۱۳۹۵ تیر ۴, جمعه

خميني در 31 خرداد سال 1361 چمران را کشت تا کسي جرأت نامه نويسي به خميني وسرپيچي از پاسداران را نداشته باشد



خميني در 31 خرداد سال 1361 چمران را کشت تا کسي جرأت نامه نويسي به خميني وسرپيچي از پاسداران را نداشته باشد


منبع ، اسرار پشت پرده ، 24 ژوسن 2016 

لینک 

خمینی چمران را کشت - نامه اعتراضی وبسیار تند

 مصطفی چمران  به خمینی که سبب شد خمینی دستود 


  قتل چمران به فتوای خمینی و توسط تیم ترورهاشمی رفسنجانی و محسن رضائی در جبهه جنگ صورت گرفت.
دلیل قتل هم روشن شد چمران هوادار موسی صدر
 بود لیبی موسی صدر را ربوده بود چمران به
خمینی نامه اعتراضی نوشت ونامه ای که دست
 خمینی را رو کرد وخمینی هم او را کشت.
سایتی بنام  پایگاه فرهنگی روایت صدرنوشت:
متن زیر بخشی از نامه‌ی شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران است که هفت ماه پس از ربوده شدن امام موسی صدر و به هنگام سفر عبدالسلام جلود به ایران و دیدار وی با رهبر فقید انقلاب امام خمینی در قم، به عنوان اعتراض نوشته شده است و سندی بر مظلومیت امام صدر و یاران‌اش و دشواری‌های پی‌گیری پرونده‌ی ربوده شدن آن عزیز، در فضای حاکمیت گروه های مسلح فشار و نفوذ در ماه‌های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی است.
 
« نمی‌دانم چگونه ممکن است که رهبر انقلاب اسلامی

 ایران دست خود را در دست مجرمین بگذارد؟ مگر ما به

 خاطر خدا قیام نکرده‌ایم؟ مگر به راه علی و حسین

 نمی‌رویم؟ مگر نمی‌خواهیم که ارزش‌های خدائی را

 استقرار دهیم؟ چگونه می‌خواهیم که انقلاب اسلامی

 ایران را با کثافات مجرمین آلوده کنیم؟ چگونه می‌توانیم 

طهارت و اخلاص بی‌نظیر شهدای انقلاب ایران را 

لجن‌آلود کنیم؟
معمر قذافی رئیس دولت لیبی، با کمال بی‌شرفی و

 بی‌انصافی، هفت‌ماه پیشرهبر شیعیان لبنان را دزدیده 

است. دلایل متقن بر این حقیقت وجود دارد؛ و همه‌ی

 دولت‌های مرتبط نیز بر این قضیه گواهی می‌دهند. 

توطئه‌ای امپریالیستی و صهیونیستی علیه شیعیان لبنان 

جریان دارد. سرزمین‌شان در حال قطعه قطعه شدن است؛

 مردم محروم اش زیر آتش‌بار اسرائیل همه‌روزه جان

 می‌دهند. در تحت چنین شرایطی تنها رهبر دلیر و شجاع

 و دل‌سوز چنین مردمی نیز ربوده می‌شود. این عمل 

ناجوانمردانه، قسمتی از همان برنامه‌ی صهیونیستی 

است؛ و معمر قذافی -دانسته یا ندانسته- به مصلحت

 اسرائیل و آمریکا قدم بر می‌دارد.
 چه کسی است در عالم که به جرم لیبی در نابودی موسی

 صدر آگاه نباشد؟ و تازه اگر کسی تردید داشته باشد، باید

 تحقیق کند؛ و در حالت شک صلاح انقلاب ایران نیست 

که خود را به چنین جنایتکارانی آلوده نماید. حضرت

 آیت‌الله بارها درخواست زیارت معمر قذافی را به ایران 

رد کرده‌اند؛ و دولت ایران نیز بارها درخواست تجدید

 روابط دو دولت را موکول به بازگشت موسی صدر کرده

 است. چطور یک‌باره خبر تجدید روابط با لیبی انتشار

 می‌یابد؛ و جلود -معاون معمر قذافی- رهسپار ایران

 می‌شود؟ مگر تغییری در برنامه و خط مشی بوجود آمده

 است؟ یا مگر آدم‌دزدی و یا آدم‌کشی دیگر جرم نیست؟
 راستی حرام است که طهارت انقلاب ما به کثافات این 

جنایت‌کاران آلوده گردد. راستی حرام است که این

 مصلحت‌طلبان بی‌دین، انقلاب اسلامی ایران را ملعبه ی 

 سیاست‌بازی‌های خود کنند تا در دنیای ظلمانی و طوفانی

 موجود ندای اسلام و انقلاب در دهند و ستمدیدگان

 محروم و مظلوم را بفریبند.
ای محمد (ص)! ای خاتم‌النبیین! ای سرور انسان‌ها! تو

 کجایی که ببینی چه کسانی رسالت پاک تو را برای

 خودخواهی‌های خود آلوده می‌کنند و به نام اسلام

 بزرگترین ضربه‌ها را به اسلام می‌زنند؟
ای علی (ع)! ای مظهر اسلام راستین، ای رمز انسانیت …»