ميراث خوران
خمينى قبل از برگزارى گردهمايى بزرگ مقاومت در پاريس خود را به آب و آتش زدند تا بلكه
بتوانند تاثيرى ولو بسيار اندك بر اين گردهمايى داشته باشند، بيخود نبود كه تواب تشنه
بخون مجاهدين«مصداقى» و يك ساواكي را مامور كردند كه قبل از برگزارى آتش تهيه بريزند
تا سپس با آتشبارى با بيش از 50 موشك به رزمگاه ليبرتى بسيارى از مجاهدين را شهيد كنند،
حال بعداز برگزارى با شكوه گردهمايى كه به كهكشان كهكشانها معروف شده است، سخنرانى
امير تركى فيصل آتش به خرمن رژيم انداخته است، زيرا كه او نه تنها از مجاهدين پشتبانى
نمود بلكه گفت كه رژيم جنايتكار آخوندى عامل بى ثباتى در منطقه ميباشد و راه چاره فقط
سرنگونى آنها ميباشد، از اين روبیخود نیست که رژیم و فک و فامیلش از درد چکنم چکنم
به هذیان گویی افتاده اند، در این میان هم کسانی هستند که همواره پادویی رژیم را میکنند
و از اين فرصت استفاده كرده سايتها و شبكه هاى مجازى را ميدان ياوه سرايى و دروغ بافى
هاى خود ميكنند،. به فهرست نام نويسندگان ياوه هايى كه عليه مجاهدين مطلب مي نويسند
بايد نگاه كرد تا بهتر متوجه شويم كه اينها چه مرده هاي متعفنى هستند، از اين رو، مدعيان
اجاره شده توسط شعبه املاك و«مستقلات» خارج كشورى اطلاعات آخوندى، حال و هوائي دارند
كه بيا و ببين!
در لجنزار رژيم
آخوندى و اجاره نشين هاى اطلاعاتى اش، گندگاوچال دهانى چون زادةشيخ نورى، «نورى زاده»
زودتر از بقيه به ميدان آمد، ىدر حوصله اين مطلب كوتاه نيست كه زياد به او پرداخته
شود،» او وقتي هم كه ميخواهد حرف حقى در زندگى اش بگويد نيمه تمام ميگويد و بجاي اينكه
بگويد، «من نوري زاده مزدور اجنبى و هركس ديگري كه اجارة بيشترى بپردازد» تنها بخش
كوچكى از كارايى اش را در ميان مزدوران به رخ كشيده و براى ثبت در سينه تاريخ هنگام
معرفى خود ميگويد: «من نوري زاده مزدور اجنبي» همه به ياد دارند كه خاتمى، شيخ دغلباز
و شاگرد دجال هم يكبار بر همين سياق، به دانشجويانى كه او را هو ميكردند، گفت،«اگر
شما ملتيد، من دشمن ملت هستم» و از گفتن اينكه اگر هم حرفى از اصلاح و اصلاحات زدم،
قصدم «خر» كردن كساني بودكه فكر ميكردند از پهلوي چپ ولى فقيه، اصلاح طلب هم در ميآيد،
قبل از اين هم، امام كفن پاره اش كه بنيانگذار گفتن حرفهاى پرت و پلا و نيمه تمام بود
و اين راه را كوبيده و همواركرده بود، در بدو ورودش وقتى از او سؤال شد كه چه احساسي
داريد؟ گفت، «هيچي» و تنها حرف راست هم كه در طول عمرش زد همين بود، ولى ادامه نداد
كه بگويد، سرمستم از جنايت و خشم و شهوتِ قدرت، حال اين مزدورِ استيجارى كه نشان از
شيخ و شاه دارد، از فرط عقده و بى بته گى در پرت و پلا و هذيان گوئى نيز يد طولائي
دارد، هدف اين نيست كه به همه حرفهاى عنتر اجاره شده اى كه به لوطى جنايتكار و خونريزش
ولي فقيه، جز ،آقا و سيد، نميگويد، پرداخته شود، اين از همان پتياره هاى سياسى است
كه ميشود راحت اجاره اش كرد.«با پوزش ازلحن كلامم»
وقتي مي گويم
پاچه ورماليده مزدور اجنبي و آخوندى, بى جهت نيست، هدف نشان دادن نماى تمام قدى از
اين عنصر كثيف است، زيرا در رذالت تا جائي ميرسد كه تير خلاص زنى بنام احمدى نژاد را
هم رابين هود اسلامى ميناميد. به راستى كه اشمئزاز از تك به تك كلمات اين مزدور روسياه
حق طبيعى يك انسان است، بعد از قيام 88 رژيم آخوندى به هر خس و خاشاكى چنگ مى زند تا
از بحرانهايى كه گريبانش را گرفته نجات يابد و شايد چند روزى سرنگوني محتومش را به
تأخير بياندازد، بعد از سخنرانى امير تركى فيصل رژيم مجدداً اجارة وى را به مؤسسات
اطلاعاتى اش سپرد تا مثل قبل ياوه سرايى كند و تلاش نمايد كه گرد ياس و نا اميدي بپاشد،
بيچاره شب پرستان كه اميد سرنگون نشدن خود را به چه كسى سپردند، اطلاعات آخوندي شايد
فراموش كرده باشد كه رفسنجاني يكبار درجريان جنگ كويت گفت كه مى خواستيم از ديوار بلندتر
از قدمان بالا برويم، براى محاصره اشرف گله هاي پاسدار، بسيجيان را گسيل كرده بود و
اتوبوس هاى بسياري با خود آورده بود تا مجاهدين اسيرشده را سواركرده و با خود ببرند
امّا جنازه مزدوران متجاوز را بار زده و گريختند، اينبار هم بايد به اين مزدورو ديگر
مزدوران گفت كه ن ..........ده، شب دراز است.هر چقدر ميخواهيد به قسمتى از صحبت هاى
امير تركى فيصل دخيل ببنديد،و........ سرفصل سر فصل ها فرا رسيده و آخوندها به وضوح
سرنگونى خودرا مى بينند.
جواد شفايى،
عضواتحاد زندانيان سياسى متعهد به سرنگونى