منبع : ایران آزاد فردا ، 10 ژوئیه 2016
لینک
گفتگو با محمدعلی توحیدی
مجری: بحث این هفته را به گردهمایی بزرگ و تاریخی مقاومت اختصاص میدهیم. در این ایام، مواجهیم با مناسبتهای مهم تاریخی مثل سالگرد ۳۰خرداد ، سالگرد درهم شکستن کودتای ۱۷ژوئن در فرانسه، همینطور مطالب سیاسی که در کارزار بینالمللی شاهد آنها هستیم. بحث را حول تلاشهای پر شوری که شاهد آن هستیم، شروع میکنم.
دلیل تلاشهای پر شور و این برانگیختگیها که این روزها میبینیم، چیست؟
محمدعلی توحیدی: به نظر من دلیل این برانگیختگی و شوری که شما به آن اشاره میکنید، خصلت مبارزاتی این گردهمایی است. یک رژه سیاسی، یک نبرد و کارزار سیاسی در جریان است. یک طرف آن، یک رژیم وحشی، رژیم قرونوسطایی است که اصلاً از بابت طینت ضدبشری و جنایاتش، مبالغه نیست اگر بگوییم بدترین و وحشیترین دیکتاتورییی است که یک قرن اخیر به خودش دیده است؛ و آن طرف هم یک مقاومتی که الآن ۳۷سال است در کارزار اعتبار و بود و نبود ایران و ایرانی، در برابر یک چنین ایلغار و یک چنین خیانت بزرگی، دارد مقاومت و ایستادگی میکند. باز هم هیچ مبالغهیی نیست که اگر بگوییم این مقاومت، این روزها و در این سالها، در برابر این وحشیترین رژیم، فیالواقع پرافتخارترین مقاومت، سرشارترین و غنیترین مقاومت انقلابیست که دنیا شاهد آن بوده است.
بنابراین کسانی که در این گردهمایی شرکت میکنند، قبل از هر چیز، یک دردی دارند، حامل یک رسالتی و تلاشی و درگیر یک کارزار سرنوشتسازی هستند. اینان در برگزاری این گردهمایی، صحنه دیگری را از رزم و کارزار پیدا میکنند. صحنهیی که فدا و پرداخت پیدا میکنند، روال معمول زندگی را به هم میزنند، از خانه و کاشانه و کار و شغل، به هر میزانی که میتوانند، دست میکشند و خودشان را به این میعادگاه میرسانند. این، خودش یک کارزار و یک تلاش است که چنین نیروهایی را برمیانگیزد. حتی آنها که ممکن است در این گردهمایی نتوانند حضور به هم برسانند، شاهد همراهی و همبستگی آنها از دل زندانها هستیم؛ باز هم با فدا، با خطرپذیری از دل زندانها و سیاهچالها، از اوین، گوهردشت ، این زندان و آن زندان. خیلی وقتها از زندانهای شهرستانها، زندانیان سیاسی پیام میفرستند و حمایت میکنند؛ با قلمشان و با نبرد سیاسیشان، خودشان را میرسانند و شرکت میکنند.
در قلب این مناسبتهای سیاسی ـ البته بزرگ و تاریخی ـ و در ورای هر مسأله سیاسی، چنین دینامیزمی و بهتر است بگویم یک چنین روح رزمندهای در حال تپش است. هر کس که در این کارزار شرکت میکند، عزم پیوستن دارد، یا خودش میآید و یا دست دیگری را میگیرد و میآورد، یا به آنها که اصلاً آشنا نیستند، میگوید بیا اینجا تمامیت این مقاومت را و صدای این مقاومت را، چهره و سیمای این مقاومت را در این جمعیت ببین! و با خودشان همراه میکنند و میآورند. بسیاری از هموطنان دستاندرکار همین کارها هستند.
مجری: بحث این هفته را به گردهمایی بزرگ و تاریخی مقاومت اختصاص میدهیم. در این ایام، مواجهیم با مناسبتهای مهم تاریخی مثل سالگرد ۳۰خرداد ، سالگرد درهم شکستن کودتای ۱۷ژوئن در فرانسه، همینطور مطالب سیاسی که در کارزار بینالمللی شاهد آنها هستیم. بحث را حول تلاشهای پر شوری که شاهد آن هستیم، شروع میکنم.
دلیل تلاشهای پر شور و این برانگیختگیها که این روزها میبینیم، چیست؟
محمدعلی توحیدی: به نظر من دلیل این برانگیختگی و شوری که شما به آن اشاره میکنید، خصلت مبارزاتی این گردهمایی است. یک رژه سیاسی، یک نبرد و کارزار سیاسی در جریان است. یک طرف آن، یک رژیم وحشی، رژیم قرونوسطایی است که اصلاً از بابت طینت ضدبشری و جنایاتش، مبالغه نیست اگر بگوییم بدترین و وحشیترین دیکتاتورییی است که یک قرن اخیر به خودش دیده است؛ و آن طرف هم یک مقاومتی که الآن ۳۷سال است در کارزار اعتبار و بود و نبود ایران و ایرانی، در برابر یک چنین ایلغار و یک چنین خیانت بزرگی، دارد مقاومت و ایستادگی میکند. باز هم هیچ مبالغهیی نیست که اگر بگوییم این مقاومت، این روزها و در این سالها، در برابر این وحشیترین رژیم، فیالواقع پرافتخارترین مقاومت، سرشارترین و غنیترین مقاومت انقلابیست که دنیا شاهد آن بوده است.
بنابراین کسانی که در این گردهمایی شرکت میکنند، قبل از هر چیز، یک دردی دارند، حامل یک رسالتی و تلاشی و درگیر یک کارزار سرنوشتسازی هستند. اینان در برگزاری این گردهمایی، صحنه دیگری را از رزم و کارزار پیدا میکنند. صحنهیی که فدا و پرداخت پیدا میکنند، روال معمول زندگی را به هم میزنند، از خانه و کاشانه و کار و شغل، به هر میزانی که میتوانند، دست میکشند و خودشان را به این میعادگاه میرسانند. این، خودش یک کارزار و یک تلاش است که چنین نیروهایی را برمیانگیزد. حتی آنها که ممکن است در این گردهمایی نتوانند حضور به هم برسانند، شاهد همراهی و همبستگی آنها از دل زندانها هستیم؛ باز هم با فدا، با خطرپذیری از دل زندانها و سیاهچالها، از اوین، گوهردشت ، این زندان و آن زندان. خیلی وقتها از زندانهای شهرستانها، زندانیان سیاسی پیام میفرستند و حمایت میکنند؛ با قلمشان و با نبرد سیاسیشان، خودشان را میرسانند و شرکت میکنند.
در قلب این مناسبتهای سیاسی ـ البته بزرگ و تاریخی ـ و در ورای هر مسأله سیاسی، چنین دینامیزمی و بهتر است بگویم یک چنین روح رزمندهای در حال تپش است. هر کس که در این کارزار شرکت میکند، عزم پیوستن دارد، یا خودش میآید و یا دست دیگری را میگیرد و میآورد، یا به آنها که اصلاً آشنا نیستند، میگوید بیا اینجا تمامیت این مقاومت را و صدای این مقاومت را، چهره و سیمای این مقاومت را در این جمعیت ببین! و با خودشان همراه میکنند و میآورند. بسیاری از هموطنان دستاندرکار همین کارها هستند.
بنابراین، وقتی شوری اینچنین برانگیخته میشود، وقتی این روح رزمنده به تلاطم در میآید، وقتی ارزشهایی که تکتک این نیروها حمل میکنند ـ بهدلیل فداکاریشان، بهدلیل مایهگذاریشان ـ چنین کنش و واکنشهایی و چنین کارزاری به راه میافتد و بر همه تأثیر میگذارد.
در این گردهمایی چنین روحی در جریان و چنین قلبی در حال تپش است. تپشی از عشق، تپشی از نبرد، مبارزه و پرداخت و هزینه کردن برای آزادی. در شرایطی که آفت خمینی و زاد و ولد خمینی این است که بیهزینه، مفت و مجانی به جایی برسند. اما این مقاومت و این نیروها، پیام دیگری دارند، برای برپاییاش قیمت میدهند؛ از پولش گرفته، از زمانش گرفته، از جذب نیروها گرفته تا برگزاری و امور فنیاش.
توجه کنید که صرف برگزاری همه ساله این گردهمایی، یک وجه این حماسه است و آن پشت صحنهها، آن آماده سازیها، یک حماسه دیگر است. این است آن علتی که چنین جنبشی را برمیانگیزد، چنین روح رزمنده را بارز میکند و صحنه مادی و مشخصی را در پهنه سیاسی، برای آنکه در آن شرکت داشته باشد، پیدا میکند.
این مناسبتها بسیار انگیزاننده و مهم هستند. حیات این ملت و این مقاومت در برابر چنین دشمنی، با همان ۳۰خرداد رقم خورده، با سالگرد تأسیس ارتش آزادیبخش ملی رقم خورده، با درهم شکستن کودتای ۱۷ژوئن رقم خورده است. اینها بسیار گرامیاند. مسائل سیاسی هم بسیار حساس هستند؛ ولی کلید رهایی مردم ما هم، همین خلق رزمنده و مقاومت و جنگ و کارزار برای آزادی است.
مجری: در این باره هرچه بگویید، باز هم کم گفتهاید. این برانگیختگی را هر ساله در این گردهمایی بزرگ، شاهد هستیم.
میخواهم بپردازیم به مسائل سیاسی داخلی و بینالمللی و شتابی که این روزها شاهد آن هستیم.
مجری: در این باره هرچه بگویید، باز هم کم گفتهاید. این برانگیختگی را هر ساله در این گردهمایی بزرگ، شاهد هستیم.
میخواهم بپردازیم به مسائل سیاسی داخلی و بینالمللی و شتابی که این روزها شاهد آن هستیم.
اگر از زاویه جایگاه این گردهمایی به صحنه سیاسی نگاه کنیم، به نظر شما جدیترین موضوع سیاسی که مورد توجه است، چیست؟
محمدعلی توحیدی: به نظر من در موضوع بمبسازی اتمی خامنهای، ریختن جام زهر به کام دشمن، توسط همین نیروها که این گردهمایی را برپا میکنند، مهمترین موضوع سیاسی است. الآن یک سال از این واقعه میگذرد. این جام زهر و این شکست بزرگ استراتژیکی بر خامنهای را، فقط این نیروها و این مقاومت وارد کردهاند، نه کس دیگری، نه ۱+۵، نه قدرتهای جهانی، نه آخوند روحانی و ظریف که در این زمینه با ولیفقیه در تقابل بودند. آنها هر کاری کردند، برای نجات رژیم کردند.
خامنهای این ضربه را خورده و آثار زهر در درون حاکمیتش دارد بارز میشود. آن نیرویی که باید این آثار را، پیآمد این شکست به سمت سرنگونی را، از قوه به فعل دربیاورد و نجات ملت ایران از یک چنین هیولایی را سمت و سو بدهد، همین نیرو است.
آخوند روحانی در فکر بساط خودش است، در فکر چپاولهای خودش است. این روزها بر سر چپاولها بر سر حقوق، این باند به رخ آن باند میکشد و بر سر هم میزنند. آن یکی میگوید حقوقها کلان است، این یکی میگوید در زمان احمدینژاد نجومی و دوبرابر این بود و اگر الآن کلان است، آن موقع ده برابر این بود!
آنها که باید از چپاولگرها حسابرسی کنند، آنها که باید این بحث را ببرند که الآن نوبت حقوقبشر و نوبت سایر حقوق مردم ایران است، همین کهکشانیها هستند و همین گردهمایی. از نظر سیاسی هم همینطور؛ از نظر سیاسی نه مماشاتگران و به طریق اولی باند مغلوب رژیم ـ یعنی رفسنجانی ـ در فکر خدشه وارد کردن به عمود خیمه نظام نیستند. اینها کاری بهکار خامنهای ندارند. در حالی مسئول این برنامه شوم و هزینههای کلانی که برای مردم ایران به بار آورده، خامنهای است. دیکتاتور اصلی، خود خامنهای است. حسابرسی از این هیولا را، از این دیکتاتور خونآشام ـ که گاهی اوقات خودش را پشت احمدینژاد یا روحانی پنهان میکند ـ را چه کسی باید بکند؟ همانها که ضربه را به دشمن زدند. این مسائل را این گردهمایی باید بگوید و این موضوع را به داخل میهنمان ببرد.
مجری: آنچه توضیح دادید، از نظر داخلی بود؛ اما در سطح بینالمللی، کدام پیام این گردهمایی مهمتر است؟
محمدعلی توحیدی: البته پیامهای مهمی هست؛ هم در زمینه مماشات و هم در زمینه پیگرد بینالمللیِ دستاندرکاران جنایت علیه بشریت در ایران. ولی فکر میکنم که موضوع سوریه و تجاوز و همدستی خامنهای در تراژدیای با ۵۰۰هزار کشته، چند میلیون آواره و با ویرانی یک مملکت ـ با بشکههای انفجاری و بمبهای فسفری که هر روز بر سر این ملت میریزند ـ ، یکی از پیامهای مهم باشد. اما از طرف دیگر، این مقاومت بهعنوان نیروی ایرانی، در مقابل خامنهای ایستاده و با خلق سوریه، اعلام همراهی میکند و فریاد میزند که نباید اینها را شریک پرونده سوریه کرد. این، یعنی عامل بحران و بخشی از مشکل را تحت عنوان راهحل، پشت میز آوردن.
دفاع از این پرنسیپ، دفاع از این خلق محروم، به نظر من شاید برجستهترین وجهی باشد که جای آن است در این گردهمایی جامعه ایران و نیروهای ایرانی و هموطنانمان در این زمینه مشارکت کنند تا به دنیا نشان بدهند که ایران، خامنهای نیست، ایران، این پاسداران و جنایتکاران که در سوریه آدم میکشند، نیست. ما با خلق برادر، مقاوم و پایدار مثل شهر حلب، مثل داریا با این فرهنگ غنی مبارزاتیشان هستیم، از آنها حمایت میکنیم و رودرروی جلادان خامنهای میایستیم. این کار بسیار مهمی در این گردهمایی است. الآن هم بحران سوریه، موضوع روز دنیا است. باید به سمت راهحلی برود. این مقاومت هم باید این پیام را ببرد. افتخار بر تکتک شرکت کنندگان در این گردهمایی که در این پیام شریک میشوند و نقش و سهم خودشان را ایفا میکنند.
مجری: همیشه بعد از برگزاری این گردهماییها، شاهد توجه خبرنگاران و شرکت کنندگان نسبت به فضا و حسن برگزاری آن هستیم. راز این موفقیت را شما در چه میبینید؟
محمدعلی توحیدی: راز این موفقیت، جدای از ارزشهای مبارزاتی و پیکار آزادی سی سالهیی که این مقاومت داشته و تکتک این نیروها دارند، در درستی و اصالت و حقانیت و شرافت مسیر این مقاومت است. این مسیر، تمدن و فرهنگ غنی ما را نشان میدهد؛ یک حقیقت بسیار بزرگی را بارز میکند که فراتر از بحث سازماندهی و انضباط است.
حقیقت بزرگ، توان بازسازی در این مقاومت است. میگویند تفاوت موجودات زنده با موجودات قبل از خودشان، در این است که اینها قدرت بازسازی و ترمیم و رویش دارند. این را ما در صحنه اجتماعی بهوضوح شاهد هستیم. دشمن با تمام قوا بسیج کرده بود، دوازده دولت هم با او همراهی کردند، پایگاههای مقاومت را در سال ۲۰۰۳ بمباران کردند. مگر حمله نکردند؟ مگر کودتا نکردند؟ مگر رئیسجمهور این مقاومت را دستگیر نکردند؟ همه این فشارها را آوردند؛ ولی این مقاومت توانست با روشهای دموکراتیک و با خلعسلاح اینها در دادگاههای خودشان، خودش را تا چنین سطحی ارتقا بدهد. این هم از شگفتیها است.
چنین جنبشی، چنین رویشی، با قدرت بالندگی و رزمندگی، هر سال از سال قبل قویتر شده است؛ در حالی که توطئههای دشمن با صرف هزینههای کلان، بهطور مرتب ادامه داشته است. همه این کارها را علیه این مقاومت کردهاند، اما از پایداری پرشکوه در اشرف و لیبرتی تا صحنه سیاسی و فعالیتهای خارج کشور، این مقاومت توانسته کارهایش را روی پای خودش، مستقلانه، شرافتمندانه پیش ببرد و با نیروی ایرانی و با اتکا به قدرت خودش، خودش را بازسازی کرده و ارتقا بدهد.
مجری: این بالندگی، پایندگی و احیاکنندگی مقاومت را در میهن خودمان و در زندانها هم میبینیم که چه تأثیر بالنده و پایندهیی در مقاومت و پایداری زندانیان گذاشته است.
محمدعلی توحیدی: دقیقاً ، قهرمان خلق غلامرضا خسروی، دژخیم را در عمق شکنجهگاهها و در مرکز قدرت مطلق خودش، به زانو در میآورد، علی صارمی به زانو در میآورد. در پای چوبه «دار» ـ که اوج قدرت و تبهکاری دشمن است ـ دشمن را به زانو در میآورند و موج مقاومت را به بیرون میفرستند. این بازتاب و تأثیر و ویژگی و کیفیت این مقاومت است که باید هرچه بیشتر آن را شناخت، صیقل زد، جلا داد و پیامش را به جامعه رساند.
محمدعلی توحیدی: به نظر من در موضوع بمبسازی اتمی خامنهای، ریختن جام زهر به کام دشمن، توسط همین نیروها که این گردهمایی را برپا میکنند، مهمترین موضوع سیاسی است. الآن یک سال از این واقعه میگذرد. این جام زهر و این شکست بزرگ استراتژیکی بر خامنهای را، فقط این نیروها و این مقاومت وارد کردهاند، نه کس دیگری، نه ۱+۵، نه قدرتهای جهانی، نه آخوند روحانی و ظریف که در این زمینه با ولیفقیه در تقابل بودند. آنها هر کاری کردند، برای نجات رژیم کردند.
خامنهای این ضربه را خورده و آثار زهر در درون حاکمیتش دارد بارز میشود. آن نیرویی که باید این آثار را، پیآمد این شکست به سمت سرنگونی را، از قوه به فعل دربیاورد و نجات ملت ایران از یک چنین هیولایی را سمت و سو بدهد، همین نیرو است.
آخوند روحانی در فکر بساط خودش است، در فکر چپاولهای خودش است. این روزها بر سر چپاولها بر سر حقوق، این باند به رخ آن باند میکشد و بر سر هم میزنند. آن یکی میگوید حقوقها کلان است، این یکی میگوید در زمان احمدینژاد نجومی و دوبرابر این بود و اگر الآن کلان است، آن موقع ده برابر این بود!
آنها که باید از چپاولگرها حسابرسی کنند، آنها که باید این بحث را ببرند که الآن نوبت حقوقبشر و نوبت سایر حقوق مردم ایران است، همین کهکشانیها هستند و همین گردهمایی. از نظر سیاسی هم همینطور؛ از نظر سیاسی نه مماشاتگران و به طریق اولی باند مغلوب رژیم ـ یعنی رفسنجانی ـ در فکر خدشه وارد کردن به عمود خیمه نظام نیستند. اینها کاری بهکار خامنهای ندارند. در حالی مسئول این برنامه شوم و هزینههای کلانی که برای مردم ایران به بار آورده، خامنهای است. دیکتاتور اصلی، خود خامنهای است. حسابرسی از این هیولا را، از این دیکتاتور خونآشام ـ که گاهی اوقات خودش را پشت احمدینژاد یا روحانی پنهان میکند ـ را چه کسی باید بکند؟ همانها که ضربه را به دشمن زدند. این مسائل را این گردهمایی باید بگوید و این موضوع را به داخل میهنمان ببرد.
مجری: آنچه توضیح دادید، از نظر داخلی بود؛ اما در سطح بینالمللی، کدام پیام این گردهمایی مهمتر است؟
محمدعلی توحیدی: البته پیامهای مهمی هست؛ هم در زمینه مماشات و هم در زمینه پیگرد بینالمللیِ دستاندرکاران جنایت علیه بشریت در ایران. ولی فکر میکنم که موضوع سوریه و تجاوز و همدستی خامنهای در تراژدیای با ۵۰۰هزار کشته، چند میلیون آواره و با ویرانی یک مملکت ـ با بشکههای انفجاری و بمبهای فسفری که هر روز بر سر این ملت میریزند ـ ، یکی از پیامهای مهم باشد. اما از طرف دیگر، این مقاومت بهعنوان نیروی ایرانی، در مقابل خامنهای ایستاده و با خلق سوریه، اعلام همراهی میکند و فریاد میزند که نباید اینها را شریک پرونده سوریه کرد. این، یعنی عامل بحران و بخشی از مشکل را تحت عنوان راهحل، پشت میز آوردن.
دفاع از این پرنسیپ، دفاع از این خلق محروم، به نظر من شاید برجستهترین وجهی باشد که جای آن است در این گردهمایی جامعه ایران و نیروهای ایرانی و هموطنانمان در این زمینه مشارکت کنند تا به دنیا نشان بدهند که ایران، خامنهای نیست، ایران، این پاسداران و جنایتکاران که در سوریه آدم میکشند، نیست. ما با خلق برادر، مقاوم و پایدار مثل شهر حلب، مثل داریا با این فرهنگ غنی مبارزاتیشان هستیم، از آنها حمایت میکنیم و رودرروی جلادان خامنهای میایستیم. این کار بسیار مهمی در این گردهمایی است. الآن هم بحران سوریه، موضوع روز دنیا است. باید به سمت راهحلی برود. این مقاومت هم باید این پیام را ببرد. افتخار بر تکتک شرکت کنندگان در این گردهمایی که در این پیام شریک میشوند و نقش و سهم خودشان را ایفا میکنند.
مجری: همیشه بعد از برگزاری این گردهماییها، شاهد توجه خبرنگاران و شرکت کنندگان نسبت به فضا و حسن برگزاری آن هستیم. راز این موفقیت را شما در چه میبینید؟
محمدعلی توحیدی: راز این موفقیت، جدای از ارزشهای مبارزاتی و پیکار آزادی سی سالهیی که این مقاومت داشته و تکتک این نیروها دارند، در درستی و اصالت و حقانیت و شرافت مسیر این مقاومت است. این مسیر، تمدن و فرهنگ غنی ما را نشان میدهد؛ یک حقیقت بسیار بزرگی را بارز میکند که فراتر از بحث سازماندهی و انضباط است.
حقیقت بزرگ، توان بازسازی در این مقاومت است. میگویند تفاوت موجودات زنده با موجودات قبل از خودشان، در این است که اینها قدرت بازسازی و ترمیم و رویش دارند. این را ما در صحنه اجتماعی بهوضوح شاهد هستیم. دشمن با تمام قوا بسیج کرده بود، دوازده دولت هم با او همراهی کردند، پایگاههای مقاومت را در سال ۲۰۰۳ بمباران کردند. مگر حمله نکردند؟ مگر کودتا نکردند؟ مگر رئیسجمهور این مقاومت را دستگیر نکردند؟ همه این فشارها را آوردند؛ ولی این مقاومت توانست با روشهای دموکراتیک و با خلعسلاح اینها در دادگاههای خودشان، خودش را تا چنین سطحی ارتقا بدهد. این هم از شگفتیها است.
چنین جنبشی، چنین رویشی، با قدرت بالندگی و رزمندگی، هر سال از سال قبل قویتر شده است؛ در حالی که توطئههای دشمن با صرف هزینههای کلان، بهطور مرتب ادامه داشته است. همه این کارها را علیه این مقاومت کردهاند، اما از پایداری پرشکوه در اشرف و لیبرتی تا صحنه سیاسی و فعالیتهای خارج کشور، این مقاومت توانسته کارهایش را روی پای خودش، مستقلانه، شرافتمندانه پیش ببرد و با نیروی ایرانی و با اتکا به قدرت خودش، خودش را بازسازی کرده و ارتقا بدهد.
مجری: این بالندگی، پایندگی و احیاکنندگی مقاومت را در میهن خودمان و در زندانها هم میبینیم که چه تأثیر بالنده و پایندهیی در مقاومت و پایداری زندانیان گذاشته است.
محمدعلی توحیدی: دقیقاً ، قهرمان خلق غلامرضا خسروی، دژخیم را در عمق شکنجهگاهها و در مرکز قدرت مطلق خودش، به زانو در میآورد، علی صارمی به زانو در میآورد. در پای چوبه «دار» ـ که اوج قدرت و تبهکاری دشمن است ـ دشمن را به زانو در میآورند و موج مقاومت را به بیرون میفرستند. این بازتاب و تأثیر و ویژگی و کیفیت این مقاومت است که باید هرچه بیشتر آن را شناخت، صیقل زد، جلا داد و پیامش را به جامعه رساند.