۱۳۹۵ شهریور ۱۲, جمعه

پهنه جدید جنگ باندی ناشی از فضای پر التهاب بعد از انتشار فایل صوتی قتل عام های 67 وشکست برجام = هیاهو برای تعطیلی کنسرت ها در شهرها









انتشار ک 2 سپتامبر 2016

طی ماههای اخیر دهها کنسرت که مجوز هم داشتند زمان اجرا لغو گردید ،  به نقل از نشزیات ورسانه های خود رژیم مانند عصر ایران وآفتاب وهمچنین اخبار کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران این کنسرتها که با اقبال اجتماعی هم روبرو بودند اجازه اجرا ی آنها لغو واجازه نیافتند که برنامه شان را اجرا کنند چرا ؟!!!
 مدتی است که در بستر جنگ باندی در نظام قرون‌وسطایی ولایت‌فقیه، مهره‌های هر دو باند متخاصم نظام، بر سر برگزار شدن یا نشدن کنسرت، به همدیگر حمله می‌کنند. شاید در ظاهر این‌طور به نظر برسد که، پس عده‌یی در رژیم هوادار کنسرت و هنر هستند، عده‌یی هم ضد آنهایند! اما جالب این‌جاست که برای هردو کنسرت و حلال یا حرام بودن آن وسیله‌یی برای سرکوب یا جنگ باندی است و نه هیچ چیز دیگر. باندهای نظام، به‌خاطر حمله به همدیگر، مجبورند موارد فریب و دروغگویی همدیگر را، رو کنند. برای نمونه، بعد از این‌که علی جنتی، وزیر سانسور رژیم، گفت چون آخوند علم‌الهدی گفته در مشهد نباید کنسرت برگزار شود، پس برگزار نمی‌کنیم، آخوند روحانی رئیس‌جمهور ارتجاع، هم بعدش گفت: یک جا می‌خواهد کنسرتی برگزار شود، عده‌یی مخالفت می‌کنند، وزیر نباید تبعیت کند چرا که وزیر باید تابع قانون باشد.

آخوند روحانی با این حرف می‌خواست با یک تیر، دو نشان بزند. هم موضوع کنسرت را ابزاری کند برای زدن توی سر باند رقیب و مهره آن، یعنی علم‌الهدی و هم خودش را حامی کنسرت و هنر نشان بدهد. برچسب ناچسبی که به آخوندهای مرتجعی مثل همین روحانی، که 16سال در موضع دبیر شورای امنیت عامل اصلی سرکوب و اختناق بوده اصلاً نمی‌چسبد. همان کسی که رکورد داره اعدام است. برای همین هم، روزنامه حکومتی جوان، 11شهریور در حمله به روحانی نوشت: «آیا درد ما فقط کنسرت است؟. بهتر است این مدافعانِ دروغین فرهنگ و هنر، کمی به عاقبت رفتارهای خود فکر کنند و به جای غوغاسالاری، راه‌کار ارائه دهند» .

البته این رسانه حکومتی، هر چند هدفش حمله باندی است، اما مجبور شده روی یک نکته کلیدی انگشت بگذارد. آن هم اعتراف به فقر و نداری در جامعه است که از خیر سر رژیم آخوندی جان مردم را به لبشان رسانده است. ارگان باند مؤتلفه هشدار می‌دهد: «در شرایطی که سن اعتیاد به 14سال و خودفروشی و فرار از خانه به مرز هشدار رسیده، در زمانی که یک میلیون و 200هزار دانش‌آموز معدل کمتر از 12 گرفته‌اند، بیکاری مخصوصاً در بین تحصیلکرده‌ها دردآور شده است، فروش کلیه و کبد زشتی خود را از دست داده، دردِ جامعه ما کنسرت است؟» .

البته کارگزاران رژیم هم می‌دانند که وضعیت اجتماعی، به خودی خود، باعث انفجار اجتماعی نمی‌شود. چون درسته که جامعه یک بشکه باروت است، اما این باروت، دستی را می‌خواهد که جرقه‌یی را روشن کند. برای همین هم، روزنامه حکومتی جوان در ادامه مطلب خودش، به این دشمن و معاند نظام اشاره می‌کند و به روحانی می‌گوید، شما دارید با این کارهایتان، دست این دشمن را پرتر می‌کنید: «درد بسیاری از این افراد نه هواداری از هنر بود و نه دلسوزی برای جوانان، بلکه در راستای رسانه‌های معاند از آن سوی آب‌ها فرصتی برای هجوم به کلیت نظام پیدا کرده بودند» . بعد هم عقربة خطر را روی محدوده قرمز می‌برد و می‌گوید: « (خامنه‌ای) از سال 1368 تا امروز بارها و بارها خطر جنگ نرم، تهدید فرهنگی، ناتوی فرهنگی، شبیخون فرهنگی، رخنه فرهنگی و تهاجم فرهنگی را مورد اشاره قرار داده‌اند... (اما امروز) استفاده از موبایل به سنین مدرسه رسیده است و همه این ابزارها نیز مجهز به برنامه‌های دسترسی به اینترنت و گروه‌های اجتماعی هستند... » .

آری، نظام ولایت آن‌قدر پوسیده و شقه شقه شده، که بر سر هر چیز، حتی کنسرت هم، باندهای درونیش، مجبورند این‌طور ماهیت قرون‌وسطایی همدیگر را، رو کنند و روی تهدید اصلی، یعنی گرایش نسل جوان به دشمن اصلی نظام، انگشت بگذارند. گرایشی که فوران آتش خشم جوانها و انفجار اجتماعی را، در پی دارداما در شرایط پر التهاب بعد از انتشار فایل صوتی آقای منتظری ر‌ژیم لرزان در وحشت از هرتجمع که ممکن است جرقه قیام زده شود با پوش وبهانه های ولایت ساخته وخامنه ای بافته از جمله کنسرت ها را تعطیل میکنند
.