يكي از لمپن «چماقدار» هاي وزارت اطلاعات بدنام آخوندي كه به طمع دستباز در فساد، با محمل «نسبت خانوادگي»! عليه رزمآوران آزادي در اشرف و ليبرتي بكار گرفتهشده است، عنصر كثيفي بنام احمد هاجري ميباشد. او با ويژگيهاي اراذل از نوع «زهرا خانم» جلوي دانشگاه تهران، نمايندة كاملي از پاسداران فاسدالاخلاق و كساني است كه جذب دستگاه آخوندي ميشوند و در منش و رفتار فرهنگ و انديشة متعفن آخوندي را تمام و كمال نمايندگي ميکند. اين عنصر بيسروپاي جيرهخوار، از صحنهگردانان سيرك وحوش وزارت اطلاعات بود كه به دستور خامنهاي و در توافق با دستنشانده او مالكي به مدت دو سال با 320 بلندگو از بهمنماه 88 در اطراف اشرف راهاندازي شد تا نهايتاً منجر به قتلعام 52 مجاهد دستبسته و گروگانگيري 7 مجاهد خلق در 10 شهريور 92 منجر گرديد.
با انتقال مجاهدين از اشرف به ليبرتي، وزارت اطلاعات براي ادامه شكنجه رواني و فراهم كردن بستر كشتار آنان، بارها مزدوران خودش را تحت نام خانواده مجاهدين به ليبرتي اعزام نمود. وي 4 ماه قبل از موشكباران ليبرتي در 7 آبان 94 كه منجر به شهادت 24 مجاهد خلق گرديد، در مطلبي كه به نام او در سايتهاي وزارت اطلاعات منتشرشده بود نوشت: «ليبرتي هم که سهل و در دستان ماست و براي آخرين برنامه پيش روي خانواده، اورسوراواز هم قابلدسترسي است… بگذار براي راحتي خيالتان بگويم [هدف ما] فروريختن حصارهاي ليبرتي… است. من اين ساز را زدم [مجاهدين] منتظر باشند تا در روزهاي پيش رو صدايش را بشنوند» (سايت پوششي وزارت اطلاعات موسوم به نيمنگاه 31 خرداد 94)
وزارت عفن اطلاعات تاكنون چندين بار اين لمپن مزدور خود را، همراه تعدادي ديگر از مزدوران تحت نام خانواده به ليبرتي اعزام كرده است. وي هر بار پيش از اعزام به عراق به همراه ساير اجيرشدگان ولايت در شعبه وزارت سركوب و كشتار در خوزستان جمع شده و نسبت به انجام مأموريت توجيه شده است. مأموريت اين مزدور در آخرين دور اعزام مزدوران وزارت اطلاعات عليه ليبرتي در تاريخ 6 خرداد 95، با قصد ايجاد بلوا و آشوب و حمله به مجاهدين به همراه ديگر عناصر مشابه تحت حمايت كامل دستنشاندگان رژيم آخوندي در دولت عراق به درب ليبرتي گسيل شدند تا زمينهسازي كشتار ساكنان ليبرتي را ايجاد كند.
سوابق احمد هاجری جنایتکار
احمد هاجري اولين بار در 9 فروردين 89 به سيرك ولايت در اطراف اشرف اعزام شد و علاوه بر مأموريت چماقداري و تروريستي، مسئول نصب دکلها و بلندگوهاي شكنجه رواني در همكاري با نيروهاي سركوبگر عراقي عليه ساكنين بود. مسئوليت اصلي اين مزدور اما فحاشي و لجن پراكني شبانهروزي و تهديد ساكنين اشرف به قتل و اعدام بود، بدمستيهاي هاجري بيسروپا كه با صداي خودش ضبطشده و بارها از سيماي آزادي پخش گرديده است موجود هستند.
او الگويي از فرهنگ منحط و عقب ماندة آخوند _ پاسداري است كه در سيرك وحوش خامنهاي، بيهويتي خود را با نشخوار كثيفترين كلمات برآمده از لجنزار اوباشان چماقدار ولايت برملا ميكرد.
هاجري در حال نصب و تعميرات بلندگوها و دكلهاي شكنجه رواني اشرفيها (تابستان 89)
در تاريخ 21 تير 89 او همسر و بچههايش را نيز به سيرك آورد و بيش از دو سال در سيرك ولايت جا خوش كرده بود ازآنپس علت جذبش به دستگاه سركوب مشخص شد كه جز اين شوي جنايتکارانه شغل و حرفه ديگري نداشته و با دست كردن در خون پاکترين فرزندان ملت ايران و ازجمله برادر خوني خودش قصد ارتزاق زالووار كرده است.
او در عراق با سفارت رژيم آخوندي و حاج نويدي (عنصر اطلاعاتي مستقر در سفارت) و مأموران كميته سركوب اشرف رابطه فعال داشت.
احمد هاجري همچنين با تمامي كساني كه به نحوي دستاندرکار كشتار مجاهدين و يا سركوبي آنها بودهاند رابطة نزديك و خادمانه و چاپلوسانهيي داشت ازجمله با مزدوران عراقي نيروي تروريستي قدس مانند ملازم حيدر عذاب ماشي، سرهنگ نزار و سرهنگ لطيف و آخوند خميني صفت جبار معموري و به همراه آنان و ساير مزدبگيران وزارت اطلاعات در تجمعات مزدوران رژيمي و عراقي عليه مجاهدين در اطراف اشرف و بغداد بهمنظور آمادهسازي تداركاتي حمله و كشتار اشرفيها و زمينهسازيهاي سياسي آن شركت فعال داشت.
هاجري و مزدوران آخوند معموري و ارتشيان عراق هاجري و نزار مزدور
از ديگر اقدامات او سنگپراني به ساكنين و نفرات حفاظت حريم اشرف و جمعآوري اطلاعات از طريق ديدباني، جاسوسي و فيلمبرداري داخل اشرف بود. وي همچنين در راستاي مأموريتهاي محوله، بارها اقدام به شكافتن سياج اشرف بهمنظور آمادهسازيهاي حمله و هجوم مزدوران و نيروهاي مسلح مالكي و … كرد. كه با هوشياري رزمندگان آزادي مردم ايران خنثي شد.
هاجري حين جاسوسي از بالاي دکلها و در حال سنگاندازي در ضلع جنوب- آبان 89
رژيم آخوندي كه در برگزاري نمايشها تبليغاتي خود در عراق با كسادي مفرطي روبرو بود در بسياري از جلسات نمايشي مركز جاسوسي و تروريستي رژيم (سفارت) در بغداد و كاظميه و مقابل اشرف و همچنين مصاحبه با سايتهاي عراقي وابسته به رژيم، احمد هاجري را هم شركت ميداد تا با لجن پراكني عليه مجاهدين چنتة خالياش را بهاصطلاح پر نشان دهد.
هاجري در نمايش سفارت در كاظميه 6 مهر 89/مصاحبه با المسار 29 خرداد 89 /هاجري و خبرنگاران العالم رژيم
امضاي تومارهاي جعلي و ساختهوپرداخته وزارت اطلاعات عليه اشرفيها خطاب به ارگانهاي بينالمللي باهدف توجيه محاصره ضد انساني اشرف و ليبرتي و حمله و موشكباران و كشتار اشرفيها بخش ديگر از مأموريتهاي سپردهشده به اين مزدور ناقابل بوده است.
احمد هاجري يك نمونه بارز رذالت غنيشدة ايدئولوژي آخوندي است كه براي صاحب خود چنين دُم ميجنباند. ايدئولوژي بناشده بر فساد و كثافت و پليدي كه ويترين تمام نماي عاطفه به سبك آخوندها در فرهنگ ضد انساني و پلشت خليفة درندة ارتجاع حاكم بر ميهن را به نمايش ميگذاشت.