تاریخ : اول ماه رمضان 1437 برابر با 17 خرداد 1395 ومطابق با 6 ژوئن 2016
ماه
رمضان ، ماه رهایی و تقوی رهایی بخش انسان وماه نزدیکی قلبها
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ و َبَیِّنَاتٍ
مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ
رمضان، ماهی است که در آن قرآن فرو فرستاده شد تا مردم را هدایت
کند و شاخص و تمیزدهنده برای آنان باشد.
پیامبر
گرامی فرمود :
شَهرُ
رَمَضانَ شَهرُ اللّه عَز َّوَ جَلَّ وَ هُوَ شَهرٌ يُضاعِفُ اللّهُ فيهِ
الحَسَناتِ
وَ يَمحو فيهِ السَّيِّئاتِ وَ هُوَ شَهرُ البَرَكَةِ؛
ماه رمضان،
ماه خداست و آن ماهى است كه خداوند در آن حسنات را مى افزاید و گناهان را پاك مىكند
و آن ماه بركت است
همچنین
امام صادق علیه السلام فرمود
كَيْفَ
تَكُونُ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْراً مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ قَالَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ
فِيهَا
خَيْرٌ مِنَ الْعَمَلِ فِي أَلْفِ شَهْرٍ لَيْسَ فِيهَا لَيْلَةُ الْقَدْر
چگونه
شب قدر از هزار ماه بهتر است كار نيك در آن شب از كار های نیک در هزار ماه بالاتر است ودر آن شب قدر انسان رقم
میخورد
بله رمضان
ماهِ روزهداری است و قرآن کریم هم هدفِ روزهداری را بدست آوردنِ تقوی دانسته است.
ماه رمضان و روزه، هم برای رهایی انسان است،و
هم برای رهایی جامعه. زیرا مردم را به سوی هدف واحدی سمت می دهد. به آنها کمک می کند
که تبعیضها و نابرابریها را از میان خود بردارند و همبستگی و برابری و عدالت را در
جامعه خود برقرار سازند. بله! روزه، نماز و همه عبادتهای دیگر برای نزدیکی به خدا،
برای یگانگی و برای احیاء آزادی و رهاییِ انسان است. پس به مناسبتِ ماهِ رمضان، سلام میکنیم به قیامکنندگان
در سراسرِ خاورمیانه و شمالِ آفریقا که گوهرِ روزه را دریافتهاند.وعلیه ظالمان
وستمگران به نبرد برخاستند سلام میکنیم به مبارزان ومردم شریف کشور برادر سوریه که علیه
بشار اسد جنایتکار وتروریستهای صادراتی رژیم ضدبشری وضد اسلام ملاهای ایران در حا ل نبرد هستند و سلام میکنیم بر قهرمانان لیبرتی وهمه قهرمانان هزار اشرف
واشرف نشانان که منادیان اسلام رسول خدا هستند
در حالی ماه مبارک رمضان را شروع میکنیم که در سراسرِ خاورمیانه
وشمال آفریقا نبرد برای دستیابی ، به بهارانِ
آزادی و انقلاب ادامه دارد تا با ر دیگر اسلام صلح وصفا ورحمت
ورهایی وعروج انسانی شکوفا شود بله بهار
اسلام ورهایی فرا میرسد و خزانِ بنیادگرایی و استبداد تحتِ نامِ اسلام، بگور سپرده
خواهد شد ملاهای جنایتکار وضد بشر وضد اسلام که با بیش از 35 سال حاکمیت ننگینشان بر ایران، وانمود میکردند که گویا بنیادگراییِ صادراتیشان پیروانِ بسیاری در
کشورهای مسلمان یافته است. اما آنچه که ملاها
ساخته بودند، شبکههای تروریستی وسیاه دلان بنیاد گرایی ووحشی گری وبربریت با سلاحها و پولهای ارسالی وعناصری جانی بنام مستشار
از تهران. بود از این نظر؛ جنبشهاومبارزات
وعصیان های این منطقه، نقطه مرگِ اجتماعی و
فرهنگیِ ارتجاعِ هار خمینی ودنبالچه های
اوست . هرچند که استبدادِ مذهبیِ حاکم بر ایران،
تا وقتی که سرنگون نشده، تلاش میکند با بهره برداری از شرایطِ متحول،گرایشهای عقبمانده
و ضددمکراتیک را به خدمتِ خود درآورد و حرکتِ مردمِ این منطقه به سمتِ آزادی را به
انحراف بکشاند. بنابراین سئوالِ اساسی این است که آن پاسخِ فکری و فرهنگی که میتواند
به گونهیی ریشه ای ، نفوذِ چنین افکاری را سد کند کدام است؟
از نظر ما، پاسخ، اسلامِ دمکراتیک است که مجاهدین از حدود نیم قرن پیش، مقاومتِ
خود علیه دیکتاتوریهای شیخ و شاه را بر آن، بنا کردند.
مسلمانان وآزادیخواهان وهم میهنان گرامی!
اسلامِ دمکراتیک، آیینِ رهاییبخشِ پیامبری است که با پیامِ رحمت، قلبها را فتح
کرد، بردگان و کنیزان را با مردمِ آزاد، برابر
دانست،سنتِ عفو و آزادیِ اسیرانِ جنگی را، بنا گذاشت و زنان را در جدی ترین
وبالاترین کارهای اجتماعی مشارکت داد. بله
پیامبری که روزی شنید پدری از جاهلانِ مکه، دخترش را زنده بگور کرده،
اشکریزان گفت: آنکس که رحم و عاطفه نداشته باشد، مشمولِ رحمتِ خدا نمیشود.
بله اسلام، دینِ وآیین پیامبری است که شُور و مشورت در کارها را بنا گذاشت:
أَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ. مردم را به همزیستیِ مسالمت آمیز با صاحبانِ عقاید
و ادیانِ دیگر، مؤظف کرد: قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَهٍ
سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ. به ایمانآورندگان آموخت که اختلاف عقیده میانِ خود
را، نوعی رحمت بدانند. روحِ بردباری و تساهل را جایگزینِ تعصباتِ بربریت کرد و گفت:
من برای لَعن کردن نیامده ام. بلکه برای «رحمت» وعطوفت ونزدیکی قلبها ورهایی
والتیام دردها برانگیخته شدم.پیامبری که در
مدینه، کثرت گرایی را بنیاد گذاشت، تا همه در انجامِ وظائفِ دینیِ خود آزاد باشند.لا
اکراه فی الدین او کسی را اجبار نکرد که حتما آیین نجات بخش او را قبول کند او
طنابهای دار وجوخه های اعدام را برای هر کسی که حرفی مخالف او زد بنا نکر د او
نیامده بود که اقلیتهای مذهبی ودینی را قلع وقمع کند او نیامده بود که حجاب اجباری
را با زور به زنان دیکته کند واو نیامده بود که جامعه را به عقب برگرداند هرچه بود
رو به جلو ورو به تکامل ونوآوری وشکوفایی ودرخشندگی و زلالیت بود بله پیامِ
حقیقیِ اسلام، چنانکه در قرآن آمده ، این است که
بهترین کسان، نزدِ خدا پرهیزکارترین آنها است: إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ
أَتْقَیکُمْ. و خدا به پیامبرش توصیه میکند که گفتگو با مخالفان
را با قانعکنندهترین دلایل انجام دهد و ناراضیان و معترضان را نهتنها موردِ ملاطفت
قرار دهد، بلکه در کارها با آنها مشورت کند. این است اسلام دمکراتیک.
هرچیزی که برخلافِ رحمت و بردباریِ محمد(ص) باشد، اسلام نیست. هر چیزی که مهربانی
و بخشایشِ خدا را نفی کند، اسلام نیست. اسلام
برای به بندکشیدنِ مردم نیامده است، برای باز کردنِ زنجیر از دست و پای مردم آمده
است: وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ. برای
سختکردنِ زندگیِ مردم نیامده است، برای آسان کردنِ کارِ مردم آمده است: یُرِیدُ اللّهُ
بِکُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ
مسلمانان وآزادیخواهان وهم میهنان عزیز :
مقاومت سرفراز ایران ومجاهدین ، فراتر از برنامهها و مواضعشان ، در عملِ مبارزاتیِ خود، از اسلامِ دمکراتیک، پیروی کرده و در هر قدم، بهایِ سنگینِ آن را پرداخته
است. در فردای انقلابِ ۵۷ ،خمینی، بنیانگذارِ رژیمِ ضد بشری وضد مردمی ایران ، بعنوانِ یک مرجعِ مذهبی، سیستم حکومتی ایران را براساسِ یک تفسیرِ ارتجاعی و مندرآوردی از اسلام
بنا کرد، که یکسره اسارتبار و مطلقِالعنان
بود و هست.تحتِ نامِ اسلام، دروغ گفتن و جاسوسی بخاطرِ حفظِ حاکمیت را واجب شمرد، بر
جلوگیری از نماز و روزه یا خراب کردنِ خانه مسلمانان برای مصالحِ حکومت، تأکید داشت،
بیاعتناییِ کامل به رأیِ مردم و برقراریِ قدرتِ مطلقه را عینِ اسلام میدانست، دست
و پا بریدن و سنگسار، تبعیض و آپارتاید علیه زنان و سرکوبِ اقلیتهای مذهبی و قومی
را رواج داد، مجاهدین را که مدافعِ آزادی و منادیِ اسلامِ رهاییبخش هستند، منافق و
بدتر از کافر نامید و بیش از یک صدهزار تن از آنان را، اعدام کرد و اسلام را همچون
آیینی وحشتزا ترسیم کرد که خدای آن، نه رحمان و رحیم، بلکه بیدادگری است که دائماً
در حالِ عذاب وشکنجه وسرکوب واعدام وتیرباران وبگیر وببند وفشار آوردن به مردم
است. اما در روی دیگر سکه ورو در روی این افکارِ ارتجاعی، سازمانِ مجاهدین از سال
۱۳۴۴ با اتکا به یک برداشتِ اصیل و دمکراتیک از اسلام، قدم به عرصه حیاتِ سیاسی و اجتماعی
گذاشت و مقابله با سوء استفادهها و برداشتهای ارتجاعی و انحرافی از اسلام، خدا و قران
که تلاش میکرد اسلام را در خدمتِ حکامِ سرکوبگر درآورد و آن را مدافع حفظِ وضعِ موجود
و توجیهکننده تبعیض و بی عدالتی و بهرهکشی انسان از انسان جلوه دهد، در صدرِ اولویتهای
خود قرار داد. این کارزارِ تئوریک، فرهنگی و اعتقادی را از سالها پیش،برادر
مجاهد مسعود رجوی در زندانهای شاه و در شرایطِ
پیچیده داخلی و بین المللیِ سالهای ۵۶ و ۵۷
ـ زمانی که منجر به ظهورِ خمینی بعنوانِ رهبرِ بلامنازعِ مذهبی و سیاسی شد
ـ و نیز پس از استقرارِ دیکتاتوری مذهبی در
ایران، با تبیینِ مبانیِ اعتقادیِ اسلام و عملِ مبارزاتی این جنبش رهبری کرد ومریم
رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت سرفراز ایران با انقلاب درونی به آن غنا بخشید وبا
پرورش نسلی از پاکبازترین ورشید ترین فرزندان خلق . دو شا دوش مسعود رجوی نشان دادند که اسلامِ اصیل، بیشتر از هر مکتب دیگری، مدافعِ
برابری و عدالت و آزادی و رهایی است و بیشترین ظرفیت را برای نفی تبعیض و بهره کشی
و استبداد و استقرارِ جامعهای دمکراتیک دارد. وچنین بود که در بحبوحه اعتبارِ اجتماعی و مذهبیِ
خمینی، مقاومتِ سرفراز ایران پذیرشِ همه خطرات
و ضررهای بالفعلِ سیاسی، با خمینی واسلام دروغین او قاطعانه مرز بندی کرد، تن به همکاری با او نداد و
قانونِ اساسیِ ولایت فقیه را رد کرد. زیرا بر اساسِ آموزههای اسلامِ دمکراتیک، حاکمیت
بالاترین حقی است که اسلام برای مردم به رسمیت شناخته است.
قران به صراحت میگوید, خداوند بنی نوع آدم را جانشین خود در روی زمین قرار داد.
وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ
أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ
با اتکا به همین برداشت از اسلام بود
که ۲۶ سال پیش، در بحبوبه هیستری مذهبی ملایان، جنبشِ مجاهدین، پیشقدمِ طرحِ جداییِ دین از دولت شد. این
یک ابتکارِ خارقالعاده از سوی یک نیروی مسلمان بود. در عین حال این طرح نمیتوانست
جدیت و تأثیری پیدا کند، مگر اینکه یک نیروی مسلمان، ابتکارِ آنرا برعهده بگیرد. آیین وآرمان مجاهدین که برگرفته از اسلام ناب
محمدی است میگوید بگذارید مردم در دین و مذهبِ خود آزاد باشند. بگذارید هر کس اعتقاد و مذهبِ خود
را، خودش انتخاب کند. اعتقاد داشتن یا نداشتن به هر دینی جرم نیست. این؛ تحمیلِ عقیده
و مذهب است که جرم محسوب میشود. بنیادگرایی وفاشیست مذهبی ، شریعتِ نسلکشی است چنانچه
سالِ۶۷ ،خمینی سی هزار نفر از زندانیان ما
را قتلعام کرد. اما همان زمان مجاهدین، اسیرانِ جنگی را که در نبردهای رو در رو
اسیر شده بودند را عفو کردند
و نشان دادند که مقصودشان از اسلامِ دمکراتیک همان عفو و رحمتی است که حضرت محمد(ص)
مبشرِ آن است. بله، ما از اسلامی پیروی میکنیم، که به قول قرآن، حیاتِ هر انسان را
به اندازه حیاتِ تمامِ انسانها، دارای ارزش میداند: وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا
أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا اسلامِ دمکراتیک با برابریِ زنان و مردان شناخته میشود.
در مقاومت ایران ، زنان به رهبری جنبشِ مقاومتِ ایران گام نهادند. این در نظرِ ملایان،
یک کفرِ نابخشودنی بود و هست. اما برای زنان سرکوب شده ایران، جهشی به سوی آینده بود
و انگیزشی پرقدرت برای کسبِ آزادی و برابری.واز همین زنان مریم رهایی برخاست که
کشتی طوفانی انقلاب را در خطیر ترین دوره در برابر همه امواج توطئه وخیانت ومماشات حفظ کرد ودر
تداوم وتکامل خود با تولد 1000 زن
قهرمان شورای مرکزی وهزاران نفر از مردان رها به بار نشست تا برای رسیدن به جامعه رها وبرای آزادی ایران اسیر مبارزه رهایی بخش را تا محو
هرگونه ستم واستبدادبه پیش ببرند بله دینامیزمِ
قرآن و اسلام و درکِ روحِ حقیقیِ آن که رهاییِ انسان است، تمام نابرابریها علیه زنان
را باطل میشناسد. آنچه زنان را موجودِ درجه دوم یا معادلِ نصفِ مرد میپندارد، ربطی
به اسلام ندارد. آنچه پوششِ اجباری را به زنان
تحمیل میکند، برخلافِ اسلام است. با پیروی از قرآن ما میگوییم هرچه از روی اجبار و اکراه باشد، برخلافِ روح اسلام
است. لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ
و سرانجام باید تأکید کنیم که رودرروی قدرت طلبیِ جنون آسایِ رژیمِ ولایت فقیه
به اسمِ دین، ما از رفتارِ محمد(ص) پیروی میکنیم
که به قولِ قرآن « یادآورنده خدا بود ،نه کسی که بر مردم سیطره دارد».
مجاهدین میانِ منافعِ گروهی و کسبِ قدرت،
و متعهد ماندن به آرمانِ آزادی و دمکراسی و جلبِ اعتمادِ مردم ، دومی را برگزیده اند
. رسالتِ ما این است که فدای انتخابِ آزادانه مردمِ ایران باشیم. این است اسلام دمکراتیک. بله ارتجاع و استبداد تحت
نام اسلام، نمونه جامع خود را در رژیم شکست
خورده ولایت فقیه عرضه کرده است. در نقطه مقابل آن، مناسبات اشرفیان وایستادگی وپایبندی شان به اسلام محمدی
ونفی استثمار نمونهیی از مناسبات کسانی است که به پیروی از اسلام
دمکراتیک برخاسته و روابطی بر پایه اعتماد، راستی، یگانگی، برابری و عشق و از خودگذشتگی
بخاطرِ دیگران بنا کردهاند. آنها با پیروی از این اندیشه ، برداشتِ ارتجاعی، سرکوبگرانه
و اسارتبارِ آخوندها از اسلام را از نظرِ اجتماعی و فرهنگی به شکست کشاندهاند. به همین دلیل است که ، الگو و
الهامبخش اند نه تنها برای زنان و جوانانِ
ایران، بلکه برای مردمِ خاورمیانه که از بنیادگرایی
به ستوه آمدهاند.
و به همین دلیل است که آخوندهای تهران اشرفیان را به عنوان مهمترین تهدید موجودیت رژیمشان، هدف
اصلی حملات سرکوبگرانه خود قرار دادهاند.
وتاکنون با حملات نظامی همراه مزدورانشان در اشرف وسپس با حملات موشکی توسط
مزدورانشان به لیبرتی دهها نفرشان را به خاک وخون کشیدند
بار دیگر، از خدای بزرگ میخواهم، نماز و روزه و عبادات همه مسلمانان را قرینِ برکت کند. واز خدا می خواهیم که آزادیِ مردمِ ایران، از شرِ دژخیمانِ حاکم را محقق
کند. وزندانیانِ سیاسی که در سیاهچالهای خامنهای در سراسرِ ایران مقاومت میکنند،
توان و طاقتی صدچندان عطانماید .
و قیامکنندگان ومبارزان راه آزادی در خاورمیانه و بطور خاص خلق برادر سوریه ونیز
مبارزان شمالِ آفریقا را به پیروزی و آزادی
برساند، کشور برادر ، سوریه به خون نشسته را، از چنگال دیکتاتوری وهمه
جنایتکارانی که به کمک او به کشتار خلق سوریه ادامه میدهند نجات دهد.از خداوند می خواهیم به اراده و استقامت جوانان و قیام کنندگان در ایران
و منطقه بیفزاید ، توطئهها و جنایتهای دیکتاتوریهای حاکم علیه آنها را درهم بشکند
و راه پیشروی و پیروزی آنها را هموارکند سلام بر خلق های مسلمان وآزادیخواه ، سلام بر
آزادی ، پیش بسوی دست یابی به اسلام ناب محمدی ووحدت همه مسلمانان
.