۱۳۹۵ مرداد ۳۱, یکشنبه

مهدی سامع: گفتمان راسان بخشی از مبارزه برای دمکراسی در ایران است


منبع : کوردستان میدیا 28 مرداد 95:


مهدی سامع: گفتمان راسان بخشی از مبارزه برای دمکراسی در ایران است
دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان ایران طی نامه‌ای خطاب به مردم و سازمان‌های سیاسی ایران از آنها خواست که حامی کمپین جدید حزب دمکرات تحت عنوان "راسان" به معنی دوباره برخاستن باشند و در این جهت بکوشند.
حزب دمکرات در این نامه تأکید کرده است: مبارزە حزب دمکرات کردستان ایران ماهیتا‌ً مبارزە ایست برای همە ایران، برای برافراشته نگاه داشتن پرچمی کە استبداد دهەهاست سعی در بە زیر کشیدن آن دارد.
حزب دمکرات اعلام کرده است: این مبارزە و کمپین جدید حزب دمکرات کە بە عنوان "راسان" بە معنی دوبارە برخاستن شناختە شدە است مبارزە ایست کە می‌خواهد ایدە آزادی را از زیر آوار از مدل‌های مختلف بزک شدە استبداد نجات دادە و دوبارە بە جامعە معرفی نماید.
وب‌سایت کوردستان میدیا در رابطه با مبارزات نوین حزب دمکرات کردستان ایران با مهدی سامع، فعال سیاسی چپ مصاحبه‌ای انجام داده است که عیناً درپی می‌آید:


١شما به عنوان یک فعال سیاسی چپ حوادث اخیر در کردستان را تا چه حد مثبت ارزیابی می‌نمایید؟
اجازه بدید قبل از پاسخ به سوال‌های شما ادای احترام کنم به پیشمرگان شهید کردستان و به ویژه به پیشمرگان شهید در رویدادهای اخیر و تسلیت بگم به خانواده‌های آنان، به حزب دمکرات کردستان ایران و به مردم ایران و به همه‌ی آزادیخواهان.
من پس از خیزش دوباره (راسان) با یک سری تحلیل‌ها و اظهار نظرهایی برخورد کردم که گرچه تازگی ندارد، ولی تأسف آور است. روح دایی جان ناپلئون در پیکر برخی از نیروهای سیاسی بد جوری رسوخ کرده است.
همزمان یک نوع مُدگرایی در تحلیل هم در این سال‌ها رواج پیدا کرده و آن چه دیده نمی‌شود نقش مردمی است که علیه ستم مبارزه می‌کنند.
یادمان هست که قبل از تسلیم خامنه‌ای و نوشیدن جام زهر از جانب او، بیشتر نیروهای سیاسی ایران همسو با استبداد مذهبی حاکم ادعا می‌کردند که "هر نوع تحریم به زیان مردم ایران و به سود رژیم است".
برخی کمی تخفیف می‌دادند و فقط با تحریم‌های اقتصادی و تکنولوژی مخالفت می‌کردند. به روی خودشان هم نمی‌آوردند و هنوز هم نمی‌آورند که چرا وقتی دولت محمود احمدی‌نژاد طی هفت سال بیش از هزار میلیارد دلار درآمد ارزی داشت، وضعیت مردم فلاکت‌بارتر شد؟ به این سوال هم جواب نمی‌دادند که ماجراجویی اتمی جمهوری اسلامی را چگونه باید مهار کرد؟ برخی برای این که به این سوال‌ها جواب مشخص ندهند اصلاً منکر این می‌شدند که رژیم ایران به دنبال ساختن بمب هسته‌ای است.
به هر حال تحت فشار تحریم‌ها که فقط در سال آخر ریاست احمدی‌نژاد جدی شد، خامنه‌ای مجبور به عقب‌نشینی شد و همین نیروها به روی خود نیاوردند که اگر تحریم‌ها نبود چه فجایعی سرزمین و مردم ما را تهدید می‌کرد. در حقیقت زندگی مردم چه در شرایط تحریم و چه غیر تحریم روند رو به قهقرا داشته و دارد. ولی تحریم‌ها به خصوص وقتی سال آخر پای تحریم نفتی و بانکی به میان آمد، حکومت را مجبور به کوتاه آمدن کرد.
ولی نیروهای مخالف تحریم قضایا را برعکس می‌دیدند و مُد هم شده بود که تحریم‌های ظالمانه در مورد عراق را دلیل صحت نظرات خود کنند.
و باز یادمان هست که در همان سال‌ها مرتب از نزدیک بودن "حمله نظامی: حرف زده می‌شد و تحلیل و تز صادر می‌شد. وقتی خبرگزاری رسمی روسیه بنا به دلایل قابل فهم که به بازی‌های حکومت روسیه مربوط بود، یک خبر آبکی در مورد امکان حمله به ایران انتشار می‌داد، این دسته از جریان‌های سیاسی شروع می‌کردند هشدار دادند و بسیج کردن و تقلید از جنبش پرتوان و میلیونی ضد جنگ علیه حمله به عراق با آکسیون‌های چند نفره و حداکثر چند ده نفره. آن موقع هم "خطر حمله به ایران جدی است" مُد شده بود و ما شاهد چه تحلیل‌های طولانی بودیم و چه انرژی‌هایی که به سود رژیم، البته بیشتر ناآگاهانه، به هدر رفت. بعداً هم که مشخص شد که خیال خامنه‌ای از بابت حمله نظامی کاملاً آسوده بوده، برخی ابلهانه ادعا کردند که مخالفت آنان باعث شد که آمریکا به ایران حمله نکند و بازهم به روی خودشان نیاوردند که چه سَر و سِر پنهانی بین آمریکا و ولایت خامنه‌ای وجود داشته است.
اکنون هم مُد روز "عربستان و جنگ نیابتی" است که مدیا را مزین به تحلیل‌هایی کرده که رسالت آن تنها و تنها انکار نقش مردم و تبلیغ بی‌عملی و تسلیم است. لنین در جایی فراخوان می‌دهد که "علیه تمامی اشکال ستم بپاخیزیم" و امروز مردمی که می‌خواهند با ستمگری مبارزه کنند، به عنوان کسانی معرفی می‌شوند که به "نیابت" از جانب عربستان به میدان آمده‌اند. می‌بینید که دایی جان ناپلئون هنوز زنده است. این ظالمانه‌ترین برخورد با خیزش مردمی است.
برخلاف این دسته از تحلیل‌ها به گمانم رویداد راسان نه فقط یک گام مثبت در جنبش آزادیبخش مردم ایران، که یگ گام ضروری در پاسخ به نیازهای مردم محروم کردستان است. مردمی که چوبه‌های دار را می‌بینند و روزانه تازیانه را بر پیکر خود لمس می‌کنند، اکنون با خیزش دوباره‌ای روبرو می‌شوند که امید بخش است. این حق مردم است که در مبارزه علیه تمامی اشکال ستم، از همه تاکتیک‌ها آگاهانه و خردمندانه استفاده کنند و این وظیفه هر مدعی مبارزه برای آزادی و دمکراسی است که از این مبارزه حمایت کند و به آنانی که در این راه هزینه‌های سنگین می‌پردازند یاری رسانند.

٢مبارزات نوین حزب دمکرات در چهارچوب گفتمان "راسان" چه تأثیری را بر جریان دمکراسی در ایران دارد؟
گفتمان راسان بخشی از مبارزه برای دمکراسی در ایران است. یک جریان خارج از مبارزه مردم ایران نیست که بر مبارزه مردم ایران برای دمکراسی تأثیر بگذارد. به بیان دیگر هر کانون مبارزه در ایرانی که ملیت‌های مختلف ساکن آن هستند و می‌خواهند در کنار هم زندگی کنند و از حقوق برابر و بدون تبعیض برخوردار باشند، جزیی جدایی‌ناپذیر از یک کل واحد است. هر مبارزه در هرگوشه‌ای از ایران وارد شریان یک پیکر واحد می‌شود. بیهوده نبود که راسان با استقبال گسترده در میان زندانیان سیاسی در سراسر ایران روبرو شد.

٣آیا خیزش حزب دمکرات به ایجاد جبهه ای متحد علیه رژیم ایران منجر خواهد شد؟
من همیشه طرفدار اتحاد و کار جبهه‌ای بوده‌ام و اکنون هم به طور شفاف و به قول معروف تمام قَد طرفدار طرح جبهه همبستگی که از جانب شورای ملی مقاومت ایران اعلام شده هستم. اما به گمانم قبل از بحث جبهه باید بین نیروهایی که بدون شکاف خواهان سرنگونی نظام حاکم بر کشور هستند، برخی از مسائل حل شود. مرزبندی‌ها روشن شود، حداقل‌ها مشخص شود و به ویژه نیاز مشترک به طور جدی درک شود.
بنابرین باید با گام‌های سنجیده این راه را پیمود. البته قبل از آن برخی همکاری‌ها، به طور مثال تبادل اطلاعات در مورد توطئه‌های رژیم و یا همکاری در افشای رژیم در صحنه بین‌المللی، داشت. یک نمونه برجسته از همکاری عملی را برخی از زندانیان سیاسی با دیدگاه‌ها و وابستگی‌های متفاوت به طور مداوم انجام می‌دهند که دستگاه امنیتی ولایت خامنه‌ای از این بابت بسیار گَزیده شده است.

٤دیدگاه کلی شما در مورد خیزش حزب دمکرات در این مقطع زمانی چه می‌باشد؟
فکر می‌کنم به این سوال در ابتدا پاسخ داده باشم. فقط یک نکته اضافه کنم. من بارها و به مناسبت‌های مختلف گفته‌ام که مبارزه با استبداد مذهبی حاکم یک مبارزه لوکس، پاستوریزه شده و حرکت در یک اتوبان چند بانده نیست. پیکاری است سخت و با هزینه‌های کلان. در اطلاعیه‌های حزب دمکرات کردستان ایران و اظهار نظرهای مسئولان حزب می‌بینم که به این هزینه سنگین آگاهی دارند و به آن تأکید می‌کنند. در پیکارهای بی‌امان علیه استبداد دینی که بدون اغراق پدرخوانده داعش است، آگاهی به هزینه‌ها در تمامی پیکر جنبش نقش تعیین کننده دارد.

با تشکر از شما و با آرزوی موفقیت و پیروزی برای جنبش راسان