از قضا سركنگبين صفرا فزود ـ احمدوفايي
ژنرال جياپ
فقيد: «دشمن آنچه را كه ندارد با صدايي هرچه گوشخراشتر فرياد ميزند»
آخوندهاي مرتجع
و ضد بشر حاكم بر ميهنمان كه سي و هفت سال است حق حاكميت مشروع مردم ما را ربوده اند،
در عالم دجالگري آخوندي، گمان ميكنند در دنياي امروز هم، همهجا مثل دم و دستگاه محراب
و منبر رياييشان، صحنه دروغ و دغلهاي آخونديست كه اراجيف سخيف و هر آسمان و ريسماني
را به هم ببافند و به خورد خلق الله بدهند، بلكه بسيجيهاي كودنتر از خودشان پيدا
شده، آنها را باور كنند. رسوايي دجالگري و دروغ و دغلبافي آخوندي در تاريخ ايران،
قدمتي هزارساله دارد، رند شيراز هفتصد سال پيش گفته بود:
بنابر اين حتي
قبل از غصب حق حاكميت مردم ايران، در تاريخ و فرهنگ ايران زمين، همواره آخوندجماعت
مظهر دجالگري، دغلكاري و ريا بوده است. آخوندها پس از اشغال قدرت، بهدليل خصلت ارتجاعي
و ضد تاريخيشان، بسيار بيش از پيش به اين دجالگري و دروغ و دغلها نيازمند بودند.
زيرا – خيلي ساده – در دنياي امروز حرفشان را كسي باور نميكرد. مردم ايران ـ كه بهدليل
تاريخ و فرهنگ ضد ارتجاعيشان ـ جاي خود داشتند. بههمين دليل در دستگاه حكومتي آخوندها،
از همان ابتدا تا به امروز، بعد از هزينههاي مربوط به سركوب، جنگ افروزي و صدور تروريزم،
تبليغات (بخوانيد دجالگري و جنگ رواني)، همواره بيشترين اقلام را به خود اختصاص داده
است.
اين روزها بهدليل
شرايط خاص منطقه، آخوندها بر دز دجالگريشان در رابطه با به اصطلاح «مبارزه با تروريزم»
افزوده اند. جالب اينجاست كه پديده شومي كه در اين شكل و ابعادي كه منطقه و جامعه
جهاني اكنون با آن دست به گريبان است، اساساً از آغاز خلافت ضد اسلامي و ضد انساني
آخوندي در ايران بوجود آمده و گسترش پيدا كرده است، حالا آخوندها مدعي مبارزه با آن
شده و براي اين به اصطلاح مبارزه، كتابها مينويسند و سمينارها تشكيل ميدهندو استراتژي
و تاكتيك تعيين ميكنند! مضحكتر اينكه اتفاقاً همانها كه طي ساليان حاكميت جهل
و جنايت آخوندي در ميهن ما، عناصر اصلي سركوب و تروريزم در داخل و صدور آن به خارج
از مرزهاي ايران بوده اند، اكنون كباده كش مبارزه عليه تروريزم شده اند. گوش كنيد:
«در شرايطي که هر کدام از کشورهاي منطقه غرب آسيا در ناامني شديد به
سر ميبرند و همه روزه شاهد اقدامات تروريستي در اين کشورها هستيم جمهوري اسلامي ايران
توانسته است تا امنيت پايدار را در داخل مرزهاي خود حفظ نمايد.» (شعبه وزارت اطلاعات
موسوم بههابيليان 11/2/95 احمد مجيدي)
سقف زدن در
دجالگري را ميبينيد؟
اولاً ناامني
در كشورهاي به اصطلاح غرب آسيا (اصطلاحي كه از ولي فقيه طلسم شكسته، خامنه اي تقليد
كرده است)، عامل و عنصر اصليش – به گواهي تمامي مردم زجر كشيده منطقه و نمايندگان واقعي
آنها – فقط و فقط دخالتهاي گستردة رژيم آخوندي و سياست صدور ارتجاع و تروريزم اين
رژيم بوده و هست.
ثانياً آنچه
كه در داخل مرزهاي ايران توسط اين رژيم حفظ شده است، اسمش «امنيت پايدار» نيست. اگر
سركوب مطلق اسمش امنيت است پيش از اين حجاج بن يوسف يا مغولهايي كه اجازة جنبيدن برگ
روي درختان را هم نميدادند «الهههاي امنيت پايدار» بايد نام بگيرند! البته ممكنست
سركوبگران مردم ايران و دزدان اموال آنها، به بهاي تداوم يك سركوب بي رحمانة قرون
وسطايي كه هيچ حد و مرزي را رعايت نميكند، براي مدتي آرامش ظاهري دريك قبرستان برقرار
كنند ، ولي مردم ايران – بويژه اكثريت آنها كه در زير خط فقر زندگي ميكنند – به
گواهي خود سردمداران رژيم كه مستمر به يكديگر هشدار ميدهند، به بشكه باروتي ميمانند
كه مترصد لحظة انفجارند تا دودمان اين رژيم جنايتكار را بر باد دهند. والا در شرايط
فلاكت باري كه رژيم قادر به پرداخت حقوق چند سالة بازنشستگان اين ميهن نيست چرا بودجه
امنيتي رژيم بايد رشد تصاعدي داشته باشد و به گفته آخوند روحاني افزايشي كه او در اين
زمينهها انجام داده در تاريخ نظامشان بي سابقه است؟
ثالثاً هر ناظر
اوضاع ايران بهخوبي ميداند كه امروز صورت مسأله در ايران امنيت داشتن يا نداشتن مردم
نيست، بلكه صورت مسأله زير سوال بودن حيات و بقاء رژيم ضدمردمي و نامشروعيست كه به
اعتراف بالاترين مهرههاي همين رژيم، روزانه با صدها و حتي هزاران اعتصاب، اعتراض
و مبارزه مردمي مواجه است كه تماميت آنرا به محاصره خود در آورده اند.
رابعاً به گواهي
بالاترين مهرههاي دست اول رژيم، جنگ و صدور ارتجاع به كشورهاي منطقه براي اينست كه
در تهران و كرمانشاه و اهواز خطر وجود دارد. يعني اين رژيم با اهرم دخالتهاي جنگي
و نظامي خود در منطقه، در واقع بر اين وضعيت انقلابي و طغيان مردم ايران سرپوش ميگذارد.
باز هم گوش كنيد:
«امروزه جمهوري اسلامي ايران به واقع کشوري قدرتمند در سطح منطقه است
و نه تنها تلاش دارد تا اين ثبات را در مرزهاي خود حفظ کند بلکه در تلاش است تا به
عنوان بازيگر فعال منطقه، امنيت و ثبات را در ديگر کشورهاي منطقه نيز ايجاد نمايد.»
(همانجا)
از بلوف به
اصطلاح «قدرتمندي» در سطح منطقه، بويژه بعد از نوشاندن جام زهر اتمي و طلسم شكستگي«عمود
خيمه نظام» كه بگذريم -كه بازتاب آن در سراسر منطقه هم ديده ميشود – تلاش شده است
كه حفظ ثبات در مرزها با به اصطلاح «بازيگري فعال در منطقه»كه همان اسم مستعار صدور
ارتجاع، تروريزم و وحشيگري به كشورهاي منطقه است، پيوند زده شود. اما آنچه را كه آخوندها
مثل هر ديكتاتور خون آشام ديگري نميتوانند ببينندو بفهمند، همان چيزي است كه نه تنها
در منطقه خاورميانه طي ساليان اخير محقق شده است، بلكه در تاريخ نوين سراسر جهان بهعنوان
واقعيتي اثبات شده خود را نشان داده است وآن اين است كه: «در نهايت اين تودههاي مردم
هستند كه تاريخ و سرنوشت خودشان را ميسازند».
اين گونه تئوريزه
كردنهاي سخيف تجاوزات يك رژيم مفلوك در حال غرق شدن به كشورهاي منطقه، تحت هر عنوان
دجالگرانه اي نظير «كمك به مردم مسلمان» ويا «بازيگري فعال در منطقه» كه باشد، اين
واقعيت را نميتواند بپوشاند كه اين رژيم براي حل مسألة بقاي خودش به اينگونه ترفندها
متوسل ميشود. اما داستان زماني فكاهي تر ميشود كه اين رژيم با تقليد ناشيانه از ارگانهاي
مقاومت ايران، پيرامون دجالگري مبارزه با تروريزم دست به اقدامات به اصطلاح تبليغي
و قانوني دنياپسند ميزند، براي اينكه مثلاً خودش را يك دولت متعارف، امروزي و اهل
حساب و كتاب جا بزند. گوش كنيد :
«سهشنبه، ۰۵ خرداد ۱۳۹۴ / ۰۷ شعبان ۱۴۳۶ / ۲۶ مي ۲۰۱۵
کنگره منطقهاي
عربي مجمع جهاني اهلبيت(ع) براي بررسي راهکارهاي مبارزه با تروريسم تکفيري و همبستگي
با ملتهاي مصيبتزده منطقه در بيروت پايتخت لبنان گشايش يافت. اين کنگره دو روزه به
رياست آيتالله محمدحسن اختري دبيرکل مجمع جهاني اهلبيت(ع) برگزار شده،
آيتالله محمدعلي
تسخيري مشاور رهبر معظم انقلاب اسلامي در امور جهان اسلامي و منوچهر متکي وزير پيشين
امور خارجه و عضو مجمع جهاني اهلبيت(ع) و حجتالاسلام و المسلمين سيد حسن تبريزي
نماينده مجمع در لبنان در اين کنگره حضور دارند.
آيتالله اختري
با اشاره به اهداف برگزاري اين کنگره، اعياد شعبانيه و عيد مقاومت و آزادسازي جنوب
لبنان از اشغال رژيم صهيونيستي را به ملت لبنان به ويژه مقاومت اسلامي تبريک گفت
وي همچنين بر
ضرورت مبارزه انديشهاي و فرهنگي براي جلوگيري از گسترش انديشه سياه و تاريک تکفيري
در جهان اسلام و عرب تاکيد کرد.» (شعبه وزارت اطلاعات موسوم بههابيليان 5/3/94)
يك مشت جاني
قساوت پيشه، آخوندهاي دولتي جيرهخوار، جلادان عضو «كميته مرگ» در فاجعه قتل عام زندانيان
سياسي در دهه 60، ديپلمات تروريستهاي آدمرباي رسوا شده در تركيه كه هر كدام سوابق
كشاف تروريستي در سطح بين المللي دارند جمع شده اند تا به اصطلاح طي سميناري راهكارهاي
مبارزه با تروريزم پيدا كنند! جل الخالق، تعريف كنيد تروريزم را! ميبينيدكه جرثومههاي
پليدي و قساوت، دستاوردهاي انسانيت را چگونه به لوث وجود خودشان آلوده ميكنند. بهقول
ژنرال جياپ فقيد (پس از تسخير آخرين مقرات فرماندهي دشمن، وقتي ديد در آنجا در و ديوارهارا
پر از شعارهاي ميهن پرستانه كردند)، گفت: «دشمن آنچه را كه ندارد با صدايي هرچه گوش
خراش تر فرياد ميزند».
از بيان اين
واقعيتها كه بگذريم، آخوندها طي اين ساليان در تبليغات و شيطانسازي، بهخصوص عليه
دشمن اصليشان ـ چه درسطح داخلي و چه منطقه اي و بين المللي ـ بواقع از هيچ چيز فروگذار
نكردهاند. ابعاد پول خرج كردنها، بكارگيري و تهديد و تطميع هر آنكس و هر جرياني
كه از او در اين زمينه كاري ساخته باشد، ناشناخته است. به موازات تلاشهاي جنايتكارانة
تروريستي براي نابودكردن مقاومت ايران (تا نفر آخر) كه بهخصوص طي ده دوازده سال اخير
الويت شماره يك اين رژيم بوده، در پهنه تبليغات و شيطان سازي نيز، تا بحال از هر اقدامي
كه در توانش بوده، فروگذار نكرده است. اما چه نتيجه اي داشته است. از زبان خودشان بشنويم:
”اختري اقدام ايران در طرح پروندههاي مربوط به ترور در مجامع بينالمللي
را «ناکافي» عنوان کرد و افزود: در اين باره کافي عمل نکرديم ولي خب در حد خودمان اقدام
کردهايم. البته هنوز به نتايجي که ميبايست برسيم، نرسيديم خصوصاً در برابر[ مجاهدين]
که بزرگترين و بيشترين ضربه را به ما وارد کردهاند. هنوز هم برخي از کشورها از آنها
حمايت ميکنند. ما ميبايست آنقدر به بحث تروريستيبودن اين گروهک بپردازيم که آنها
نتوانند و جرأت هم نداشته باشند که در کشوري ظاهر شوند و کشوري هم جرأت نکند به آنها
پناهندگي بدهد.” (شعبه وزارت اطلاعات موسوم بههابيليان 11/2/95)
خودش ميگويد
پس از سي و هفت سال تلاش، «هنوز به نتايجي كه ميبايست برسيم، نرسيديم».
در مورد طرد
و انزواي منطقهاي و بين المللي رژيم در اين رابطه ميگويد:
«جمهوري اسلامي ايران آنچه را که توانسته، در اين زمينه انجام داده
است منتها جمهوري اسلامي ايران به عنوان نظام و حکومت در اين مساله تنهاست و اگر ديگر
کشورها در امر مقابله با تروريسم به آن ميپيوستند، اين امر سريعتر و بهتر به نتيجه
ميرسيد.» (همانجا)
در جاي ديگري
ميگويد : «بسياري از اين کشورها بر ارزشهايي که ما به آن اعتقاد داريم و فرهنگي که
ما به آن ايمان داريم، پايبند نيستند و از اينرو به سادگي در کنار ما قرار نميگيرند.»
(همانجا).
بهتر از اين
نميشد نفرت و انزجار منطقه اي و جهاني نسبت به «بانكدار و پدر خوانده تروريزم» را
به نمايش گذارد.
ميبينيد كه
پس از ساليان جنگ تمام عيار و نابرابر تبليغاتي عليه مقاومت ايران و مجاهدين، يكي از
بالاترين مهرهها و سركردگان اين صحنه جنگ، بيلان كارش را اينطور ارائه ميدهد. دست
آخر هم در حضيض ذلت و زبوني با نقل قول از امام دجال گوربه گور شده اش، راه حل خودش
را چنين ارائه ميدهد:
”همانگونه که حضرت امام هم هميشه ميفرمود «بايد فرياد کشيد و بايد
اين صدا را رساند» که البته ما نتوانستيم اين صدا را خوب به گوش همگان برسانيم. رسانهها،
موسسات و مسئولين و نمايندگان جمهوري اسلامي ايران بايد همگي دست به دست هم دهند و
به طرح و بيان اين مطلب که «ايران قرباني تروريسم است» بپردازند.” (همانجا)
حالا كه صحبت
از «قرباني» شد، بهتر است در پايان اين مطلب به اين بينديشيم كه به رغم دجالگريهاي
آخوندي در عالم واقع تابحال چه كسي قرباني چه چيزي بوده است؟ و از اين ببعد چه كسي
قرباني چه چيزي خواهد شد؟
مردم ايران
به يمن رزم و رنج و فداي بيكران پيشتازانشان، سي و هفت سال پيش ديكتاتوري وابستة سلطنتي
را سرنگون كردند. به اين اميد كه آزاد باشند و از حق و حقوق و نعمتهاي بيكران خدادادي
ميهنشان بهرهمند شوند. امروز پس از سي و هفت سال نكبت حاكميت آخوندي، به گواهي معتبرترين
ناظران و مؤسسات بينالمللي كه كارشان دادن آخرين ارزيابيها از وضعيت اقتصادي و اجتماعي
كشورهاست، در عمدهترين شاخصهاي پيشرفت اقتصادي و اجتماعي، كشور ما در قعر جداول
ارزيابي قرار دارد. معني اين حرف اين است كه طي اين سي وهفت سال،تنها هزاران ميليارد
دلار اموال و ثروت مردم ايران توسط آخوندهاي جنايتكار به يغما رفته است. علاوه بر اين
سركوب و كشتار مجاهدين و آزاديخواهان طي دوران اين حاكميت به واقع در سراسر تاريخ
ايران بي سابقه بوده است. به همين دليل آيا نميتوان گفت طي اين سي و هفت سال، زندگي
و حيات انساني ميليونها ايراني «قرباني» مطامع، جاه طلبيها و قدرتپرستيهاي اين
آخوندهاي جنايتكار شده است؟ البته از زوزههاي آخوندهاي جنايتكاري مثل اختري و تسخيري
هم ميتوان فهميد كه زمان سوختن دودمان اين شجره خبيثه در آتش قهر و دادخواهي ملت هستي
برباد رفتة ايران فرارسيده است. اليس الصبح بقريب؟