاری از زندانیانی که اقدام به اعتصاب غذا میکند، احتمالا فکر
تمام عواقب خطرناکی را که گریبانشان را تا مدتها خواهد گرفت نمیکنند. برخی از
زندانیان هم اعلام میکنند که فکر همه جوانب و عواقب احتمالی حتی خطر مرگ را نیز
کردهاند؛ اما آنها عنوان کردهاند “مرگ در حال اعتصاب غذا، بهتر از تحمل مرگ
تدریجی است که از سوی زندانبانان بر آنها تحمیل شده است.”
یکی از مهمترین دلایلی که زندانیان در ایران را وامیدارد که دست
به اعتصاب غذا بزنند، رعایت نکردن «مقررات حداقل معیار برای رفتار با زندانیان»
ماده ۲۲ مصوب شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در ۱۳ مه ۱۹۷۷ است. در این ماده آمده: «زندانیان بیماری که نیاز به مداوای تخصصی
دارند باید به موسسههای تخصصی یا بیمارستانهای عادی منتقل شوند.»
ماده قانونی که از سوی رژیم ملاها رعایت نشده و به عنوان نمونه
«افشین سهرابزاده»، «رمضان احمد کمال» و «حسین رونقی ملکی» را بر آن داشته در
چندین نوبت نسبت به “عدم رسیدگی پزشکی مناسب” و “عدم اعزام به مراکز درمانی تخصصی
خارج از زندان” دست به اعتصاب غذای تر و خشک اعتراضی بزنند.
در مادهی ۶ مقررات، که ناظر بر مادههای همین مصوبه است آمده: «مقررات زیر به
طورِ غیر جانبدارانه به اجرا درخواهند آمد. هیچ تبعیضی براساس نژاد، رنگ، جنس،
زبان، دین، عقیدهی سیاسی یا عقاید دیگر، منشا ملی یا اجتماعی، مالکیت، تولد یا
جنبهای دیگر، نباید اعمال شود
این در حالی است که رژیم زندانیان عقیدتی، سیاسی و مدنی
را بارها به دلیل عقیده و باور، نژاد و زبان، منشا ملی، دین و همچنین میزان
تاثیرگذاری که در جامعه داخل و خارج از زندان دارند، مورد تبعیض قرار داده و به
عنوان نمونه «سعید شیرزاد»، «امیر امیرقلی» و «محمود بهشتی لنگرودی» را با وضعیت
بسیار دردناکی روبرو کردهاند.
در ماده ۸ بخش نخست آییننامه اجرایی «سازمان زندانها و اقدامات تامینی و
تربیتی کشور» مصوب ۲۰ آذرماه ۱۳۸۴، آمده: «کلیه محکومان با توجه به نوع و میزان محکومیت، پیشینه
کیفری، شخصیت، اخلاق و رفتار براساس تصمیم شورای طبقهبندی، حسب ورود در زندانهای
بسته یا مراکز حرفه آموزش و اشتغال نگهداری میشوند، مگر آن که مقام قضایی
صادرکننده حکم در رای صادره محل خاصی را برای نگهداری محکوم تعیین نموده باشد.»
همچنین در ماده ۶۹ این آییننامه درباره تفکیک زندانیان به مواردی همچون «حسب
پیشینه، سن، جنسیت، تابعیت، نوع جرم، مدت مجازات، وضع جسمانی و روانی، چگونگی
شخصیت و استعداد و میزان تحصیلات و تخصص» اشاره شده است. در ماده ۷ این آییننامه
درباره نحوه تفکیک و طبقهبندی زندانیان براساس نوع جرم (در زندانهای با ظرفیت
بالای ۷۰۰ نفر) آمده است: «الف- جرایم باندی و سازمانیافته، قتل عمدی، سرقت
مسلحانه، آدمربایی، تجاوز به عنف، اسیدپاشی، اشرار و سارقین سابقهدار.
ب- جرایم مالی مانند کلاهبرداری، رشاء و ارتشاء، اختلاس، جعل و
استفاده از سند مجعول، خیانت در امانت، اخلال در نظام اقتصادی، قاچاق کالا و ارز،
سرقت فاقد سابقه، ضرب و جرح عمدی، زنا و لواط، جرایم بر ضد عفت و اخلاق و نظم
عمومی، جرایم غیر عمدی، جرایم بر ضد حقوق و تکالیف خانوادگی، صدور چک بی محل و
محکومین مالی موضوع ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی.
ج- جرایم ویژه با حساسیت عمومی نظیر جاسوسی، اقدام علیه امنیت کشور.
دـ جرایم مربوط به مواد مخدر.»
با توجه به تبصره این ماده “شورای طبقهبندی میتواند بر حسب
تحصیلات، ویژگیهای اخلاقی و خصوصیات رفتاری و چگونگی شخصیت زندانیان، آنان را در
هریک از طبقات جدای از طبقه خاص خود قرار دهد.”
با این اوصاف مسوولان زندانها و ناظر آنها یعنی سازمان زندانها
در موارد متعددی از اجرای آییننامههای مصوب حکومتی در رابطه با تفکیک زندانیان
خودداری میکند.
این در حالی است که سازمان «عفو بینالملل» در گزارشی در ۲۱ فروردینماه ۱۳۹۵، اعلام کرد شش تن از زندانیان محبوس در رجایی شهر کرج، در اعتراض
به “عدم رعایت اصل تفکیک جرایم” در این زندان دست به اعتصاب غذا زدهاند.
«مسعود عرب چوبدار»، «بهزاد ترحمی»، «سعید شیرزاد»، «فرید آزموده»،
«افشین بایمانی» و «ایرج حاتمی» از جمله زندانیان سیاسی و امنیتی در زندان رجایی
شهر کرج هستند که همچنان در اعتصاب غذا به سر میبرند.
گفته شده تعداد زندانیان سیاسی یا امنیتی در زندانهای دیگر نیز
اخیرا دست به اعتصاب غذا زدهاند. از جمله «مرتضی پروین»، «مصطفی پروین»، «صالح
پیچگانلو»، «افشین سهراب زاده»، «سعید صادقیفر» و «سحر الیاسی» که در مواردی اعضای
خانواده این زندانیان نیز همراه با عضو زندانی دست به اعتصاب غذا زدهاند.
رژیم ملاها از هر امکانی استفاده میکند تا
شرایط غیرقابل تحمل حبس را برای زندانیان به وجود آورد و از این جهت نیز برخی از
زندانیان بر آن اصطلاح «شکنجه خاموش» نام نهادهاند