یکی از بزرگترین شعرای وطن عزیزمان عارف قزوینی است. شاعر دوره مشروطیت. دوست میرزاده عشقی و قمرالملوک وزیری. انسانی هنرمند ، وطن دوست، آزادیخواه، بزرگ و روشنفکر. او از طرفداران بزرگ حقوق زنان بود و در آنزمان سرود :
« حقوق خویش ز مردان اگر زنان گیرند
در این میان من و صد دشت زن سپاه من است. »
عارف صدای قشنگی داشت. زمانی که مرتضی خان محجوبی استاد پیانو وطن عزیزمان ، ده سال بیشتر نداشت با او درتالار سینما فاروس کنسرت باشکوهی داد .که مورد استقبال بزرگ مردم قرار گرفت.
او انسان وطن پرستی بود و از اوضاع نابسامان مملکت رنج میبرد.
خوابند وکیلان و خرابند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
ما را نگذارند به یک خانه ویران
با رب بستان داد فقیران ز امیران
در هنگام مرگ کلنل محمد تقی خان پسیان ، عارف در تشییع جنازهٔ او شرکت نمود و به مسببین این حادثه ناسزا گفت.
هنگامی که خواستند سر کلنل را روی توپ بگذارند، عارف فریاد برآورد:
این سر که نشان حق پرستی است
امروز رها ز قید هستی است
با دیده عبرتش ببینید
کاین عاقبت وطن پرستی است
عارف در پنجاه و چهارسالگی درگذ شت. او در باره خود سروده بود :
ستایش مر آن ایزد تابناک
که پاک آمدم پاک رفتم به خاک
یاد این شاعر بزرگ آزادیخواه در تاریخ هنر مملکتمان و در دل ایرانیان آزاده و هنر دوست تا جاودان گرامی باد !