منبع العربیه
هدف استراتژیک رژیم ایران، جلوگیری از جهش دوباره عراق، تبدیل آن به یک کشور شکست خورده و به دست گرفتن زمام امور آن کشور است. عراق، همواره، چه قبل وچه بعد از انقلاب، مشغله ذهنی بزرگی برای رژیم ایران بوده است. این امر پس از جنگ هشت ساله ایران و عراق (1980-1988م) (1359 – 1367ش) تحکیم یافت. رژیم ایران کوشید تا از این تهدیدکننده سیاسی و امنیتی عرب رهایی یابد. اما نمی توانست بدون کمک خارجی بر این کشور غلبه کند یا آن را از سر راه بردارد، آمریکا پس از رویدادهای 11 سپتامبر تصمیم گرفت تا رژیم های حاکم بر افغانستان و عراق را تغییر دهد. رژیم ايران در این تصميم آمریکا آرزوی گمشده خود را پیدا کرد. پس از سرنگونی صدام حسین و همراه با عقب نشینی آمریکا از عراق، این کشور عربی عرب گرا در سینی زرینی به دشمن خونی و تاریخی اش تحویل داده شد. در اینجا بود که مرحله انتقام ایران از عراق و عراقیان آغاز شد. این کار طبق یک برنامه استراتژیک انجام گرفت که سیاستمداران تهران ترسیمش کردند، و شخصیت های عراقی در اجرایش شرکت کردند تا ویترین اجرای طرح ایران باشند.
کوشش برای چیرگی رژیم ایران بر عراق، فقط جنبه سیاسی ندارد، بلکه به جنبه های نظامی، اقتصادی، تجاری و آموزشی نیز کشیده شده است. اين رژیم، از جنبه اقتصادی و تجاری، عراق را به بازاری گسترده برای فرآورده های بی کیفیت ایرانی تبدیل کرده است. حتی برخی از فرآورده هایی که به عراق صادر می شود به علت کیفیت پایین و عدم برخورداری از پایین ترین استانداردهای کیفیت، در بازارهای داخلی ایران به فروش نمی رود. از طرفی دیگر، رژیم ایران و هوادارانش در داخل عراق، تبلیغات گسترده ای انجام می دهند که خواهان تحریم فرآورده های عربی و خلیجی در بازارهای عراق است. افزون بر آن، ایران، برای چپاول ثروت های عراق و سیطره اقتصادی و تجاری بر این کشور تلاش می کند.
در جنبه نظامی، رژیم ایران از انحلال ارتش پیشین عراق بهره گرفت تا در تشکیل نیروهای نظامی جدید بر اساس مذهبی شرکت جوید، و درنتیجه بر یکی ازمولفه های جامعه عراق تمرکز نمود. اما خطرناک تر از آن، تشکیل شبه نظامیان “حشد شعبی” است که رونوشت نیروی بسیج ایران است. هدف از این کار، ساختن پایگاهی ایدئولوژیک وابسته به رژیم ایران است که با کینه توزی مذهبی شارژ می شود تا نقطه عمده عزیمت و محوری برای فعالیت ها و وظایفی شود که توسط حکومت مرکزی تهران به آن واگذار می شود. نیز رژیم ایران، مرزهای خود را به بهانه رویارویی با داعش تا عمق 40 کیلومتری درون عراق گسترش داده است. عراقیان چگونه می توانند نقض حاکمیت عراق و جدایی بخشی از سرزمینشان را بپذیرند؟
از سوی دیگر، رژیم ایران از خلاء امنیتی ناشی از سقوط رژیم صدام حسین بهره گرفته تا با عملیات تصفیه فیزیکی مستقیم یا غیرمستقیم، نخبگان فکری، علمی و آموزشی عراق را هدف قرار دهد. تنها شمار اندکی از آنان توانستند از کشور بگریزند؛ در نتیجه کشور عراق با وجود نیاز مبرم، آنان را از دست داد. از این رو عجیب نیست اگر بي سوادی در میان مردم عراق گسترش پیدا کند، مردمی که روزی برچیدن بساط بی سوادی را جشن گرفته بودند.
از جنبه ملی و تاریخی نیز عناصر سپاه پاسداران را می بینیم که در شهرهای عراق جولان می دهند و این پیام را – پیش از دیگران – به ملت عراق می دهند که اگر در جنگ هشت ساله نتوانستیم وارد سرزمین عراق شویم اکنون پس از 15 سال توانستیم به این هدف برسیم. همچنین قاسم سلیمانی را می بینیم که اینجا و آنجا جولان می دهد و عکس های شخصی اش را در شبکه های اجتماعی منتشر می کند که در مناطق عراق، همچون تکریت، با هدف خاصی گرفته شده اند. او را می بینیم که چای می نوشد و لبخندی بر لب دارد که ضمن آن به دشمنانش در درون عراق می گوید که رژیم ایران دیگر فقط رویای دستیابی به شط العرب را ندارد، بلکه به عمق عراق و به ویژه به شهر تکریت – زادگاه صدام حسین و محل دفن اش – نیز رسیده است. همچنین، سخنان علی یونسی – مشاور رئیس جمهور حسن روحانی – تاکیدی بر این امر است. او گفته است ” ایران، امروزه، همانند طول تاریخ، به امپراتوری تبدیل شده و اکنون، پایتختش بغداد است که امروزه همچون گذشته، مرکز تمدن و فرهنگ و هویت ماست” که متاسفانه با واقعیت نوین عراق همخوان است.
هدف برنامه های رژیم ایران در عراق، تبدیل این کشور به نقطه عزیمتی برای اجرای طرح هایش در کشورهای منطقه است تا در مرزهای شمالی پادشاه عربستان سعودی قرار گیرد. این امر به واسطه اشغال عراق با روش های كهنه نظامی انجام نمی گیرد، بلکه به واسطه سیطره همه جانبه بر مواضع کلیدی حکومت انجام می شود، تا عراق به کشوری سرشار از مشکلات داخلی تبدیل شود، و جنگ داخلی بین مولفه های جامعه یگانه ای که روزگاری نمونه همزیستی قومی، دینی و مذهبی بود، ادامه یابد. به عبارتی صریح تر، عدم جهش دوباره عراق و تبدیل آن به دولتی ناکام، هدف استراتژیک رژیم ایران است. از این رو می بینیم که رژیم ایران و یارانش در داخل عراق اشخاصی را هدف قرار می دهند که می کوشند خطرش را برای این کشور آشکار و گرایش های فرقه ای را – که توسط تهران و به واسطه شبه نظامیان مرگ و ویرانی به وجود آمده – افشا سازند. لذا پرسش اساسی این است: آیا عراقی ها می توانند سیطره رژیم ایران را علیه کشورشان درهم شکنند تا عراق جایگاه شایسته خود و تاریخش را بازیابد؟ پاسخ نزد ملت عراق است که خاک میهنشان و استقلال و آزادی آن را دوست دارد.