به نقل از : آفتابکاران ، 26 ژوئن 2016
لینک
وصیّت خر:
مقدمه : آقا خره قبل
از اینکه وصیت کند چند حر ف ونکات ادیبانه و پندانه وموشکافانه گفت :
یکم : از
همه گله کرد که چرا در فحش به آخوندهای ریز ودرشت بعضا میگویند خران ویا آخوند خر
است، گفت اگر میدانستم روزی در فحش به
آخوندها از اسم من استفاده میکنند یا خودم را میکشتم ویا اسمم را عوض میکردم
دوم : چرا
به برخی که با آخوندها هم کاسه هستند میگویند خر مرده رند من خیلی ناراحتم به کی
شکایت کنم که با نسبت دادن این کلمه به آخوندهای پست ونامرد اسم مرا نجس میکنند
وکسی هم که اثری از آخوندها داشته باشد ونجس شد با آب هفت دریا هم پاک نمی شود
سوم : برخی
ها اشعار شاعران را دستکاری میکنند ومیگویند گاوان وخران بار
بردار به ز آخوندهای مردم آزار بازهم گله میکنم به کی بگویم اصلا برای هیچ موضوعی
اسم مرا نزدیک آخوند ها نیاورید چون آنموقع از زندگی سیر میشوم چون الان چند ضعف
واشکال به ما خران میگیرند اما وقتی اسم آخوندها را نزدیک ما می نویسند بوی گند
رذالت ووحشی گری وسبعویت او مشام مرا می آزارد واز زندگی سیر میشوم ، خر این حیوان
نجیب وزحتمکش میخواست پند واندرزهای دیگری هم اندر باب دنائت وپستی ومنفوریت
آخوندها بگوید تا همه بفهمند که این ها چه موجودات کثیفی هستند واز همه هم خواهش
کند که تا انقراض این جرثومه های فساد در زمین هرگز وهرگز اسم او را حتی تا
فرسنگها فاصله با آخوندها ننویسند وبکار نبرند اما مقاله نویس چون فرصت وزمان
نداشت به خر نجیب گفت وصیت ها وپندهایت را در اینتر نت وگوگل پلاست وتلگرام واینستا
گرام وتوئیتر وفیسبوک وهمه سیستم های دیگر دنیای مجازی میگذارم وبه همه دوستانم هم
سفارش میکنم که آنرا شیر کنند ولایک بزنند وریتوئیت وباز توئیت کنند وخلاصه سعی
میکنیم که حرفهای حکیمانه ات د رترند یک شود تا اگر ذره ای هم از گردوغبار آخوندی
در دنیای مجازی باشد پاک وحذف شود !!! خر خنده رضایت مندانه ای زد وبه راهش ادامه
داد .
شرح
زندگانی وخصوصیات ووصیت خر :
خر جانوری است
که نامش بدون شرحی یک بار در اوستا آمده است.
طول عمر خر
بین 15 تا 40 سال است.
خر در قران
یکبار برای زنده شدن پس از مرگ و یکبار برای "انکر الصوات" بودنش یعنی صدای
بلندش، و یکبار هم برای عالمان بی عمل بکار رفته است.
(آیه قرآن: کسی که علم دارد و عمل به علمش نمیکند، مانند خری است که
بارش کتاب باشد)
در پژوهش های
دانشمندان، خر باهوش ترین حیوان اهلی است، حتی از سگ و گربه خیلی باهوش تر است.
داستان شگال
خر سوار در "مرزبان نامه" هم آمده است.
بر خلاف باور
رایج، خر، خر نیست باهوش است!
هیچ گاه یک
اشتباه را دو بار تکرار نمی کند!
هیچ گاه پایش
دو بار توی یک گود نمی رود!
تنها یک بار
که از خانه صاحبش رفت صحرا و برگشت، راه را یاد می گیرد!
به قول یکی
از اساتید گاو از خر خرتر است. چون گاو نان را با سفره پلاستیکی اش می خورد و می میرد
ولی خر نمی خورد!
تنها مشکلی
که خر دارد اگر فرستادی اش بالای بام دیگر پایین نمی آید تا خود و اهل خانه را هلاک
کند.
این نکته مهمی
است.
البته این مشکل
خر نیست، مشکل آن خر یا خرانی است که خر را بالا نشانده اند!
خر در شعر نیز
کاربرد زیادی داشته است. بهترین کاربرد اجتماعی آن در شعر
"نسیم شمال" آمده
است:
لال شوم کور
شوم کر شوم
لیک محال است
که من خر شوم
و در شعر منسوب
به خیام:
خر باش که این
جماعت از فرط خری
هر کو نه خر
است کافرش پندارند
و در شعر بهار:
تا خرند این
قوم، رندان خر سواری می کنند
وین خران در
زیر ایشان آه و زاری می کنند
لکن رندان مذکور
مردم را به دو گروه خر تقسیم می کنند:
۱) مقلدانی که سواری خوب میدهند، گویند
پالانشان راست است.
۲) هوشمندانی را که سواری نمیدهند می گویند
پالانشان کج است.
واگر پالانت
کج باشد،باید ازبین بروی.
این بود اندر
حکایت خر !!!
و اما وصیّت
خر:
خر وصیّت کرد:
فرزندم! بیا و خر نباش
این همه خر
بوده ای، کافی ست پس دیگر نباش
یا تلاشت را
بکن با پارتی پُستی بگیر
یا فرار مغزها
کن! توی این کشور نباش
کار کردن مثل
خر در شأن ما هرگز نبود!
همتی کن وارثِ
این شغل زجرآور نباش
سعی کن یا رانت
خواری یا زمین خواری کنی
هرچه می خواهی
بخور اما پی عرعر نباش
آخورت را پُر
کن و تنها خودت از آن بخور
بیخودی دلسوز
اسب و قاطر و استر نباش
از مترسک هم
نترس، اصلا به او جفتک بزن
لیک روی خط
قرمزهای گاو نر نباش!
کهنه پالانی
به تن کن، حفظ ظاهر کن ولی
در تجمّل از
الاغ کدخدا کمتر نباش!
گوسفندان را
بترسان از جهان آخرت
باطناً اما
خودت هرگز بر این باور نباش
هر چه در دِه
یونجه موجود است، یک شب جمع کن
صبحش از اینجا
برو، یک لحظه هم اینور نباش
تیز اگر باشی
دُمَت را هم نمیگیرد کسی!
حال و حولت
را بکن، دلواپس کیفر نباش
حرف آخر اینکه
اینجا تا ابد خرتوخر است
حامی این سرزمین
بی در و پیکر نباش